رامین پرتو

در یک تحول کم‌سابقه و مهم در بحران جنگ اوکراین، چهار تن از سران قدرتمند اروپایی شامل امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، فردریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان، کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، و دونالد تاسک، نخست‌وزیر لهستان، به‌طور همزمان به کی‌یف، پایتخت اوکراین، سفر کردند. این دیدار در بحبوحه ادامه نبردهای سنگین میان نیروهای روسی و اوکراینی، و در حالی انجام شد که نشانه‌هایی از خستگی جنگ در هر دو سوی میدان نبرد به چشم می‌خورد، اما هم روسیه و هم اوکراین نمی‌خواهند این خستگی را علنی کنند. این نخستین بار است که چهار رهبر ارشد اروپا در یک اقدام هماهنگ، به ‌صورت همزمان وارد اوکراین می‌شوند. در حالی که این سفر از سوی مقامات رسمی کشور میزبان به عنوان «حمایت سیاسی، امنیتی و انسانی» از دولت و مردم اوکراین معرفی شده، اما از نظر تحلیل‌گران، این رویداد حامل پیام‌هایی بسیار فراتر از یک سفر تشریفاتی یا نمادین است.

با توجه به اینکه ایالات متحده در ماه‌های اخیر به دلیل مسائل داخلی، از جمله انتخابات و مناقشات حزبی بر سر کمک‌های نظامی به اوکراین، با نوعی بی‌تصمیمی مواجه بوده، اروپا اکنون در پی آن است که نقش مؤثرتری در مدیریت بحران ایفا کند که البته محورهای آن هم در این میان برای غرب اهمیت دوگانه دارد

سفر چهارجانبه به اوکراین چه اهمیتی دارد؟

این سفر را باید تلاشی از سوی اروپا برای نشان دادن وحدت و انسجام خود در قبال جنگ اوکراین دانست. با توجه به اینکه ایالات متحده در ماه‌های اخیر به دلیل مسائل داخلی، از جمله انتخابات پیش‌رو و مناقشات حزبی بر سر کمک‌های نظامی به اوکراین، با نوعی بی‌تصمیمی مواجه بوده، اروپا اکنون در پی آن است که نقش مؤثرتری در مدیریت بحران ایفا کند اما به صورت جزئی‌تر این سفر از جهاتی دیگر هم حائز اهمیت است. نخستین اهمیت آن بازتعریف رهبری اروپایی در بحران اوکراین است. در غیاب رهبری فعال واشنگتن، کشورهای اروپایی می‌خواهند نشان دهند که می‌توانند در تصمیمات راهبردی و روندهای دیپلماتیک، بدون وابستگی کامل به آمریکا، اقدام کنند. دومین دلیل این است که افکار عمومی در بسیاری از کشورهای اروپایی نسبت به ادامه ارسال کمک‌های نظامی و اقتصادی به اوکراین دچار تردید شده‌اند. سران اروپا با این سفر تلاش می‌کنند هم‌زمان هم پیام ایستادگی در برابر روسیه را مخابره کنند و هم مسیرهای جدید دیپلماتیک نظیر آتش‌بس را بررسی کنند. سومین دلیل هم افزایش فشار سیاسی بر مسکو است. سفر مشترک این رهبران حامل پیامی آشکار به کرملین است: «اروپا در برابر تهاجم روسیه به‌صورت یکپارچه ایستاده و حاضر نیست به تقسیم یا تجزیه اوکراین تن دهد».

از منظری دیگر باید توجه شود که این سفر یک پیام دوگانه دارد. به مسکو می‌گوید که اروپا در برابر تجاوز روسیه، عقب‌نشینی نخواهد کرد و آمادگی دارد هم در میدان دیپلماسی و هم در حوزه تحریم‌ها و حمایت نظامی، مقاومت را ادامه دهد. به آمریکا نیز پیامی سیاسی ارسال می‌کند مبنی بر اینکه اروپا منتظر تصمیمات کنگره یا سیاست‌های حزبی آمریکا نخواهد ماند و خود ابتکار عمل را در دست گرفته است. این پیام زمانی پررنگ‌تر می‌شود که توجه کنیم نخست‌وزیر بریتانیا، با وجود خروج از اتحادیه اروپا، در این سفر حضور دارد. این موضوع نشان می‌دهد که همکاری اروپا در قبال بحران‌های ژئوپلیتیکی فراتر از ساختارهای رسمی اتحادیه است و در مواقع بحرانی، بازیگران کلیدی همچنان توان هماهنگی دارند.

سفر رهبران اروپایی به اوکراین بیش از آن‌که پاسخی صرف به نیازهای اوکراین باشد، تلاشی از سوی اروپا برای بازتعریف جایگاه خود در نظم امنیتی جهانی است؛ پیامی واضح به روسیه که مقاومت ادامه دارد، و پیامی ضمنی به آمریکا که اروپا نیز می‌تواند در بحران‌های بزرگ، بدون نیاز به سایه‌ رهبری واشنگتن، تصمیم‌ساز باشد

حمایت بروکسل از آتش‌بس 

در این راستا و همزمان با سفر چهار رهبر ارشد اروپا به کی‌یف، اورزلا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا وز گذشته (شنبه) اعلام کرد که از پیشنهاد آتش‌بس ۳۰ روزه بدون شرط در جنگ اوکراین حمایت می‌کند. او گفت که بروکسل آماده است در صورت نقض آتش‌بس توسط روسیه، تحریم‌های جدیدی را اعمال کند و این اظهارات نقطه عطفی در موضع رسمی اتحادیه اروپا محسوب می‌شود. پیشنهاد آتش‌بس ۳۰ روزه، بیش از آن‌که نشانه‌ای از ضعف یا عقب‌نشینی اروپا باشد، به‌عنوان گامی ابتکاری برای آزمودن تمایل روسیه به گفت‌وگو و ایجاد وقفه در روند خون‌ریزی دیده می‌شود. فون درلاین توپ را به‌وضوح در زمین روسیه انداخته و هرگونه عدم همکاری از سوی مسکو را به‌عنوان بهانه‌ای برای تشدید تحریم‌ها معرفی کرده است. 

