نگار رشیدی

سعید محمدپور ملی‌پوش سابق وزنه‌برداری ایران که به تازگی مدال طلای المپیک 2012 لندن به او بازپس داده شده، به علت آسیب‌دیدگی قدیمی دستش تصمیم به خداحافظی گرفته است. این در حالی است که این جوان اردبیلی تنها 26 سال دارد. با این حال محمدپور در طول دوران کوتاه حرفه‌ای وزنه زدنش به افتخارات زیادی دست یافت. او اولین وزنه‌بردار ایرانی است که در مسابقات نوجوانان جهان به مدال مجموع رسید. اولین وزنه‌بردار جوان تاریخ وزنه‌برداری ایران است که در دسته ۹۴ قهرمان جوانان جهان شد. جوان‌ترین وزنه‌بردار ایرانی است که در رقابت‌های جهانی بزرگسالان موفق به کسب مدال شد. دومین وزنه‌بردار جوان ایران بعد از کیانوش رستمی است که موفق شد دو بار متوالی قهرمان جوانان جهان شود. اولین وزنه‌بردار ایرانی است که در همه رده‌های سنی موفق به کسب مدال جهانی شد. پنجمین طلایی تاریخ وزنه‌برداری ایران در المپیک‌ها به شمار می‌رود. دومین وزنه‌بردار جوان ایران بعد از نصرا... دهنوی که در المپیک روی تخته رفت. پرافتخارترین وزنه‌بردار ایران در رقابت‌های جوانان جهان (به همراه کیانوش رستمی). رکورددار جوانان ایران و آسیا در دسته ۹۴ و جوان‌ترین وزنه‌بردار ایرانی که در رقابت‌های المپیک موفق به کسب مدال شد. این همه افتخارات باعث شده تا نام او در تاریخ وزنه‌برداری ایران جاودانه شود. خداحافظی زودهنگام محمدپور باعث شد تا به سراغش برویم و او در گفتگویی که با «گل» داشت، درباره این موضوع به صحبت پرداخت.

فدراسیون پزشکی من را بعد از 6 ماه دواندن و بعد از این که چند ماهی از آسیب‌دیدگی‌ام می‌گذشت، جراحی کردند. متاسفانه من را گول زدند و مدارک پزشکی‌ام را به خاطر هزینه‌اش به جایی نفرستاده بودند. بعد از آن هم فیزیوتراپی خوبی در ایران انجام ندادند تا من در جوانی مجبور به خداحافظی شوم

    

 در خصوص خداحافظی‌ات از دنیای وزنه‌برداری صحبت می‌کنی؟

بعد از آسیب‌دیدگی که داشتم و جراحی هم کردم و طول درمان طولانی هم داشت، دو بار شروع به تمرین کردم. بار اول در اردو بودم و کم مانده بود که دوباره آسیب ببینم و بعد از آن یک مدت استراحت کردم و دوباره خیلی جدی‌تر و محکم‌تر شروع کردم که از ریشه دستم و بدنم را تقویت کنم که مشکلی پیش نیاید اما وقتی به وزنه‌های بالای 80 درصد می‌رسیدم، دستم اذیت می‌شد و می‌دیدم که استحکام لازم را زیر وزنه ندارم. دکتر امینی که سهراب مرادی را جراحی کرد، بعد از معاینه‌ای که انجام داد گفت یا خوب جراحی نشده‌ام و یا خوب فیزیوتراپی انجام نشده است. گفتند نیاز به جراحی دوباره دارد و برای همین گفتم معلوم نیست که بتوانم دوباره برگردم یا نه. متاسفانه من را آن موقع گول زدند. من حتی حاضر بودم با هزینه شخصی به خارج بروم. دکتر امینی می‌گفت اگر پرونده پزشکی به آلمان می‌رفت، می‌شد کارهایی کرد اما من را گول زدند و گفتند ما پرونده‌ات را به آلمان و فرانسه و آمریکا فرستاده‌ایم، هیچ تضمینی نمی‌دهند. در همین ایران جراحی کن، بهتر است اما دیدیم که سهراب کارهایش را در آلمان انجام داد و الحمدا... خوب شد.

  این صحبت‌ها را فدراسیون پزشکی ورزشی با تو انجام داد یا جای دیگر؟

بله فدراسیون پزشکی گفت و من را بعد از 6 ماه دواندن و بعد از این که چند ماهی از آسیب‌دیدگی‌ام می‌گذشت، جراحی کردند. متاسفانه من را گول زدند و مدارک پزشکی‌ام را به خاطر هزینه‌اش به جایی نفرستاده بودند و حتی برای سهراب هم می‌خواستند چنین کاری انجام دهند که خوشبختانه سهراب قبول نکرد که در ایران جراحی شود و اصرار کرد که به خارج از ایران برود. اما من بچه بودم و گولم زدند و بعد از آن هم فیزیوتراپی خوبی هم در ایران انجام ندادند تا من در جوانی مجبور به خداحافظی شوم.

