مصاحبه مجید جلالی در حمایت از مربیان داخلی و مقایسه آنها با مربیان خارجی، بازتاب فراوانی در رسانه‌ها داشته است. مجید جلالی ظاهرا قصد ندارد از مرزبندی همیشگی مربی خارجی و مربی ایرانی دست بکشد. او همیشه در جمع منتقدان مربیان خارجی فوتبال ایران قرار داشته و از شواهد این‌طور به نظر می‌رسد که هنوز هم این مرز برای او کاملا جدی است. این در حالی است که از آخرین موفقیت مجید جلالی در فوتبال ایران، 15 سال سپری شده و او در همه این سال‌ها دیگر هیچ نقطه روشنی در مربیگری نداشته است. نامه‌نگاری با محمود احمدی‌نژاد و استفاده از یک لابی سیاسی برای نفی مربیان خارجی اما تا همیشه به عنوان یک نقطه تاریک در دوران کاری او به یاد آورده خواهد شد. جلالی همواره بعد از شکست‌های تیم ملی با نمودارهای خاص خودش در تلویزیون ظاهر شده اما هیچ‌وقت در بزرگ‌ترین و پرهیاهوترین باشگاه‌های فوتبال ایران کار نکرده تا مشخص شود جهت نمودارهایش هرگز چندان جدی گرفته نشده‌اند. او نه به لحاظ تاکتیکی چیز تازه‌ای به فوتبال ایران اضافه کرده و به لحاظ فنی، دستاورد قابل توجهی نداشته است. جلالی زمان زیادی را با ترسیم مربیان وطنی در نقش «قربانی» صرف کرده اما قربانیان واقعی، باشگاه‌هایی هستند که با مربیانی «بهتر از دشان» و گواردیولا، همواره در باتلاق میانه جدول فرو می‌روند. فراموش نکنیم سایپا و پیکان، انتخاب‌های ایده‌آلی برای «آقامجید» هستند. باشگاه‌هایی که آرزوهای بزرگی در سر ندارند و روبه‌روی سکوهای خالی، فوتبال بازی می‌کنند.