آریا طاری

در روزهایی که بازار اعتراف به اشتباه داوران لیگ برتر حسابی داغ است، یک اظهارنظر از داور مسابقه فصل گذشته استقلال و نفت آبادان حسابی جنجال به پا کرده و خبرساز شده است. یکی از دلایل مهم جنجالی ‌شدن چنین اعتراف‌هایی در فوتبال ایران، این است که مسئولان داوری هیچ‌وقت در زمان مناسب، زیر بار اشتباه بودن تصمیم یک داور نمی‌روند و اعتراض تیم‌ها را وارد نمی‌دانند. البته که استقلالی‌ها روی آن صحنه از داوری متضرر شده‌اند اما حتی با این وجود هم اینکه یک مربی مشغول تسویه‌حساب اینستاگرامی با داور باشد، اصلا خوشایند و حرفه‌ای به نظر نمی‌رسد.

چندین ماه بعد از صحنه جنجالی نبرد نفت آبادان و استقلال در ورزشگاه تختی آبادان، محمدرضا اکبریان اعتراف کرده که در آن صحنه، مرتکب یک اشتباه شده است. البته این، تنها اشتباه او نبوده و طبیعتا کمک‌داور نیز در بروز چنین اتفاقی سهیم بوده است. همان روزها نیز در تصاویر تلویزیونی، معلوم بود که تصمیم گروه داور در مردود اعلام کردن گل استقلال، درست نبوده اما رییس کمیته داوران، آن روزها به شدت سرگرم بحث و جدل با استقلال و هوادارانش بود. حالا مشخص شده که آن تصمیم اشتباه بوده و استقلالی‌ها نیز به سرعت به این نتیجه رسیده‌اند که همان اشتباه، جام را از تیم محبوب‌شان گرفته است. اگر این صحبت تنها از سوی هواداران مطرح می‌شد، چندان مهم نبود اما وقتی فرهاد مجیدی در جایگاه سرمربی استقلال از عبارت‌هایی مثل «ماموریت» برای عملکرد داور استفاده می‌کند، دیگر نمی‌توان اوضاع را نادیده گرفت. سوال اول اینجاست که آیا واقعا آن صحنه، قهرمانی لیگ را از استقلال گرفته است؟ اگر همین حالا همه سه امتیاز آن بازی را به حساب استقلال واریز کنند، آبی‌ها قهرمان لیگ برتر هجدهم خواهند شد؟ اگر آن صحنه، «تنها» اشتباه داوری لیگ هجدهم باشد، حق با آبی‌هاست اما حقیقت آن است که در همان فصل نیز بارها داورها به سود استقلال سوت زدند. نمونه‌اش دربی رفت که به گواه کارشناس‌ها در آن، یک ضربه پنالتی به سود پرسپولیس اعلام نشد. طبیعی به نظر می‌رسد که لیگ، با مجموعه‌ای از اشتباه‌های در هم تنیده داوری شکل بگیرد. همه تیم‌ها نیز چنین وضعیتی را تجربه کرده‌اند و به هیچ وجه نمی‌توان تنها یک تصمیم را در عوض شدن سرنوشت لیگ برتر موثر دانست. حالا که فرهاد تا این اندازه به احتمالات علاقه‌مند است، بد نیست از او بپرسیم که اگر داور روی آن صحنه اوت نمی‌گرفت و گل استقلال پذیرفته می‌شد، آیا این احتمال وجود نداشت که نفتی‌ها در ادامه بازی گل تساوی را به ثمر برسانند؟ اصلا اگر اوضاع استقلال تا این اندازه خوب بود و تنها داورها جلوی قهرمانی تیم را گرفتند، چرا چند هفته قبل از آن بازی، وینفرد شفر از هدایت باشگاه برکنار شده بود؟

فرهاد مجیدی تا امروز با دو چهره کاملا متفاوت به فوتبال ایران شناسانده شده است. یکی فرهاد مربی که دائما در حال پیشرفت است. یک مربی جوان و خوش‌فکری که همواره قدم‌های مثبتی برمی‌دارد و رو به جلو حرکت می‌کند. او در قامت یک مربی کاملا امیدوارکننده ظاهر شده و به همه ثابت کرده که کاراکتر لازم را برای هدایت تیمی مثل استقلال دارد. آن هم در شرایطی که بسیاری از هم‌نسل‌های فرهاد، حرف چندانی برای گفتن در عرصه مربیگری نداشته‌اند. شخصیت دوم اما «فرهاد اینستاگرام» است. فردی که همیشه شتاب‌زده عمل می‌کند و همواره برای واکنش‌ نشان دادن به مسائل مختلف عجله به خرج می‌دهد. فردی که وقتی از سوی پلیس جریمه می‌شود، مخفیانه از مامور راهنمایی و رانندگی فیلم می‌گیرد و خیلی زود ناچار به حذف فیلم‌ها می‌شود. فردی که به سادگی هرچه تمام‌تر موفقیت حریف را به ماموریت داورها نسبت می‌دهد. حقیقت آن است که چنین اظهارنظرهایی در فوتبال ایران، به یک اپیدمی ترسناک تبدیل شده‌اند و کمیته انضباطی نیز، هرگز برخورد قاطعی با این زمزمه‌ها نشان نمی‌دهد. شاید اگر حتی یک نفر به خاطر مطرح کردن اتهام بدون سند محروم می‌شد، دیگر شاهد چنین صحبت‌هایی در فضای فوتبال نبودیم. خیلی دوست داریم باور کنیم که صفحه اینستاگرام سرمربی استقلال، یک ادمین نوجوان و کم سن و سال دارد که با هیجان درباره هر مساله‌ای اظهارنظر می‌کند اما متاسفانه شواهد این‌طور نشان می‌دهد که او خودش تنها مدیر این صفحه است و هر پستی که در این فضا منتشر می‌شود، از فیلتر فرهاد عبور می‌کند.

واکنش‌های اینستاگرامی یا تمرکز روی کار حساسی مثل مربیگری، آینده فرهاد با انتخاب از میان دو این تعیین می‌شود. مجیدی حتما خوب می‌داند که چهره‌هایی مثل پپ گواردیولا و یورگن کلوپ، هرگز حتی برای یک ثانیه به راه انداختن صفحه اینستاگرام فکر نکرده‌اند. چراکه آنها با تمام وجود به تمرکز برای مربیگری نیاز دارند. مجیدی تا امروز طور دیگری فکر کرده و بخشی از تمرکزش را از خودش گرفته اما بدون تردید روزی که او قید فضای مجازی را بزند، سرعت پیشرفتش به عنوان یک مربی چندین برابر خواهد شد. تا امروز برای فرهاد، هر پست اینستاگرامی حکم یک گل به خودی را داشته‌اند. او برای تبدیل شدن به یک مربی بزرگ، باید دست از گل به خودی زدن بردارد.