چهره علیرضا بیرانوند پیش از شروع مراسم برترین‌های سال آسیا، خودش گویای همه چیز بود. او می‌دانست که قرار است جایزه به بازیکن دیگری برسد و این «آگاهی تلخ» را به خاطر «شیرین‌کاری» یک مدیر خاص تجربه کرده بود. بیرو مرد سال هم که نباشد، باز هم یک بازنده سربلند است. یک قهرمان ملی که بارها در زمین مسابقه‌ها، به کمک فوتبال ایران آمده و کارهای مفیدی انجام داده و خواهد داد. بازنده‌‌های سرافکنده، آنهایی هستند که عملا هیچ هنری به جز افشاگری توئیتری ندارند. آنها که هیچ قدمی برای فوتبالیست‌های ایرانی برنمی‌دارند و آن‌وقت دیگران را به ظلم کردن به آنها متهم می‌کنند.

در فوتبال ایران، یک «علیرضا بیرانوند» داریم که با سرسختی فوق‌العاده و تلاشی دیوانه‌وار، توانسته خودش را از لباس کارواش به لباس دروازه‌بانی شماره یک تیم ملی برساند. در فوتبال ایران یک علیرضا بیرانوند داریم که در چند سال گذشته، مستمر در حال پیشرفت بوده، به مراتب از گذشته بهتر شده، در جام جهانی خوش درخشیده و در لیگ قهرمانان آسیا چشم‌ها را خیره کرده است. در فوتبال ایران، یک علیرضا بیرانوند داریم که اگر می‌توانست زودتر به فوتبال ملحق شود و اگر موانعی تا این اندازه بلند در مسیرش قرار نداشتند، همین امروز با این حجم از استعداد در بهترین باشگاه‌های اروپایی به میدان می‌رفت. در فوتبال ایران، یک علیرضا بیرانوند داریم که پرتاب‌های دستش جهانی شده‌اند و خودش برای فوتبال ایران «اعتبار» می‌خرد. از سال 2013 به بعد، هیچ نماینده‌ای از ایران در بین کاندیداهای مراسم برترین‌های سال آسیا حضور نداشت و بیرو این طلسم را شکست. در فوتبال ایران، یک علیرضا بیرانوند داریم که توانسته بهترین گلر سال قاره آسیا شود و به عنوان اولین گلر تاریخ تیم ملی، نامزد جایزه مرد سال باشد. اما در همین فوتبال و در همین ورزش، متاسفانه مدیری هم داریم که پست «روابط عمومی» را دائما از آن خودش کرده اما به جای وزارت، باید حقوقش را از مدیرعامل «توئیتر» بگیرد. چراکه هر چیزی را ابتدا در توئیتر منتشر می‌کند و سپس به آن فکر می‌کند. در همین ورزش، مدیری داریم که باید اصول اولیه روابط عمومی را بلد باشد اما برای آن‌که در توئیتر «فیواستار» شود و مورد توجه قرار بگیرد، توی ذوق گلر تیم ملی می‌زند و از برنده نشدن او خبر می‌دهد. در همین ورزش، مدیری داریم که دائما از «طلوع دوباره» تیم ملی با مارک ویلموتس حرف می‌زد اما حالا دیگر صحبتی درباره این مربی بلژیکی ندارد. مدیری که در ماه‌های پایانی کی‌روش، برای به هم زدن تمرکز مرد پرتغالی تلاش کرد. معلوم نیست این مدیر در این ورزش چه دستاوردی داشته که باید وزیر به وزیر، در سمتش حفظ شود. یعنی وزرا بروند و بیایند و او همچنان، روی صندلی‌اش باشد. با مدیریتی که او و امثال او دارند، ورزش ایران هرگز برنده جایزه مرد سال نخواهد شد. ما فوتبالیست‌های فوق‌العاده‌ای داریم که همه آنها می‌توانند چنین جایزه‌هایی را به دست بیاورند اما با این مدیریت، عناوین بزرگ برای همیشه از دست‌مان دور خواهد ماند! اکرم عفیف وقتی یک پسر نوجوان بود، استعدادش را کشف کردند و او را در کمپ اسپایر پرورش دادند. او هر روز پخته‌تر شد و حالا در اوج جوانی، ستاره تیم ملی قطر و باشگاه السد به شمار می‌رود و رکورد پاس گل در یک دوره از جام ملت‌ها را هم شکسته است. اگر مدیران فوتبال و ورزش ایران نیز به جای وقت گذاشتن برای توئیتر، برای کشف استعدادها برنامه‌ریزی می‌کردند، علیرضا بیرانوند خیلی زودتر کشف می‌شد، به این اندازه زجر نمی‌کشید، در تهران آواره نمی‌شد و مجبور نبود برای زنده نگه داشتن رویایش، تن به هر کار سختی بدهد. علیرضا نماینده هیچ مدیر و هیچ وزارتی نیست. او محصول رنج است. او روی پای خودش ایستاده و خودش به تنهایی رشد کرده است. همین حالا هم لطف می‌کند که ایستادنش بین سه گزینه نهایی را متعلق به فوتبال ایران می‌داند. چراکه این فوتبال، برای او هیچ کاری انجام نداده است. چراکه این وزرا، کوچک‌ترین قدمی برای او برنداشته‌اند. چراکه این مدیران روابط عمومی، حتی به درستی نمی‌دانند که فوتبال چیست. امروز از ظلم به بیرو حرف می‌زنیم اما ظلم اصلی را خودمان با نادیده گرفتن استعدادهای نسل جوان مرتکب شده‌ایم. ما که وظیفه داریم ورزش را متحول کنیم اما سرگرم توئیتر هستیم. ما که انگار در مسابقه بلاهت، خراب شدن رویاهای دیگران را زودتر از هر کس دیگری جشن می‌گیریم. ما که وظیفه خودمان را انجام نمی‌دهیم اما از اینکه ای.اف.سی وظایفش را به درستی انجام نمی‌دهد گله‌مندیم! مرد سال آسیا، یک ستاره است اما تردیدی هم وجود ندارد که این وسط، لابی‌ها در انتخاب برنده نقش ایفا می‌کنند. چراکه اگر ملاک قهرمانی جام ملت‌ها باشد، معز علی به مراتب شایسته‌تر از عفیف بوده اما از آن‌جایی که معز اصالتا یک آفریقایی است، این جایزه را به او نمی‌دهند. سال گذشته هم ای.اف.سی در یک شوخی بزرگ، مدافع چپ باشگاه السد را به عنوان مرد سال آسیا انتخاب کرد. همان السدی که در زمین خودش برابر پرسپولیس شکست خورده بود! مدیران ما همچنان در خواب زمستانی به سر می‌برند. نه لابی کردن را بلدند و نه واکنش نشان دادن درست را می‌شناسند. نه می‌توانند پشت ستاره‌ها بایستند و نه مسئولیت‌شان را در این مورد می‌پذیرند.