کارگران و اندوختههای تاریخی و بیننسلی آنها در دل بحران قرار گرفتهاند
لزوم تغییرات گسترده در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
با تغییر وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، قرار است مناسبات جدیدی در این وزارتخانه حاکم شود؛ وزارتخانهای که با پوشش ۴۶ میلیون نفری، سرنوشت بیش از نیمی از جمعیت کشور را در اختیار دارد و تصمیماتی که در آن گرفته میشود، وضعیت شاخصهای اجتماعی و رفاهی کشور را جابهجا میکند.
در این میان سوال بیشتر کارگران و نمایندگان آنها در روزهای اخیر این است که آیا وزیر کار جدید و معاون روابط کاری که به کار میگمارد، حاضر به ترمیم مزد و حقوق و باطل اعلام کردن دستمزد غیرقانونی ۱۴۰۳ هستند؟ آن هم دستمزدی که بدون امضا و تایید نمایندگان کارگری به صورت غیرقانونی در شورای عالی کار به تصویب رسیده و امروز قطعاً نیازمند بازنگری و اصلاح اساسیست. این دستمزد حتی از یکسوم خط فقر هم کمتر است و تنها برای تامین هزینههای یک هفته در هر ماه کفایت میکند. در واقع کارگران شاغل و بازنشستهای که حقوق ماهانهشان منطبق بر حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار است، سه هفته از هر ماه را با جیب خالی روزگار میگذرانند.
به لطف بخشنامههای متناقض حوزه روابط کار وزارت کار، کارگران پیمانکاری دیگر نمیتوانند از بازنشستگی پیش از موعد بهرهمند شوند چون هیچ کس مسئول پرداخت ۴درصد سخت و زیانآور آنها نیست
«احسان سهرابی» فعال کارگری با تاکید بر لزوم ترمیم سریع دستمزد و اصلاح حقوق کارگران شاغل و بازنشسته کشور که به گفته وی، زیر خط فقر مطلق به سر میبرند و برای تامین نیازمندیهای زندگی هیچ مرجع و دستاویزی ندارند، میگوید: حوزه روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیازمند خانهتکانیست؛ آن هم یک خانهتکانی اصولی و اساسی! لذا از وزیر کار میخواهیم با انتصاب معاونت توانمند در حوزه روابط کار که بیشک قلب وزارت کار است، وضعیت پرتلاطم و آشوبزده زندگی کارگران کشور را به آرامش برساند.
وی در ادامه میگوید: با انتخاب وزیر جدید تعاون، کار و رفاه اجتماعی، شمع کمنور امید در دل برخی از کارگران روشن شده اما بدون تردید دغدغهها و ناکامیها هنوز سر جای خودشان هستند و تکان نخوردهاند. رفع این دغدغهها نیازمند تدبیر و درایت است و یک همت عالی میطلبد.
جان کارگران عزیز و محترم است و بیش از ۵ فوتی روزانه حوادث کار، گواه و تایید ضعف در زیرساختهاست ولی متاسفانه بسیاری از سوپاپهای اطمینان ایمنی را هم این روزها حذف کردهاند
بخشنامههای متناقض و
تلاطم در زندگی کارگران
اما دغدغههای مدنظر سهرابی چیست و به عبارت سادهتر، مهمترین دغدغههای کارگران در مقطع کنونی شامل چه مواردیست؟ این فعال کارگری در پاسخ به این سوال میگوید: انتصاب معاونت روابط کار از متخصصین این حوزه که دانش و تقوی را با هم داشته باشد، اهمیت بسیار دارد. امروز با صدور بخشنامههای متناقض، زندگی کارگران دچار دردسرهای بسیار شده است. کافیست فقط به حوزه مشاغل سخت و زیانآور و بازنشستگی پیش از موعد نظری بیندازید تا عمق فاجعه را دریابید. به لطف بخشنامههای متناقض حوزه روابط کار وزارت کار، کارگران پیمانکاری دیگر نمیتوانند از بازنشستگی پیش از موعد بهرهمند شوند چون هیچ کس مسئول پرداخت ۴درصد سخت و زیانآور آنها نیست!
