دیدار پزشکیان با احزاب، از جبهه اصلاحات تا اصولگرایان و حتی نهضت آزادی را دربرگرفت؛ اما...
همگرایی بدون خروجی مشخص
علیرضا کاظمی مقدم
در روزهای اخیر، پاستور میزبان یکی از پرجمعیتترین و پرچالشترین جلسات سیاسی خود بود؛ دیداری که در آن مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، با جمع کثیری از دبیران کل احزاب و فعالان سیاسی کشور به گفتوگو نشست. این جلسه سهساعته، که به گواه حاضران، مملو از چالش و بحثهای داغ بود، بلافاصله پس از اتمام، موجی از تحلیلها و واکنشها را در فضای سیاسی و رسانهای کشور برانگیخت. در حالی که دولت چهاردهم تلاش میکند این دیدار را نمادی از رویکرد وفاق ملی و شنیدن صدای جریانهای گوناگون معرفی کند، منتقدان بر این باورند که این گردهمایی عظیم، بیش از آنکه محفلی برای یافتن راهحلهای کارآمد باشد، به یک برد تبلیغاتی و نمایش سیاسی شبیه بوده است.
تحلیلگران معتقدند که در شرایط خطیر کنونی کشور، گردهم آمدن بیش از شصت نفر در مدت زمانی محدود، که هر یک فرصتی چند دقیقهای برای طرح دیدگاههای متضاد خود مییابند، نه تنها گرهای از مشکلات باز نمیکند، بلکه به دلیل فقدان مخرج مشترک، صرفاً به اتلاف وقت و سردرگمی منجر میشود. این جلسه، که در آن از فیلترینگ و سبک زندگی تا مذاکره با آمریکا و تحریمها سخن به میان آمد، در نهایت این پرسش اساسی را مطرح کرد: آیا رئیسجمهور، که خود اذعان دارد مسائل کلان کشور با یک سخنرانی یا یک جلسه حل نمیشود، با برگزاری چنین محافلی به دنبال راهحل است یا صرفاً در پی نمایش همگرایی؟
دام جزئیات و خطر از دست دادن
تصویر کلان
یکی از صریحترین انتقادات به شیوه برگزاری این جلسه، از سوی احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب، مطرح شد. وی در یادداشتی تند، این نوع جلسات را نه کمکی به حاضران و نه کمکی به رئیسجمهور دانست. زیدآبادی با اشاره به حضور بیش از ۶۰ نفر و طرح دیدگاههای متضاد، تأکید کرد: «اینکه بیش از ۶۰ نفر دور میزی جمع شوند و جمعی از آنها چند دقیقه از زوایای متضاد از هر دری سخن بگویند، نه فقط مخرج مشترکی ندارد بلکه عین اتلاف وقت و متأسفانه بعضاً نوعی نمایش از سوی برخی حاضران است.»
به باور این تحلیلگر سیاسی، «اگر ریاستجمهوری واقعاً خواهان اطلاع بلاواسطه از نظرات است، باید از هر جریان بخواهد که یک فرد صاحبنظر و مسلط به مسائل را معرفی کنند تا در یک جمع بسیار کوچک، امکان بحث اقناعی با رئیسجمهور فراهم شود.»
زیدآبادی در ادامه، خطر جدیتری را متوجه شخص رئیسجمهور دانست و نوشت: «متأسفانه آقای پزشکیان در این وضعیت گویی در دام پارهای امور جزئی و اجرایی افتاده است و تصویر کلان را به درستی نمیبیند. این برای شخص وی، دولت و مجموعۀ کشور بسیار خطرناک است.» این نقد، این نگرانی را بازتاب میدهد که رئیسجمهور به جای تمرکز بر استراتژیهای کلان و حل ریشهای بحرانها، درگیر حواشی و جلسات پرشمار و کمنتیجه شده است.
چالش سیاست خارجی؛
«نه» قاطع به تحقیر؟!
