آریا طاری

شب پیروزی پرگل برابر سایپا، قاعدتا نباید برای استقلالی‌ها با نگرانی و ناراحتی سپری می‌شد اما مصدومیت شدید داریوش شجاعیان و پایان زودهنگام فصل برای او، یک خبر تلخ و نگران‌کننده برای این باشگاه به شمار می‌رفت. داریوش فصل گذشته درست در همین دقیقه و همین ثانیه از مسابقه با ذوب مصدوم شده بود و حالا به شکل عجیبی، دوباره ادامه فصل را از دست داد. او تازه اوج گرفته بود و حتی شانس زیادی برای دعوت به تیم ملی داشت اما دومین پارگی رباط صلیبی، شاید فوتبال این بازیکن را برای همیشه تحت ‌تاثیر قرار بدهد. هافبک تکنیکی و شکننده استقلال، قربانی برنامه فشرده این روزهای باشگاه شد. او حالا تازه‌ترین فوتبالیست همیشه مصدوم در فوتبال ایران است.

    

محرم نویدکیا

کاپیتان سپاهان در سال‌های متمادی و مرد اول باشگاه در جریان سه قهرمانی متوالی در لیگ برتر، بدون شک یکی از بااستعدادترین فوتبالیست‌هایی بود که فوتبال ایران تا امروز به چشم دیده است. محرم از هوش فوق‌العاده‌ای بهره می‌برد و در زمین، همیشه یک قدم جلوتر از دیگران بود. اهمیت او زمانی بیشتر از همیشه مشخص می‌شد که یکی از دیدارهای سپاهان را از دست می‌داد و نمی‌توانست تیمش را همراهی کند. پاس‌های دقیق و تماشایی، مهم‌ترین ویژگی این بازیکن بودند. هافبکی که برای تیم ملی امید و تیم ملی بزرگسالان نیز بازی کرد اما هرگز نتوانست در تیم ملی نیز جایگاه مستحکمی به دست بیاورد. نویدکیا مورد توجه باشگاه‌های خارجی نیز قرار گرفت و مدتی به بوخوم رفت اما آنقدر با مصدومیت دست و پنجه نرم کرد که دیگر شانسی برای بقا در فوتبال اروپا نداشت. نویدکیا در فوتبال ایران، یکی از بهترین‌ها بود. یک ستاره خاص و متفاوت. با این حال مصدومیت هیچ‌وقت دست از سر این بازیکن نحیف برنداشت. رباط‌های او بارها و بارها آسیب دیدند و مانعی برای پیشرفت هافبک شماره چهار سپاهان شدند. با وجود همه این مصدومیت‌ها، همچنان از او به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه سپاهان یاد می‌شود.

مجتبی جباری

«زیدان آسیا» فقط یکی از لقب‌هایی بود که در فوتبال ایران برای ستاره شماره هشت استقلال ساخته شد. مجتبی همیشه کمی ناسازگار بود و به سادگی با مربی‌ها و روسای باشگاه‌ کنار نمی‌آمد اما هیچ‌کس نمی‌توانست از توان فنی بی‌نظیر او، چشم‌پوشی کند. جباری هم فوق‌العاده پاس می‌داد و هم خوب گل می‌زد. او برای سال‌ها یک جواهر درخشان در ترکیب استقلال محسوب می‌شد و هواداران باشگاه نیز به شدت شیفته‌اش بودند. سال‌ها بازی در اروپا و سال‌ها درخشش در تیم ملی، سرنوشتی بود که همه برای مجتبی حدس می‌زدند اما آسیب‌دیدگی‌ها، کاری کردند که او حتی یک روز نیز تجربه بازی در فوتبال اروپا را نداشته باشد. «هشت شاکی» در دوران فوتبالش از آسیب‌دیدگی‌ها به سختی ضربه خورد. پس از هر تکل در زمین، این خطر وجود داشت که او مستقیما به آمبولانس منتقل شود. پس از یک دوره بازی در لیگ قطر، جباری برای سپری کردن سال‌های پایانی فوتبالش به استقلال برگشت اما دیگر شباهتی به آن مهره بی‌نظیر سابق نداشت. مهره‌ای که اگر دائما مصدوم نمی‌شد، می‌توانست برای بزرگ‌ترین باشگاه‌های اروپایی به میدان برود.

فردین عابدینی

وقتی تنها 17 سال داشت، در ترکیب استقلال به میدان می‌رفت. اولین بازی‌های او، وعده کشف یک استعداد کم‌نظیر را به فوتبال ایران می‌داد. او یکی از اولین مهره‌هایی بود که امیرقلعه‌نویی با خودش به تبریز برد. فردین خیلی زود درخشش در تیم ژنرال را آغاز کرد اما از یک جایی به بعد، مصدومیت کسب و کار همیشگی او شد. عابدینی که بیشتر از زمین در کلینیک باشگاه دیده می‌شد، سرانجام از تراکتور طرد شد و سال‌های ناامیدکننده‌ای را سپری کرد. فوتبالیستی که یک روز قرار بود برای تیم ملی به میدان برود، حالا در ماشین‌سازی توپ می‌زند و خیلی‌ها دیگر نامش را نیز از یاد برده‌اند.

محسن کریمی

قبل از داریوش، او اولین قربانی پارگی رباط صلیبی در تیم آندره‌آ استراماچونی بود. با این وجود هیچ‌کس از مصدومیت محسن، شگفت‌زده نشد. چراکه تعداد آسیب‌دیدگی‌های این فوتبالیست، به مراتب بیشتر از تعداد بازی‌های او برای استقلال است. اگر این اتفاق‌های شوم در مسیر محسن قرار نمی‌گرفت، استعداد این بازیکن می‌توانست او را به یکی از ستاره‌های فیکس استقلال تبدیل کند اما دوران نمایش‌های خوب او در تیم، همیشه با یک آسیب‌دیدگی کوتاه شدند.

امیدرضا روانخواه

شهرت روانخواه در استقلال، به گل‌زنی‌اش در دو دربی رفت و برگشت یک فصل مربوط می‌شود. با این حال یک دلیل دیگر برای به یاد آوردن این بازیکن نیز وجود دارد و آن، آسیب‌دیدگی‌های تکراری است. روانخواه عضله‌های قدرتمندی نداشت و با وجود توانایی‌هایش در زمین، فرصت‌های زیادی را برای تثبیت ‌شدن در استقلال از دست داد. او سرانجام کوتاه آمد و تصمیم گرفت خیلی زود به دوران فوتبالش پایان بدهد. روانخواه پس از ترک دوران بازی، به سراغ مربیگری رفت.

کمال کامیابی‌نیا

بیشتر از یک سال است که پرسپولیسی‌ها به آسیب‌دیدگی کتف کمال کامیابی‌نیا خو گرفته‌اند. او هر چند مسابقه یک بار، ناگهان کتفش را می‌گرفت، روی زمین می‌افتاد، به بیمارستان منتقل می‌شد و یک بازی را از دست می‌داد. کمال بالاخره تصمیم گرفت کتفش را جراحی کند اما این اتفاق در بدترین زمان ممکن رخ داد و موجب شد او دیدارهای حساس زیادی را در شروع این فصل از دست بدهد.