به گفته وی، امروز 11 هزار تشکل کارگری در استانهای مختلف سراسر کشور نیازمند اصلاح هستند و در چنین شرایطی باید بساط نظارت استصوابی در روند تعیین اعضای هیات مدیره تشکلهای کارگری برچیده شود و آزادی عمل تشکلیابی به رسمیت شناخته شود.
لزوم صیانت از جان کارگران
مسأله مهم بعدی، افزایش نرخ حوادث کار و فوتیهای ناشی از آن است چنانچه مطابق آمار پزشکی قانونی، هر روز بیش از ۵ کارگر در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند. سهرابی با بیان اینکه «جان انسانها شان و کرامت دارد و نباید قربانی سودجویی و منافع خواص شود»، میافزاید: بیش از ۵ فوتی روزانه حوادث کار، گواه و تایید ضعف در زیرساختهاست. متاسفانه بسیاری از سوپاپهای اطمینان ایمنی را حذف کردهاند. برای مثال، صلاحیت ایمنی که از الزامات شرایط برگزاری مناقصات است به راحتی با یک مصوبه و بخشنامه ابطال شده است و دیگر لازم نیست پیمانکاران گواهی تایید ایمنی داشته باشند و این یعنی مصیبت!
به اعتقاد این فعال کارگری، مسأله بحرانساز بعدی، ناکارآمدی مدیران کل ادارت کار استانهاست که غالباً همگام با اتاقهای بازرگانی هستند و تحت عنوان گفتوگوی دولت با بخش خصوصی، قوانین آمره و الزامات قانونی را با یک صورتجلسه ساده و به اسم بهبود فضای کسب و کار! به انزوا میبرند. این در حالیست که فرایند تفاسیر قانون در حوزه روابط کار، تعریف شده و نیازمند سهجانبهگراییست و شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی نمیتواند قانون جدید وضع کند یا قوانین را به نفع خود تفسیر کند.
دست دولت از جیب کارگران خارج شود
دغدغه اصلی دیگر مورد اشاره این فعال کارگری، سرنوشت سازمان تامین اجتماعیست که سالهاست در دل یک بحران اساسی گیر افتاده و ظاهراً با سیاستهای کجدار و مریز و ضدکارگرانه به دنبال راه فرار است. سهرابی در ارتباط با تامین اجتماعی و اصلاحات مورد نیاز آن میگوید: در مقطع کنونی، انتصاب مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و انتصاب هیات امنای این سازمان اهمیت بسیاری دارد. انتصابات صحیح میتواند در مدیریت بحران تامین اجتماعی موثر باشد. افتخار وزیر سابق و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، پرداخت بدهیهای سازمان به مراکز درمانی بود نه وصول مطالبات از دولت که آن هم مشخص نیست با چه مکانیزمی و از طریق چه روندی بدهیهای سازمان پرداخت میشد.
او تاکید میکند: امیدواریم دست دولت از جیب کارگران و بازنشستگان خارج شود و از منابع شستا برای جبران ناتوانی صندوق تامین اجتماعی استفاده شود. باید شاغلان و بازنشستگان به عنوان سهامداران واقعی این صندوق در رفاه نسبی زندگی کنند و دغدغه درمان رایگان و معیشت نداشته باشند.
سهرابی در پایان خطاب به وزیر کار میگوید: از هیات مدیره شستا و مدیریت هلدینگهای زیرمجموعه آن غافل نشوید. استدعا داریم چهرههای سیاسی را منتصب نکنید چون غیر از هزینهزایی و سهمخواهی جناحی، آورده دیگری ندارد. این انتصابات سیاسی و جناحی، سالهاست که به شستا و حوزه سرمایهگذاری تامین اجتماعی آسیب زده و یک نمونه روشن، اختلاسهای میلیون دلاری در هلدینگهای شستاست که ما کارگران و بازنشستگان آخر سر متوجه نشدیم آنهایی که زدند و بردند و خوردند، چطور قسر در رفتند و امروز کجا هستند! لطفاً نگذارید داراییهای کارگران فقیر، اختلاس و به جیب مدیران سرازیر شود.
دیدگاه تان را بنویسید