یکی از داغترین بخشهای این نشست، به موضوع سیاست خارجی و مسئله تحریمها اختصاص داشت. این موضوع، به ویژه از سوی طیفهایی از اصلاحطلبان مطرح شد که صریحا خواستار برداشتن تحریمها از طریق مذاکره با آمریکا بودند. محمدعلی ابطحی، در گزارشی از این جلسه، از بروز یک «نیمچه تشنج» در این خصوص خبر داد. اما پاسخ رئیسجمهور به این مطالبه، پاسخی قاطع و صریح بود که بلافاصله مورد توجه رسانههای اصولگرا قرار گرفت. پزشکیان با رد مذاکره در شرایط فعلی، آن را «تحقیرآمیز» دانست و تأکید کرد: «ما که مذاکره میکردیم اما وقتی آمریکاییها توقعات عجیب و غریب دارند مثلاً اولین حرفشان این است که موشک نداشته باشید، من نمیتوانم قبول کنم ملت ایران جلو اسرائیل که همانها تا دندان مسلحش کردهاند بیدفاع بماند.»
مهمترین چالش جلسه، موضوع سیاست خارجی و تحریمها بود. در پاسخ به مطالبه برخی اصلاحطلبان برای مذاکره، رئیسجمهور با قاطعیت اعلام کرد که زیر بار شروط تحقیرآمیز آمریکا نخواهد رفت و به این نوع راهکارها نه بزرگی گفت. این موضعگیری، در حالی که مورد استقبال طیفهای اصولگرا قرار گرفت، باعث شد تا حامیان اصلی او (اصلاحطلبان) رویکردی انتقادی در پیش بگیرند
این موضعگیری، که در تضاد با انتظار برخی حامیان انتخاباتی وی بود، توسط تحلیلگران نزدیک به جریان اصولگرا به عنوان یک پیروزی تلقی شد. محمد کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا، تأکید کرد که رئیسجمهور به انتقادهای تند اصلاحطلبان در خصوص مذاکره، «پاسخ قاطع و دندانشکنی» داد و «نه» بزرگی به راهکارهای آنها گفت.
بحران داخلی؛ از فیلترینگ تا معیشت
مسائل داخلی نیز بخش مهمی از گفتوگوها را به خود اختصاص داد. رئیس جبهه اصلاحات، در این نشست، شرایط کشور را خطیر خوانده و تقویت انسجام و امنیت ملی را منوط به ارتقای مشروعیت سیاسی از طریق پذیرش نقش و اراده مردم دانسته است. آذر منصوری، با اشاره مستقیم به انتخابات آتی شوراها، هشدار داد که معناداری انتخابات به عملکرد ملموس دولت در حل بحرانها و ترمیم امید مردم گره خورده است. او به صراحت تأکید کرد که وفاق ملی نباید صرفاً به توزیع پستهای دولتی خلاصه شود، بلکه باید بر سر فهم مشترک از بحرانها و راهحلهای توافق صورت گیرد. بحرانهایی نظیر عدم تناسب دستمزد با تورم، افزایش ناامیدی ناشی از خلف وعدهها (مانند فیلترینگ) و تنش بر سر سبک زندگی، محورهای اصلی سخنان وی بودند.
نکته قابل تأمل در این بخش، واکنش رئیسجمهور به مسئله فیلترینگ بود. علی مطهری، نماینده ادوار مجلس، پس از جلسه اعلام کرد که حضار درباره فیلترینگ صحبت کردند ولی «آقای رئیسجمهور وارد این بحث نشد.» این اجتناب، نشاندهنده آن است که رئیسجمهور، یا فاقد راهکار مشخصی در این زمینه است، یا مایل نیست در این حوزه که مستقیماً با نهادهای بالادستی گره خورده، وارد بحثهای چالشی شود. این در حالی است که پزشکیان خود پیشتر تأکید کرده بود که نمیتواند فیلترینگ را به تنهایی
حل کند.
