در دامِ سردار!

در چنین وضعیتی بعید نیست از حالا به بعد هر بازیکنی به محض قرار گرفتن زیر فشار، طرفداران تیم ملی را با احتمال خداحافظی از این تیم، تهدید کند و بدون هیچ مشکلی دوباره در ترکیب تیم کی‌روش قرار بگیرد این مربی تقریبا هیچ‌وقت با کج‌رفتاری ستاره‌ها کنار نمی‌آمد و اولین اشتباه هر بازیکن را به آخرین اشتباه او در تیم ملی تبدیل می‌کرد. اما شاید انتظار برای بازگشت سردار، نشان می‌دهد کی‌روش تیم ملی را به‌اندازه گذشته جدی نمی‌گیرد

آریا  طاری

7سال از دوران حضور کارلوس کی‌روش در فوتبال ایران سپری شده و در این 7سال، ستاره‌های پرشماری به خاطر نقض شرایط سختگیرانه این مربی از اردوهای تیم ملی حذف شده‌اند. سرمربی پرتغالی در تیم‌اش، نظم و دیسیپلین قابل توجهی را حاکم کرد و به کمک همین چارچوب‌های دقیق، توانست تیمی بسازد که هیچ ستاره‌ای در آن مشغول نواختن ساز ناکوک نیست. داستان سردار اما برای کی‌روش، با همه بازیکنان دیگر متفاوت است. این مربی حتی به قیمت زیر سوال رفتن اصول و باورهای همیشگی، حاضر به برخورد با مهاجم پرحاشیه تیمش نیست.

مدتی کوتاه بعد از پایان کار تیم ملی در رقابت‌های جام جهانی 2018، دو مهاجم این تیم خبر خداحافظی‌شان را با مردم و رسانه‌ها در میان گذاشتند. رضا قوچان‌نژاد که حتی یک دقیقه در روسیه به میدان نرفته بود در کنار سردار آزمون با تجربه 270دقیقه حضور مستمر در جام جهانی 2018، با تیم ملی وداع کردند. برخورد کارلوس کی‌روش با این دو خداحافظی، کاملا متفاوت بود. گوچی به محض نوشتن نامه وداع با تیم ملی، از برنامه‌های سرمربی پرتغالی حذف شد و دیگر هیچ نامی از او در اطراف تیم به گوش نرسید. تصور می‌شد آزمون نیز به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد اما سرمربی تیم ملی پس از بازگشت به ایران برای برگزاری اولین اردو، دوباره از مهاجم روبین‌کازان برای حضور در تیمش دعوت کرد. همه آن‌هایی که در سال‌های گذشته روند تصمیم‌های کی‌روش را دنبال کرده‌اند حالا از تصمیم تازه این مربی متعجب شده‌اند. این مربی تقریبا هیچ‌وقت با کج‌رفتاری ستاره‌ها کنار نمی‌آمد و اولین اشتباه هر بازیکن را به آخرین اشتباه او در تیم ملی تبدیل می‌کرد. اما شاید انتظار برای بازگشت سردار، نشان می‌دهد کی‌روش تیم ملی را به‌اندازه گذشته جدی نمی‌گیرد. آزمون هنوز واکنشی به دعوت دوباره به تیم ملی نشان نداده و در این مورد سکوت کرده است. او قبل از آخرین بازی تیم ملی در جام جهانی 2018 اعلام کرد که اگر فشارها ادامه داشته باشد در تیم ملی نمی‌ماند و بلافاصله پس از دیدار با پرتغال نیز، این تهدید را با چاشنی احساسات عملی کرد. خبر خداحافظی او حتی به رسانه‌های معتبر اروپایی نیز رسید اما در این رسانه‌ها احتمالا هیچکس از فلسفه این وداع خبر نداشت. عملکرد سردار در جام جهانی، انتقادها از کیفیت بازی این بازیکن در تیم ملی را به اوج رساند. او برای رها شدن از این فشار، خانواده‌اش را بهانه کرد و دست روی این نکته گذاشت که به جای تیم ملی، باید در کنار مادرش باشد و وقتش را با خانواده سپری کند. حتی ستاره‌های تیم قهرمان جهان فرانسه، از چنین تبختری در برخورد با مردم کشورشان برخوردار نبودند اما آزمون به‌واسطه اینکه در زمان تعطیلات تابستانی به تیم ملی ملحق شده بود، مردم ایران را مدیون خودش می‌دانست. شاید به همین خاطر بود که همه به سادگی با خداحافظی زودهنگام این فوتبالیست کنار آمدند. همه به جز یک نفر. مردی که دوباره او را به تیم ملی دعوت کرد.