   چه زمانی جراحی کردی؟

من سال 2015 دستم آسیب دید و چند ماه قبل از المپیک ریو عمل کردم.

  بعد از آن هم که به صورت رسمی در مسابقات وزنه‌برداری شرکت نکردی؟

نه من 6،7 ماه بعد از آسیب‌دیدگی جراحی کردم و تقریبا 6 ماه فیزیوتراپی و دوران نقاهت من طول کشید. بعد از هفت،هشت ماه دوباره تمرین کردم که اذیتم کرد و بعد که دوباره به وزنه‌های سنگین می‌رسیدم، اذیت می‌شدم.

 پس در این مدت، تنها اتفاق خوبی که برایت افتاد، همین مدال طلای المپیک 2012 لندن بود که به تو پس داده شد.

بله همین‌طور است. من در مسابقات قهرمانی 2017 در ترکمنستان بود که رفتم و مدال طلا را به من دادند.

  آخرین مسابقه رسمی‌ات چند سالگی بود؟

19 -سالگی.

  ولی با این حال افتخارات و رکوردهای بسیار خوبی را در وزنه‌برداری تاریخ ایران در این مدت کم به دست آوردی؟

-خدا را شکر می‌کنم که توانستم کم و بیش افتخاراتی را برای مملکتم به دست آورم. هرچند که می‌توانستم به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا کنم ولی کم‌لطفی مسئولان ورزش باعث شد تا به طور کامل از ورزش دور بمانم.

  حالا می‌خواهی وارد دنیای مربیگری شوی یا برنامه‌های دیگری در سر داری؟

بله می‌خواهم دوره‌های مربیگری را شروع کنم و دنبال زندگی خودمان هم هستیم ولی مطمئنا ما هرچه داریم از وزنه‌برداری بوده و دوست دارم اگر بتوانم به ورزشم در عرصه مربیگری خدمت کنم نه چیز دیگر.

  در حال حاضر شرایط تیم ملی وزنه‌برداری را چطور ارزیابی می‌کنی؟

شرایط خوبی که نداریم. البته وقت انتقاد هم نیست ولی پشتوانه‌سازی اصلا صورت نگرفته است. در ورزش همه تلاش می‌کنند که مدال المپیک بگیرند ولی این که بگوییم جوانان‌مان روی سکو رفته‌اند، فقط عوام‌فریبی است. ما وزنه‌برداری در رده جوانان نداریم که در سطح بزرگسالان مدعی باشد. بچه‌های بزرگسالان‌مان هم رکوردهای‌شان با رکوردهایی که در سطح جهان زده می‌شود، فاصله دارد. ان‌شاء‌ا... برنامه‌ریزی خوبی صورت بگیرد ولی واقعا یک نسل کامل محو شد و پشتوانه‌سازی هم نشد و خیلی سخت خواهد بود که در این چند سال نتیجه بگیریم.

خیلی از تیم‌ها در حال حاضر هدف‌شان کسب مقام تیمی نیست و سه،چهار ورزشکار خوب پرورش می‌دهند که بتوانند در سطح جهان مدال بگیرند. ما اگر امسال هم می‌توانستیم مقام دوم تیمی دنیا را به دست آوریم ولی یک مدال طلا در مجموع نداشتیم. خیلی از کشورها دو،سه تا مدال طلا داشتند. به خاطر همین است که می‌گویم شرایط خوبی وجود ندارد. ان‌شاءا... برنامه‌ریزی خوبی صورت بگیرد و از بزرگان وزنه‌برداری استفاده شود. مخصوصا آنهایی که خاک این ورزش را خورده‌اند و الان هیچ‌کدام‌شان چه از نسل قدیم و چه از نسل جدید نیستند. حالا به خاطر اختلاف نظر است یا چیز دیگر. به نظرم خیلی بهتر می‌شود که از ورزشکاران یا بزرگان وزنه‌برداری استفاده شود تا مثل قدیم دوباره شاهد افتخارآفرینی وزنه‌برداری باشیم.

  درباره وضعیت سهراب مرادی که مثل تو آسیب دیده بود، چه نظری داری. فکر می‌کنی او بتواند در توکیو به موفقیت برسد؟

او باید بجنگد. من سهراب را خیلی دوست دارم. پسر بی‌حاشیه‌ای است که با کسی هم کاری ندارد. او لیاقتش را دارد و امیدوارم که بتواند نتیجه بگیرد. البته کارش سخت است اما من به تلاش و پشتکار سهراب ایمان دارم و می‌تواند دوباره برگردد و هم طلا بگیرد و هم رکورد جهان و المپیک را جابه‌جا کند.

  سعید علی‌حسینی هم که مثل تو از دنیای وزنه‌برداری زود خداحافظی کرد.

بله متاسفانه سعید هم خداحافظی کرد. او هدفش این بود که بتواند در المپیک شرکت کند اما با توجه به مشکلاتی که برایش به وجود آمد و نتوانست سهمیه المپیک را بگیرد، مجبور شد خداحافظی کند و انگیزه‌ای برایش نمانده بود.