شکاف در جبهه حامیان؛
اصلاحطلبان منتقد، اصولگرایان همراه
یکی از پدیدههای جالب این نشست، تغییر آرایش سیاسی در فضای انتقاد و حمایت بود. سعید آجورلو، فعال سیاسی و رسانهای، این جلسه را نسبت به دیدار قبلی رئیسجمهور با رسانهها، «امیدوارانهتر و رو به جلوتر» توصیف و درعینحال تأکید کرد که گفتههای پزشکیان در میانه «برخی همراهیها از جانب احزاب اصولگرا و نقدهای ماهیتی برخی اصلاحطلبان» قابل تأمل بود. به نظر میرسد که طیف جریان اصولگرا، به دلیل مواضع قاطع پزشکیان در برابر مطالبات تند اصلاحطلبان درباره مذاکره و تحریم، احساس نزدیکی بیشتری به رئیسجمهور کردند. در مقابل، اصلاحطلبانی که حامیان اصلی پزشکیان در انتخابات بودند، رویکردی به شدت انتقادی در پیش گرفتند.
بر اساس شنیدهها، اصلاحطلبان در این جلسه صریحا به رئیسجمهور گفتند که او انتخاب مطلوب آنها نبوده، اما چارهای جز انتخاب وی نداشتند. این نوع سخنان، که جنبه تضعیفکننده نسبت به رئیسجمهور داشت، نگرانیهایی را در میان حامیان دولت ایجاد کرد. محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی، نیز پیشتر این رویکرد را نقد کرده و نوشته بود: «اکثریت [مردم]، شما را پسندیدند که نه مانند دولت قبل باشید نه شبیه آن ۵ نفر کاندیدای ریاست جمهوری اخیر. هرچند شما با تعریف کج و کوله از وفاق، طرفداران همانها را بر مردم مسلط کردید.»
دیدار رئیسجمهور با بیش از ۶۰ فعال سیاسی، بیش از آنکه محفلی برای ارائه راهحلهای کارآمد باشد، به عنوان یک نمایش تبلیغاتی برای دولت تلقی شد. منتقدان، از جمله احمد زیدآبادی، تأکید کردند که این حجم از افراد با دیدگاههای متضاد در زمانی محدود، صرفاً منجر به اتلاف وقت شده است و وفاق مورد نظر دولت، هنوز نتوانسته است از مرحله نمادگرایی به مرحله حل واقعی بحرانهای کلان کشور گذر کند
محمد گرامیمقدم، در نقد مفهوم وفاق از دیدگاه دولت، تأکید کرد که وفاق نباید به معنی گماردن رقبای انتخاباتی در سمتهای دولتی و دور کردن حامیان باشد. وی هشدار داد: «اگر این رویه ادامه پیدا کند رئیسجمهور بزرگترین پشتوانه مردمی خود را که اصلاحطلبها هستند از دست خواهد داد.» این نقدها بیانگر این نکته است که بسیاری از حامیان پزشکیان، برگزاری این جلسات را به مثابه یک نمایش میبینند که نتیجه آن، تضعیف پایگاه مردمی رئیسجمهور است.
نمادگرایی و جنجال نهضت آزادی
یکی از نکات برجسته و جنجالی این دیدار، حضور دو تن از اعضای نهضت آزادی بود. حسین بنیاسدی، داماد مهندس بازرگان و دبیرکل نهضت آزادی، و بهاور، دبیر شاخه جوانان این تشکل، به عنوان اعضای یک حزب غیرقانونی، حضورشان در پاستور واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. در حالی که رسانههای نزدیک به جریان تندرو این حضور را با احتیاط و حتی انتقاد پوشش دادند، بسیاری از تحلیلگران این اقدام را گامی مثبت در جهت «عادیسازی» فضای سیاسی و پذیرش تنوع دیدگاهها دانستند. این حرکت، به نوعی نشان داد که دولت پزشکیان قصد دارد دایره وفاق را تا مرزهایی گسترش دهد که پیش از این خط قرمز تلقی میشدند.
