محمدحسن انصاری‌فرد درست به سبک بسیاری از مدیران سرخابی‌ها در این سال‌ها، باشگاه را با ژست یک قهرمان ترک کرده است. آن هم در شرایطی که پرسپولیس بیشتر از همیشه، به یک مدیر مسئولیت‌پذیر نیاز داشت. انصاری‌فرد به بهانه کارشکنی‌ اعضای هیات مدیره، از صندلی مدیریت باشگاه جدا شده و توضیح نداده که انبوهی از مشکلات پرسپولیس، چطور باید رفع و رجوع شوند. او همین حالا باید پاسخگو باشد که چرا با وجود نتایج خوب پرسپولیس، گابریل کالدرون را از نیمکت این باشگاه جدا کرد، چرا فرصت را برای توافق با برانکو از دست داد و چرا در پنجره نقل و انتقالات، به سراغ دو بازیکن خارجی رفت. با این وجود همان‌طور که فتحی به خاطر همه شاهکارهای مدیریتی در استقلال پاسخ نداد، انصاری‌فرد نیز تیم را بدون هیچ مشکلی ترک می‌کند. باور کنید که بی‌پولی، مهم‌ترین مشکل دو باشگاه بزرگ فوتبال ایران نیست. آنها به اندازه کافی منابع مالی دارند اما در آتش بی‌تدبیری می‌سوزند. وقتی که یک مدیر از راه می‌رسد، ذره‌ای از بدهی‌های باشگاه کم نمی‌کند، ژست مردمی می‌گیرد و یک بازی را بین تماشاچی‌ها می‌بیند و به سراغ رقم زدن تغییرات غیرضروری در  باشگاه می‌رود و در عین حال می‌داند که وادار به پاسخگویی به هیچ نهادی نخواهد شد، طبیعتا نباید انتظار داشت که اوضاع برای استقلال و پرسپولیس اصلا خوب پیش برود.

آبی یا قرمز بودن «وزیر» چیزی به جز یک آدرس غلط نیست. مشکل وزیر این نیست که از تیم خاصی هواداری می‌کند، مشکل اصلی آن‌جاست که مجموعه وزارت ورزش، شایستگی مدیریت صحیح و اصولی دو باشگاه بزرگ پایتخت را ندارد. این موضوع از مدیرانی که برای دو باشگاه انتخاب می‌شوند، کاملا واضح به نظر می‌رسد. پرسپولیسی که یکی از بهترین دوره‌های تمام تاریخش را سپری کرده، به مدیر تمام‌شده‌ای مثل انصاری‌فرد تقدیم می‌شود تا او در اولین فرصت، تصمیم به ترک باشگاه بگیرد و همه چیز را به حال خودش بگذارد. استقلال نیز در شرایطی که بیشتر از همیشه به آرامش نیاز دارد، به مدیر امتحان پس داده و شکست خورده‌ای مثل علی فتح‌‌ا...زاده واگذار می‌شود. مردی که هنوز از شیوه‌های سنتی مدیریت فوتبال فاصله نگرفته است. هر جمله‌ای درباره خصوصی‌سازی این دو باشگاه نیز، بیشتر به جمله‌ای طنزآمیز شباهت دارد. دولت هرگز قید مالکیت پرسپولیس و استقلال را نمی‌زند. دولت هیچ‌وقت از علاقه به تصاحب مالکیت دو باشگاه دست نمی‌کشد. با این وجود، دولت بلد نیست مالک خوبی نیز برای این دو باشگاه باشد و حتی نمی‌تواند نیازهای اولیه آنها را برآورده کند. کار به جایی می‌رسد که دندانپزشک آقای وزیر و یا مالک یک هتل و دوست قدیمی آقای وزیر، به سادگی به کادر مدیریتی دو باشگاه راه پیدا می‌کنند. با این وضعیت ،چطور می‌توان انتظار تدبیر و منطق را در راس هرم مدیریت سرخابی‌ها داشت. وزارت ورزش دوست دارند استقلال و پرسپولیس را به عنوان طفل‌های توسری‌خور خودش حفظ کند. نه به آنها پول کافی بدهد و نه مدیر خوب در اختیارشان بگذارد. تا زمانی که این روند تغییر نکند، مدیریت در پرسپولیس و استقلال هرگز به مدار منطق برنمی‌گردد.