آریا طاری

اسپانیا برای مدتی، قدرت اول فوتبال دنیا بود. آنها در فاصله سال‌های 2008 تا 2012، دو بار فاتح یورو و یک بار قهرمان جام جهانی شدند و خودشان را از زمین جدا کردند. این تیم فضایی اما از جام جهانی 2014 به بعد، دوباره به سطح زمین برگشت و دیگر هرگز نتوانست اوج بگیرد. خیلی‌ها دلیل این اتفاق را تصمیم‌های ناگهانی رییس فدراسیون فوتبال این کشور روبیالس می‌دانند. مردی که حالا دوباره با یک تصمیم تازه، لوئیس انریکه را به نیمکت تیمش برگردانده است.

بازگشت لوئیس انریکه به نیمکت لاروخا، ماجراهای عجیبی به دنبال داشت. این مربی که برای مدتی به دلیل بیماری حاد دخترش اردوهای تیم را از دست داده بود، سرانجام پس از درگذشت فرزندش به صورت رسمی از هدایت تیم ملی اسپانیا کناره‌گیری کرد. او چند ماه قبل این تصمیم را گرفت که بیشتر وقتش را در کنار خانواده بگذراند و برای کنار آمدن با این غم بزرگ، تلاش کند. از همان روز اما رابطه رییس فدراسیون فوتبال اسپانیا با انریکه برقرار بود و روبیالس در جلسه‌های مداومی که در خانه لوئیس برگزار می‌شد، برای بازگرداندن او به تیم ملی تلاش می‌کرد. لوچو بالاخره سکوتش را شکست و اعلام کرد که قصد بازگشت به دنیای مربیگری را دارد. چراکه این کار، بزرگ‌ترین تسکین برای او و خانواده‌اش محسوب می‌شود. او البته از تیم مدنظرش چیزی نگفت و هنوز معلوم نبود که میان فوتبال ملی و باشگاهی، کدام‌یک را انتخاب خواهد کرد. روبیالس، توانست این مربی را برای «بازگشت» به نیمکت قرمزها مجاب کند اما هر دوی آنها، ماجرا را برای مدتی پنهان نگه داشتند. چراکه مدیر فنی تیم ملی اسپانیا باور داشت که برای احترام به سرمربی فعلی، او باید تا پایان دور گروهی رقابت‌های انتخابی یورو 2020 به کارش در این تیم ادامه بدهد. آن‌چه توجه‌ها را به طرف تیم ملی اسپانیا جلب کرد، اتفاق‌هایی بود که بعد از دیدار پایانی این تیم با رومانی در مرحله انتخابی یورو رخ داد. رابرت مورنو حاضر به شرکت کردن در نشست خبری پس از این مسابقه نشد. چراکه از طریق یک خبرنگار، متوجه شده بود که این آخرین بازی او به عنوان مرد شماره یک نیمکت اسپانیا خواهد بود. حتی با وجود تماس‌های مکرر فدراسیون، مورنو خودش را به نشست خبری نرساند و به گفته نزدیکانش با چشمانی اشکبار، در رختکن از بازیکنانش خداحافظی کرد. حالا تیم ملی اسپانیا در معرض یک جنجال تازه قرار داشت و ستاره‌های پرتجربه تیم نیز، تصمیم گرفتند در مورد همه این ماجراها تنها سکوت کنند.

ماجرای مورنو و انریکه، یکی از عجیب‌ترین داستان‌های دنیای فوتبال است. آنها چندین سال در کنار هم کار کردند. رابرت در رم و سلتاویگو، دستیار و مرد مورد اعتماد لوئیس انریکه بود و در بارسلونا نیز به دستیار دوم این مربی تبدیل شد. همه چیز میان آنها فوق‌العاده پیش می‌رفت تا اینکه انریکه به دلیل بیماری دخترش، قید ادامه حضور در تیم ملی را زد. از این لحظه، مورنو به عنوان جانشین او در نظر گرفته شد و نتایج خوبی را نیز با تیمش به دست آورد. شاگرد از آن روز به بعد، استاد را به طور کامل از یاد برد و ارتباطش با انریکه را به «صفر» رساند. او نگران بود که جایگاهش را به عنوان یک مربی مستقل از دست بدهد و به همین خاطر حاضر نشد دوستی‌اش را با لوئیس انریکه حفظ کند. این رابطه طولانی، از هم پاشید و مورنو به کار روی نیمکت لاروخا ادامه داد اما بازگشت انریکه، عملا به معنای اخراج او از کادر فنی بود. این دوستی، حالا دیگر به دشمنی تبدیل شد و دو مربی دیگر برخورد مستقیمی با هم نداشتند. حالا دیگر رابرت مورنو، یک مربی مستقل است اما نباید امیدوار باشد که خیلی زود، تیم‌های بزرگ به جذب او علاقه نشان بدهند. تیم ملی اسپانیا نیز در یک اتفاق تکراری و آشنا، دوباره درگیر جنجال شده و بعید نیست این ماجراهای عجیب، در یورو 2020 تاثیرشان را روی این تیم بگذارند.  داستان برکناری لوپتگی درست قبل از شروع جام جهانی 2018، هنوز از ذهن هواداران فوتبال اسپانیا پاک نشده است. یک نسل درخشان از لاروخا با یک اشتباه سه‌گانه از سوی فلورنتینو پرز، روبیالس و البته خود لوپتگی، تباه شد. این تیم ناگهان در اختیار فرناندو هیه‌رو قرار گرفت و جام جهانی فوق‌العاده ضعیفی را تجربه کرد. آنها حتی ممکن بود با خطر حذف از مرحله گروهی جام جهانی روبه‌رو شوند. حالا روبیالس دوباره یک تصمیم مهم و بزرگ برای تیمش گرفته و امیدوار است این تصمیم، به بدی تصمیم قبلی او برای این تیم نباشد. اسپانیا ستاره‌های زیادی را در اختیار دارد اما تا زمانی که ثبات و آرامش قبلی‌اش را به دست نیاورد، نتایج دلچسب گذشته‌اش را نیز تکرار نخواهد کرد. آنها برای تبدیل شدن به همان ابرقدرت قبلی، باید از تغییر مداوم کادر فنی فاصله بگیرند و از عصر جنجال و حاشیه، عبور کنند.