آمریکا برای تعمیق نفوذ اسرائیل در آذربایجان و آسیایمیانه دست به کار شد؛
«پیمان ابراهیم»؛ مرکز ثقل عملیات ائتلاف در قفقاز

رامین پرتو
در حالی که چالشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه همچنان بر تحولات دیپلماتیک سایه انداختهاند، دولت دونالد ترامپ حالا، تمرکز خود را بر بازتعریف نقشه ائتلافهای منطقهای با محوریت اسرائیل معطوف کرده است. رویترز به نقل از پنج منبع آگاه اعلام کرد که دولت ترامپ مذاکرات فعالی را با جمهوری آذربایجان و برخی کشورهای آسیای میانه برای پیوستن به پیمان ابراهیم آغاز کرده و این تلاشها با هدف تعمیق روابط موجود این کشورها با اسرائیل صورت میگیرد؛ روابطی که پیش از این نیز در حوزههای امنیتی و اقتصادی برقرار بوده اما حالا بحث تعمیق آن مطرح است.
باید توجه شود که پیمان ابراهیم در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ و در سالهای ۲۰۲۰-۲۰۲۱ میان اسرائیل و چهار کشور مسلمان شامل امارات، بحرین، مراکش و سودان، به امضا رسید. این توافقنامه با میانجیگری آمریکا تدوین و اجرا شد و در آن زمان به عنوان موفقیتی بزرگ در عرصه سیاست خارجی واشنگتن و پیشرفتی قابلتوجه در روابط تلآویو با کشورهای اسلامی تلقی شد. در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، واشنگتن به دنبال توسعه این پیمان به کشورهایی فراتر از منطقه خلیجفارس بوده و تمرکز خود را بر کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای میانه معطوف کرده است.
کشورهای آسیایمیانه معمولاً سیاست خارجی محتاطانهای دنبال میکنند و از آنجا که همزمان با چین، روسیه، ایران و غرب تعامل دارند، ترجیح میدهند وارد ائتلافهای صریح و آشکار که موجب برانگیخته شدن حساسیت همسایگان قدرتمندشان شود، نشوند
طبق گزارش رویترز، تمرکز ساختارمند و جدی مذاکرات در حال حاضر بر جمهوری آذربایجان است. این کشور با اسرائیل روابط راهبردی و دیرینهای دارد؛ بهویژه در زمینههای انرژی، فناوری نظامی و اطلاعاتی. منابع مطلع به رویترز گفتهاند که سفرهای اخیر مقامات نزدیک به ترامپ، از جمله استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ، و آریه لایتستون، از دستیاران کلیدی او، به باکو گواهی بر سطح بالای تعاملات دیپلماتیک برای پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم است. سه منبع تایید کردهاند که آذربایجان حتی با کشورهای آسیای میانه، از جمله قزاقستان، رایزنیهایی برای ارزیابی امکان گسترش همزمان این توافقنامه انجام داده اما مشخص نیست که دقیقاً با کدام کشورهای دیگر آسیایمیانه تماس گرفته شده، ولی نامهایی چون ازبکستان و قزاقستان به عنوان گزینههای احتمالی در تحلیلها مطرح شدهاند.
چه موانعی وجود دارد؟
یکی از موانع جدی در مسیر پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم، وضعیت صلح با ارمنستان است. این دو کشور از دهه ۱۹۸۰ بر سر منطقه قرهباغ درگیر بودهاند. با بازپسگیری این منطقه توسط باکو در سال ۲۰۲۳ و آوارگی دهها هزار ارمنی، وضعیت شکنندهای بهوجود آمده است. در حالیکه هر دو طرف از تمایل به صلح سخن گفتهاند، دولت ترامپ پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم را منوط به توافق صلح پایدار با ارمنستان دانسته است.
از سوی دیگر، جنگ غزه و افزایش تلفات انسانی (که طبق منابع بهداشتی فلسطینی، بیش از ۶۰ هزار کشته برجای گذاشته) موجب خشم عمومی در دنیای عرب و جهان شده است. این شرایط پیچیده، پیوستن کشورهای مسلمان بیشتر به پیمان ابراهیم را دشوارتر کرده است. عربستان سعودی، به عنوان بازیگر کلیدی منطقه، همچنان عادیسازی روابط با اسرائیل را مشروط به تحقق گامهایی در راستای تشکیل کشور مستقل فلسطین میداند.