سردار آزمون به لحاظ فنی، قابلیت‌هایی انکارنشدنی دارد. او البته در جام جهانی، نتوانست درخشش چندانی داشته باشد. آزمون در دفاع از خودش به جملات سرمربی پرتغال پس از بازی با ایران درباره «بازیکن شماره20» اکتفا می‌کرد اما حقیقت این بود که پس از پایان کار ایران در تورنمنت، حتی یک پیشنهاد برای جذب این بازیکن به باشگاه روبین‌کازان روسیه ارسال نشد. سردار آزمون در نسل خودش، یکی از بااستعدادترین‌‌های تیم ملی به شمار می‌رود اما هنوز پختگی لازم را برای بازی زیر فشار به دست نیاورده است. درست وقتی کیلیان ام‌باپه 19ساله، تیم‌ملی فرانسه را به سمت قهرمانی جام جهانی می‌برد، آزمون به‌خاطر چند پست انتقادی و چند کامنت تندوتیز در شبکه‌های اجتماعی، آرامش‌اش را از دست داده بود. او قبل از برگزاری جام به‌جای تمرکز روی مسابقه‌هایی که می‌توانستند سرنوشت فوتبالی‌اش را عوض کنند، مشغول دعوای لفظی با طنزنویس‌ها شد و برای چندمین بار ثابت کرد که فوتبال، مهم‌ترین اولویت زندگی‌اش به شمار نمی‌رود. در کنار همه ویژگی‌های مثبت فنی، آزمون حواشی اطراف‌اش را کنترل نکرد و این حواشی بودند که مهاجم تیم ملی را به کنترل خودشان درآوردند. برای کارلوس کی‌روش اما خون سردار آزمون انگار رنگین‌تر از همه شاگردان قبلی‌اش در تیم ملی بود. سیدمهدی رحمتی با یک خداحافظی «موقت» برای همیشه از تیم ملی دور ماند و در اوج شایستگی، دو جام جهانی و دو جام ملت‌های آسیا را از دست داد. حتی علی کریمی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای فوتبال در ایران، پس از یک خداحافظی احساساتی از فوتبال دیگر به تیم ملی دعوت نشد. چرا که کی‌روش اعتقاد داشت بازیکنی که از فوتبال خداحافظی کرده، دیگر جایی در تیم ملی ندارد. البته که شرایط سنی آزمون، با این دو بازیکن متفاوت است اما پیش از این بازیکنان جوان دیگری نیز، قربانی نظم و دیسیپلین حاکم بر فضای تیم ملی شده بودند.

نام سردار آزمون در شرایطی در فهرست تیم ملی قرار گرفته که این بازیکن، هنوز از تصمیم خداحافظی‌اش از تیم ملی ابراز پشیمانی نکرده و آن را یک تصمیم درست و منطقی می‌داند. اگر سیدمهدی رحمتی برای بازگشت به تیم ملی ناچار بود زیر یک «اقرارنامه» تند و حتی توهین‌آمیز را امضا کند، آزمون به سادگی به تیم ملی برمی‌گردد و حتی در شرایطی قرار نمی‌گیرد که هواداران فوتبال در ایران را با یک توضیح ساده، قانع کند. در چنین وضعیتی بعید نیست از حالا به بعد هر بازیکنی به محض قرار گرفتن زیر فشار، طرفداران تیم ملی را با احتمال خداحافظی از این تیم، تهدید کند و بدون هیچ مشکلی دوباره در ترکیب تیم کی‌روش قرار بگیرد. اگر سردار یک بازیکن «بدون جانشین» در تیم ملی بود، درک تصمیم کی‌روش حداقل کمی ساده‌تر می‌شد اما کارلوس نگران است که با جدایی این مهاجم، چه چیزی را از دست بدهد؟ تیم ملی در نوک حمله، کاوه رضایی را در اوج در اختیار دارد. بازیکنی که حالا برای مهم‌ترین تیم فوتبال بلژیک توپ می‌زند و از انگیزه فوق‌العاده‌ای برای درخشیدن در لباس ایران برخوردار است. سامان قدوس نیز شروعی درخشان در آمیان فرانسه داشته و حالا همه باور دارند که اگر در تیم ملی فرصت بیشتری به دست بیاورد، گل‌های پرشماری به ثمر خواهد رساند. از کریم انصاری‌فرد نیز نباید غافل شد. بازیکنی که تنها گلزن ایرانی جام جهانی 2018 روسیه بود و نمایش‌های بسیار خوبی را در این تورنمنت ارائه کرد. خط حمله تیم ملی حتی در غیاب سردار با مشکل چندانی روبه‌رو نخواهد شد و در هفته‌های گذشته، درصد زیادی از هواداران تیم ملی نشان داده‌اند که مشکلی با خداحافظی این بازیکن ندارند. کی‌روش نباید نگران جای خالی آزمون در تیم ملی باشد. او باید بیشتر نگرانی‌اش را به شکست ابهت همیشگی تیم ملی اختصاص بدهد. بازگشت بدون توضیح آزمون، اقتدار این مربی را می‌شکند و شاید این مقدمه خرد شدن تیم ملی در جام ملت‌های آسیا باشد.