پرسش مهمی که اکنون مطرح است این‌که آیا این سفر تاریخی می‌تواند زمینه‌ساز توافق آتش‌بس یک‌ماهه میان روسیه و اوکراین شود؟پاسخ به این پرسش به چند عامل بستگی دارد. نخست، آمادگی کی‌یف برای تن دادن به آتش‌بس بدون پیش‌شرط است. اگرچه زلنسکی تاکنون مخالفتی با آتش‌بس ابراز نکرده، اما برخی فرماندهان ارتش اوکراین نگران‌اند که چنین توافقی، فرصتی برای بازسازی نیروهای روسی باشد. دوم اینکه اگرچه برخی گزارش‌ها از آمادگی ضمنی کرملین برای بررسی طرح‌های آتش‌بس حکایت دارد، اما تجربه‌های پیشین نشان داده‌اند که مسکو غالباً از آتش‌بس به‌عنوان تاکتیک‌های موقتی برای تنظیم مجدد جبهه‌ها استفاده می‌کند. سومین عامل فشار همزمان دیپلماتیک و اقتصادی است؛ به گونه‌ای که اگر سفر چهار رهبر اروپایی با یک بسته مشخص تحریمی و تهدید عملی در صورت نقض آتش‌بس همراه باشد، ممکن است کرملین از درِ مذاکره وارد نشود. در مقابل، این سناریو نیز محتمل است که روسیه نه‌تنها آتش‌بس را نپذیرد، بلکه آن را نشانه‌ای از تردید یا ضعف طرف مقابل تعبیر کند و حملات خود را تشدید کند. برخی ناظران معتقدند که پوتین ممکن است آتش‌بس را تنها در صورتی بپذیرد که به‌وضوح امتیازات ژئوپلیتیکی دریافت کند، نظیر به رسمیت شناختن کنترل بر مناطقی خاص یا توقف کامل ارسال تسلیحات سنگین از سوی غرب به اوکراین. این شرایط فعلاً در دسترس نیست و همین موضوع می‌تواند موجب تشدید حملات روسیه شود؛ به‌ویژه در مناطق حساس مانند دونباس، زاپروژیا و خارکیف.

هماهنگی یا اختلاف اروپا و آمریکا بر سر آتش‌بس؟

اروپا و آمریکا در هدف نهایی یعنی پایان دادن به تجاوز روسیه، اتفاق نظر دارند، اما در راهبردها اختلافاتی مشاهده می‌شود. ایالات متحده، به‌ویژه در موضع پنتاگون و کنگره، از هرگونه آتش‌بس که موجب کاهش فشار نظامی بر روسیه شود، استقبال نمی‌کند. از نگاه واشنگتن، هرگونه توقف در جنگ ممکن است به مسکو زمان بازسازی بدهد. در مقابل، اروپا که بیشتر با تبعات اقتصادی، مهاجرتی و انسانی این جنگ دست‌به‌گریبان است، به‌دنبال یافتن راه‌حل‌های عملی و میانه‌روانه‌تری است. به‌ویژه کشورهایی مانند فرانسه و آلمان که تجربه دیپلماسی با روسیه را در پرونده‌هایی مانند توافق مینسک دارند، تمایل بیشتری به طرح آتش‌بس نشان می‌دهند. بریتانیا و لهستان نیز هرچند مواضع سخت‌گیرانه‌تری نسبت به روسیه دارند، اما در قالب این سفر مشترک، به نظر می‌رسد در یک هماهنگی عملی با فرانسه و آلمان قرار گرفته‌اند. اگرچه آمریکا همچنان مهم‌ترین تأمین‌کننده سلاح به اوکراین باقی مانده، اما اروپا اکنون به‌دنبال آن است که در فرآیند تصمیم‌سازی سیاسی در جنگ اوکراین نقش محوری‌تری ایفا کند.

در نهایت باید گفت که سفر هماهنگ و بی‌سابقه رهبران فرانسه، آلمان، بریتانیا و لهستان به اوکراین، نقطه عطفی در سیاست اروپایی در قبال جنگ روسیه و اوکراین محسوب می‌شود. این سفر می‌تواند زمینه‌ساز آتش‌بس ۳۰ روزه‌ای شود که اورزلا فون درلاین از آن حمایت کرده، اما موفقیت آن به واکنش روسیه و هماهنگی واقعی میان اروپا و آمریکا بستگی دارد. در نهایت، این سفر بیش از آن‌که پاسخی صرف به نیازهای اوکراین باشد، تلاشی از سوی اروپا برای بازتعریف جایگاه خود در نظم امنیتی جهانی است؛ پیامی واضح به روسیه که مقاومت ادامه دارد، و پیامی ضمنی به آمریکا که اروپا نیز می‌تواند در بحران‌های بزرگ، بدون نیاز به سایه‌ رهبری واشنگتن، تصمیم‌ساز باشد.