آبان نامجو

یک هفته پیش بود که خبری در رابطه با به رسمیت شناخته شدن گوگوش و وثوقی آمد: پایگاه تاریخ‌نگاری سینمای ایران متعلق به سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به منظور ثبت سوابق سینماگران ایرانی راه‌اندازی شده، اطلاعات برخی بازیگران پیش از انقلاب از جمله فائقه آتشین مشهور به گوگوش و بهروز وثوقی را با اختصاص صفحه‌ای به این بازیگر و خواننده پیش از انقلاب در سامانه خود ثبت و منتشر کرد، بدین ترتیب سوابق گوگوش برای نخستین بار از سوی سازمان سینمایی به رسمیت شناخته شد.

این اطلاعات از دقت نیز برخوردار نیست و به عنوان نمونه اطلاعات گوگوش در دو صفحه تحت عنوان «گوگوش» و «فائقه آتشین» جمع‌آوری و منتشر شده و به عنوان اقدامی با رویکرد تاریخی از نظر تکنیک جمع‌آوری و پیاده‌سازی جای نقد و بررسی دارد. این بانک اطلاعاتی جزو دریافت‌کنندگان بودجه از سازمان سینمایی بوده و تاکنون رقم قابل‌توجهی برای این پروژه از متولی سینمای ایران دریافت شده و به این پروژه تخصیص یافته است.

می‌شد خیلی راحت پیش‌بینی کرد که این قصه ادامه‌دار خواهد شد و در اولین واکنش این کیهان بود که نوشت: «سازمان سینمایی در پایگاه تاریخ‌نگاری خود خواننده کاباره‌ای و معشوق ‌اشرف پهلوی را به‌عنوان سینماگر شناسایی کرد.

این سازمان در حالی فائقه آتشین مشهور به گوگوش و بهروز وثوقی و... را به‌عنوان اهالی سینما مطرح و نام آنها را‌ ترویج می‌کند که در کارنامه این افراد نقش مخرب فرهنگی و اخلاقی؛ کاملاً بدیهی و غیرقابل کتمان است.» متعاقب این قصه، گوگوش با بی‌بی‌سی فارسی مصاحبه‌ای کوتاه کرد و تلویحا این ماجرا را بی‌اهمیت دانست. گوگوش گفته بود که نظر و خواست مردم مهم‌تر از نگاه سازمان سینمایی به اوست. اما کیهان دست‌بردار نبود و واکنش ثانویه‌اش این بار جالب‌تر بود: «بی‌بی‌سی در گزارش تحلیلی خبری بعدازظهر روز جمعه 17 آبان خود از خواننده فراری و کاباره‌ای، فائقه آتشین معروف به گوگوش نقل قول کرد که وی از خبر روز هشتم آبان کیهان در انتقاد از سازمان سینمایی به‌خاطر ثبت‌نام دو عنصر فاسد سینمای قبل از انقلاب (گوگوش و بهروز وثوقی) در پایگاه تاریخ‌نگاری سینما عصبانی شده است.

بی‌بی‌سی همچنین در این برنامه با پخش تصاویری از یک فیلم‌فارسی مستهجن قبل از انقلاب با بازی این دو عنصر فاسد و پخش مراسم یادبود یکی از هنرپیشه‌های قبل از انقلاب در تهران نسبت به عناصر فراری سینمای قبل از انقلاب اظهار لطف کرده و ازآنها تقدیر کرد.»

نکته‌ مهم ماجرا این است که دو طرف کار خیلی غرض‌ورزانه به داستان نگاه می‌کنند، در حالی که کلِ این فرآیند یک روال عادی است و اساسا در آرشیوسازی مرزی وجود ندارد.