آسوده بخوابید، دلال‌ها بیدارند!

تیم ملی از مدتی قبل، سرمربی‌اش را شناخته و دراگان اسکوچیچ با یک قرارداد رسمی، هدایت این تیم را بر عهده گرفته است. این مربی البته هنوز اولین جلسه تمرینی با تیمش را سپری نکرده اما سرمربی قانونی تیم ملی به شمار می‌رود. در شرایطی که همه فعالیت‌های فوتبال به خاطر ویروس کرونا به تعطیلی کشیده شده، هر روز یک نام جدید برای جانشینی دراگان اسکوچیچ مطرح می‌شود. ظاهرا گروهی، هنوز هم در صدد ایجاد تغییر روی نیمکت این تیم هستند و دست به هر کاری می‌زنند تا گزینه مدنظرشان را با خود به ایران بیاورند. انفعال فدراسیون فوتبال، به این افراد فرصت عرض اندام زیادی بخشیده است.

آریا طاری

در روزهایی که سرمربی تیم ملی مشخص نشده بود، نام مربیان خارجی به عنوان گزینه‌های احتمالی حضور در این تیم اعلام نمی‌شد اما حالا که این تیم سرمربی دارد، هر روز از یک گزینه خارجی برای نشستن روی نیمکت این تیم نام برده می‌شود. تا همین چند روز پیش، گابریل کالدرون به عنوان گزینه مد نظر فدراسیون برای جانشینی دراگان اسکوچیچ شناخته می‌شد. مردی که یک نیم‌فصل در فوتبال ایران حضور داشت و پرسپولیس را به صدر جدول رده‌بندی لیگ برتر رسانده بود. چهره‌ای که البته با چند ستاره شاخص پرسپولیس مثل بیرو، علیپور و شجاع خلیل‌زاده رابطه چندان خوبی نداشت. پس از مطرح شدن حرف و حدیث‌های مربوط به حضور مربی آرژانتینی در تیم ملی، فدراسیون فوتبال این خبر را از بیخ و بن تکذیب کرد اما تنها چند روز بعد، شائبه‌های ارتباط پنهانی فدراسیون با استراماچونی به گوش می‌رسد. این احتمال وجود دارد که چنین زمزمه‌هایی، تلاش برای «خبرسازی» در مورد مربی ایتالیایی باشد. دی مارتزیو که ظاهرا با استراما «مراوده مالی» دارد و یکی از «خبرنویس‌های» اختصاصی او به شمار می‌رود، مثل بسیاری از خبرهای دیگر، ممکن است این مورد را نیز با فانتزی‌های ذهنی خودش خلق کرده باشد. سوال بزرگ اما این است که چرا فدراسیون برابر چنین شائبه‌هایی، با یک برخورد ضربتی از سرمربی فعلی‌اش حمایت نمی‌کند. اگر واقعا در ترکیب فعلی فدراسیون، مدیری وجود دارد که شرایط کاری استراماچونی را پرس و جو کرده، آن مدیر باید بدون چون و چرا به اهالی فوتبال ایران معرفی شود. طرفداران تیم ملی، حق دارند بدانند که چه کسی، می‌خواهد چوب لای چرخ سرمربی فعلی بگذارد و ساز خودش را در این تیم کوک کند. آنها حق دارند بدانند که چرا فدراسیون، یک بار برای همیشه اعلام نمی‌کند که قصد ایجاد تغییر در تیم ملی را ندارد.

فدراسیونی با خزانه خالی که همین حالا بدهی‌های زیادی دارد و همه پاداش‌های فیفا را خرج کرده، هرگز نمی‌تواند یک مربی خارجی دیگر را در این شرایط به خدمت بگیرد

واضح است که به لحاظ مالی، فدراسیون فوتبال در چنین شرایطی قادر به جذب یک مربی خارجی دیگر نیست. در واقع حتی اگر این نقشه در این نهاد وجود داشته باشد، اجرای آن کاملا غیرممکن به نظر می‌رسد. اگر به هر دلیلی بهاروند و همکارها تصمیم به قطع همکاری با دراگان بگیرند، باید همه رقم قرارداد این مربی را پرداخت کنند. موضوعی که یک ضرر بزرگ مالی دیگر پیش روی فدراسیون خواهد گذاشت. فدراسیونی با خزانه خالی که همین حالا بدهی‌های زیادی دارد و همه پاداش‌های فیفا را خرج کرده، هرگز نمی‌تواند یک مربی خارجی دیگر را در این شرایط به خدمت بگیرد. نام استراماچونی در حالی در اطراف تیم ملی شنیده می‌شود که این مربی، یک بار در اعتراض به بدقولی‌های باشگاه استقلال، تیمش را در میانه راه رها کرده و از این تیم جدا شده است. طبیعتا در تیم ملی نیز بدقولی‌های زیادی برای او اتفاق می‌افتد و اصلا بعید نیست که این مربی حتی در صورت انتخاب شدن به عنوان مرد اول نیمکت تیم ملی، این پروژه را به حال خودش رها کند. فوتبال ایران در چنین شرایطی، قابلیت همکاری با مربی‌های خارجی را ندارد. دراگان اسکوچیچ نیز از این جهت انتخاب شده که دستمزد پایینی را طلب کرده و برای انتقال پول به او نیز، مشکلی وجود نداشته است. با این حال عده‌ای سخت در تلاش هستند تا گزینه‌های مد نظر خود را در روزهای تعطیلی فوتبال، به تیم ملی تحمیل کنند. آنها نمی‌خواهند این فرصت را از دست بدهند و اگر موفق شوند، یک بحران بزرگ در تیم ملی به وجود خواهند آورد. هیچ‌کدام از هواداران تیم ملی، دوست ندارند اسکوچیچ در این تیم به سرنوشت محمد مایلی کهن دچار شود و قبل از اولین بازی، شغلش را از دست بدهد.

تیم ملی پس از بازگشت فوتبال، روزهای حساس و سرنوشت‌سازی را پشت سر خواهد گذاشت. در آن مقطع، این تیم بیشتر از همیشه به آرامش و تمرکز نیاز دارد. اسکوچیچ ثابت کرده که برخلاف مربیان قبلی، اهل دعوا و تنش نیست. کاش این شایعه‌ها نیز دست از سر او و تیمش بردارند. شاید انتقادهایی درباره این مربی وجود داشته باشد و شاید رزومه او، برای کار کردن در تیم ملی فوق‌العاده نباشد اما در دیکته نانوشته، غلطی هم وجود ندارد. باید به اسکو زمان داد تا تفکراتش را در تیم پیاده کند. آن‌وقت اگر او نتیجه نگرفت، می‌توان از تغییر روی نیمکت تیم صحبت کرد.