در دو دهه اخیر بازار کار ایران فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده هر چند باید گفت ناامیدی از وضعیت شغلی اتفاق جدیدی برای فعالان بازار کار در ایران نیست. در دو دهه اخیر وضعیت اشتغال در ایران فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده؛ از خروج نیروی کار به دلایل اجتماعی و اقتصادی تا هجوم سیل امیدواران در نتیجه انتظارات مثبت سیاسی.

به گزارش اکوایران، به طور کلی وضعیت بازار کار در دو دهه اخیر را می‌توان به ۵ برهه اساسی تقسیم کرد که عبارتند از: دو فاز مهم در دولت نهم، دوره تحریم‌های اولیه در ابتدای دهه ۹۰، دوره برجام و در نهایت دوره پسابرجام و اتفاقات پی‌درپی در فضای اجتماعی اقتصادی ایران.

از سال ۹۷ به بعد نرخ مشارکت و بیکاری هر دو کاهشی شده. نرخ مشارکت به سطوح ۴۱درصدی و نرخ بیکاری به پایین‌ترین سطح خود یعنی حدود ۷درصد افول کرده که این کاهش در نرخ بیکاری به معنای بهبود در وضعیت اشتغال نیروی کار نیست

بارش ابرهای ناامیدی

 بر سر فعالان بازار کار

احتمالا اگر از فعالان امروز بازار کار که در دهه ۸۰ جوان بوده‌اند بپرسیم کدام دهه از نظر اشتغال بهتر بوده؟ بی درنگ ابتدای دهه 80 را بهتر از وضعیت کنونی توصیف خواهند کرد. این موضوع درست است. وضعیت اشتغال در ابتدای دهه 80 به مراتب از وضعیت فعلی بازار کار مساعدتر بوده طوری‌که این آمارها نیز به خوبی این تصویر را مخابره می‌کنند. برای مثال در ابتدای این دهه، نرخ مشارکت بالاترین سطح دو دهه اخیر خود را داشته و نزدیک به ۴۸درصد افرادی که در سن کار بودند، در بازار کار حضور داشتند.

اما بررسی روند وضعیت نرخ مشارکت و نرخ بیکاری در ۳ سال ابتدایی این دهه حاکی از آن است که به مرور فعالان بازار کار از این بازار خارج شده‌اند چرا که امکان یافتن شغل نداشته و وضعیت اشتغال برای آنها سخت‌تر شده و به نوعی در بررسی آمارهای بازار کار در ۲۰ سال گذشته، می‌توان شروع این دهه را آغازی بر افول بازار کار در ایران دانست.

بازار کار در حضیض دولت احمدی‌نژاد

نیمه دوم دولت نهم یعنی دولت اول محمود احمدی‌نژاد همراه با ریزش شدید در بازار کار بود. در این دوره، بازار کار افزایش نرخ بیکاری و کاهش نرخ مشارکت را تجربه کرد.

این وضعیت که تا سال ۱۳۸۹ ادامه داشت، باعث شد فعالان بازار کار از این بازار ناامید شده و خارج شوند. کسانی که در این بازار حضور داشتند نیز نتوانستند اشتغال پیدا کنند. نرخ بیکاری در این دوره به بالاترین سطح خود یعنی بیش از ۱۳درصد رسید؛ نرخی که در دو دهه اخیر بی‌سابقه بوده است.

تحریم‌های اولیه؛ 

اقتصاد ایران در تنگنا

مهمترین برخورد اقتصاد ایران با تحریم‌های غرب مربوط به اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ است. در این دوران تحریم‌های سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا روی بانک‌ها، صنعت نفت و شرکت‌های ایرانی اعمال شد. در این مدت بازار کار ایران به شدت آسیب دید طوری‌که نرخ مشارکت به زیر ۴۱درصد رسید. نرخ بیکاری نیز در این سال‌ها کاهش یافت و به حدود ۹درصد افول کرد. به عبارتی در این برهه زمانی، آنهایی که در بازار کار حضور داشتند نتوانستند اشتغال پیدا کنند، به همین دلیل ناامیدانه از بازار 

خارج شدند.

توافق برجام؛ 

دریچه‌ای به سوی اقتصاد بازار

۴ الی ۵ سال پس از شروع تحریم‌های اولیه، گفت‌وگوهایی با عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) صورت گرفت. طی این گفت‌وگوها، مقرر شد تحریم‌های اعمال شده علیه ایران تا ۱۰ سال متوقف شود. این اتفاق انگیزه‌ای شد تا فعالان اقتصادی برای یافتن شغل وارد گود شوند.

در این بازه زمانی تقاضا برای شغل به سرعت افزایش یافت در حالی‌که اقتصاد به مرور در حال بازگشایی مرزهای خود بود. صنعت به سرعت افزایش تقاضای نیروی کار توسعه نیافت و به همین دلیل نرخ مشارکت و بیکاری در این دوره به شدت رشد کرد.

در این دوران نرخ بیکاری به بیش از ۱۲درصد و نرخ مشارکت به ۴۵درصد افزایش پیدا کرد؛ افزایشی که به معنای امیدواری در بازار کار بود و جوانان را برای مشارکت در اقتصاد ترغیب کرد اما این افق نیز دیری نپایید...

پسابرجام، پاندمی کرونا و جنگ ۱۲ روزه

دونالد ترامپ در بهار سال ۱۳۹۷ از برجام خارج شد؛ نقض عهدی که اقتصاد ایران را به سمت تنگنا برد. از آن سال به بعد، اتفاقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متعددی رخ داد که صنعت را رو به 

رکود برد.

آمارها نشان می‌دهد از سال ۹۷ به بعد نرخ مشارکت و بیکاری هر دو کاهشی شده است. نرخ مشارکت به سطوح ۴۱درصدی و نرخ بیکاری به پایین‌ترین سطح خود یعنی حدود ۷درصد افول کرده ولی با توجه به ارقام مربوط به جمعیت فعال و تعداد بیکاران اقتصاد، این کاهش در نرخ بیکاری معنای بهبود در وضعیت اشتغال نیروی کار را نمی‌دهد.

نیمه دوم دولت نهم یعنی دولت اول محمود احمدی‌نژاد همراه با ریزش شدید در بازار کار بود. در این دوره، بازار کار افزایش نرخ بیکاری و کاهش نرخ مشارکت را تجربه کرد و این وضعیت تا سال ۱۳۸۹ ادامه داشت

فشارهای مربوط به جهش ارز، تورم و قطعی‌های گستره برق باعث ایجاد رکود در بخش صنعت شده، رکودی که به تعدیل نیروی کار در اقتصاد ایران دامن زده است و در نهایت نیز نیروی کار از یافتن شغل ناامید شده و بازار کار را رها کرده است.

در این برهه زمانی، کرونا و جنگ ۱۲ روزه، وقایعی بودند که صنعت را مجبور به تعدیل‌های گسترده کردند؛ تعدیل‌هایی که جان صنعت را گرفت طوری‌که پس از آن بسیاری از کسب و کارها نتوانستند به وضعیت پیشین خود بازگردند.