محمدحسین بنیاسدی، دبیر کل نهضت آزادی، در این جلسه، بحرانهای حال حاضر کشور را نشأت گرفته از «یک نوع سیاست و نگرش خاص» دانست و آن را نگاه «خودی و غیرخودی» به مردم و نیروهای اجتماعی عنوان کرد. این اظهارات، در قلب پاستور و در حضور رئیسجمهور، خود نمادی از تلاش برای شکستن تابوهای سیاسی بود. با این حال، این اقدام نیز نتوانست رضایت کامل همه طیفها را جلب کند و تنها حضور دو نفر از یک حزب قدیمی که شاید اعضای چندانی هم نداشته باشد به معنای وفاق با بدنه جامعه تلقی نمیشود.
نمایش وفاق یا جستجوی راهکار؟
گزارشها و تحلیلهای بیرون آمده از دیدار سهساعته رئیسجمهور با احزاب، این واقعیت را آشکار میکند که این جلسه، بیش از آنکه یک نشست کاری برای ارائه راهکارهای عملیاتی باشد، یک رویداد نمادین برای تأکید بر سیاست وفاق دولت بود. رئیسجمهور در این جلسه، با برشمردن اقدامات دولت چهاردهم در یک سال گذشته، تأکید کرد که دعوت دولت به مشارکت، به معنای فقدان برنامه نیست و دولت برنامههای راهبردی مشخصی دارد. با این حال، ماهیت جلسه - که در آن هر فرد تنها چند دقیقه فرصت سخن گفتن داشت- عملاً امکان بحث عمیق و اقناعی در مورد مسائل پیچیدهای چون تحریم و فیلترینگ را سلب کرد.
علی مطهری، با تأیید مفید بودن این دیدارها برای انتقال اطلاعات به رئیسجمهور، در عین حال اذعان کرد که «نکته جدیدی» در این جلسه مطرح نشد و پزشکیان همان حرفهای قبلی خود را تکرار کرد. نتیجهگیری غالب در میان تحلیلگران این است که در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی عمیق دست و پنجه نرم میکند، برگزاری جلسات پرشمار با تعداد زیادی از افراد که هر یک نمایندگی درصد محدودی از مردم را بر عهده دارند، نمیتواند جایگزین تشکیل کارگروههای تخصصی و کوچک برای حل مسئله باشد.
یکی از نکات برجسته و جنجالی جلسه دیدار رئیسجمهور با سیاسیون، حضور دو تن از اعضای نهضت آزادی بود که بسیاری از تحلیلگران آن را گامی مثبت در جهت «عادیسازی» فضای سیاسی و پذیرش تنوع دیدگاهها دانستند. این حرکت، به نوعی نشان داد که دولت پزشکیان قصد دارد دایره وفاق را تا مرزهایی گسترش دهد که پیش از این خط قرمز تلقی میشدند
اگرچه حضور نمایندگان نهضت آزادی و طرح صریح انتقادات از سوی اصلاحطلبان، نشاندهنده فضای بازتری در دولت است، اما هشدار احمد زیدآبادی مبنی بر اینکه رئیسجمهور در دام جزئیات گرفتار شده و خطر از دست دادن پایگاه حامیان اصلی (به تعبیر گرامیمقدم) وجود دارد، زنگ خطری است که نشان میدهد این وفاق، اگر با راهحلهای ملموس در زندگی مردم همراه نشود، ممکن است به جای تقویت دولت، منجر به فرسایش سرمایه اجتماعی آن شود. این جلسه سهساعته، در نهایت، نه به حل فیلترینگ منجر شد، نه راهکاری برای تحریمها ارائه داد و نه توانست منتقدان را قانع کند که رئیسجمهور از دام جزئیات رها شده است. آنچه باقی ماند، تصویر جمعی از سیاستمداران در پاستور بود که دولت امیدوار است آن را به عنوان نمادی از همگرایی و وفاق ملی به جامعه عرضه کند.
دیدگاه تان را بنویسید