ترامپ چه در سر دارد؟
در این راستا باید توجه شود که گسترش پیمان ابراهیم به کشورهایی که قبلاً نیز با اسرائیل روابط داشتند، از جمله جمهوری آذربایجان، بیشتر جنبه نمادین دارد تا تحولی بنیادین. با این حال، چنین اقدامی برای دولت ترامپ که همواره به دنبال اعلام پیروزیهای قابل نمایش بوده، از اهمیت تبلیغاتی بالایی برخوردار است.
از منظر استراتژیک، گسترش پیمان به آسیای میانه و قفقاز جنوبی میتواند به تقویت قدرت نرم آمریکا و اسرائیل در منطقهای منجر شود که درگیر رقابت شدید روسیه، چین و ترکیه است. جمهوری آذربایجان، با جایگاه ژئوپلیتیکی خود میان روسیه و ایران و دسترسی به منابع انرژی دریای خزر، میتواند نقشی محوری در انتقال انرژی، امنیت منطقهای و بازتعریف موازنه قوا ایفا کند.
اگرچه تلاش دولت دوم دونالد ترامپ برای گسترش پیمان ابراهیم به جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیای میانه، در ظاهر حرکتی نمادین قلمداد میشود، اما در عمق خود حامل پیامهای ژئوپلیتیکی مهمی در چارچوب رقابتهای بینالمللی است
به موازات این روند باید توجه شود که کشورهای آسیای میانه مانند قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان سالهاست که روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل برقرار کردهاند. با این حال، پیوستن رسمی به پیمان ابراهیم نیازمند ارزیابی دقیق سیاسی، فرهنگی و امنیتی است. این کشورها معمولاً سیاست خارجی محتاطانهای دنبال میکنند و از آنجا که همزمان با چین، روسیه، ایران و غرب تعامل دارند، ترجیح میدهند وارد ائتلافهای صریح و آشکار که موجب برانگیخته شدن حساسیت همسایگان قدرتمندشان شود، نشوند. در عین حال، در سطح فنی و همکاریهای اقتصادی و امنیتی، گسترش روابط با اسرائیل میتواند برای این کشورها منافع ملموسی داشته باشد؛ بهویژه در حوزه فناوریهای کشاورزی، سایبری، و مقابله با تروریسم. بر این اساس باید گفت که آنها در میانه یک دوراهی قرار دارند.
گسترش تدریجی و زیرپوستی روابط
در این میان یک منبع نزدیک به جریانهای سیاسی اسرائیل در گفتوگو با شبکه هفت تلویزیون اسرائیل، تأکید کرده که باکو ظرفیت و آمادگی عضویت در پیمان ابراهیم را در خود تقویت کرده است. به گفته این منبع، در جلسه استماع اخیر کمیته روابط خارجی سنا، سناتور جمهوریخواه (استیو دینز) گزارشی از دیدارهای خود با الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، و سفیر اسرائیل در باکو ارائه داده است. در این دیدارها، به قرارداد گاز میان شرکت سوکار و اسرائیل نیز اشاره شده است؛ قراردادی که به گفته دینز، امنیت انرژی تلآویو را تقویت خواهد کرد. این منبع سیاسی همچنین خاطرنشان کرد که روابط فرهنگی و دیپلماتیک گسترده باکو و تلآویو، آذربایجان را به یکی از کشورهای مسلمان پیشگام در تعامل با اسرائیل تبدیل کرده است. وی گفت است که آذربایجان از منظر استراتژیک میتواند نقشی تسهیلکننده در گسترش پیمان ابراهیم به سایر کشورهای مسلمان ایفا کند.
از منظر اقتصادی نیز روابط باکو و واشنگتن روند رو به رشدی داشته است. بر اساس آمار رسمی، در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، گردش مالی تجاری میان آمریکا و آذربایجان به حدود ۶۰۰ میلیون دلار رسید که نسبت به سال قبل ۳۶ درصد رشد داشته است. در این میان، نقش آذربایجان در کریدور گاز جنوبی که منابع گازی دریای خزر را به جنوب اروپا منتقل میکند، اهمیت ژئوپلیتیکی این کشور را دوچندان کرده است.
این تحولات در حالی رخ میدهد که جمهوری اسلامی ایران پیوستن کشورهای مسلمان، بهویژه آذربایجان و کشورهای آسیای میانه به پیمان ابراهیم را به دقت رصد میکند و زیر نظر دارد. از منظر امنیتی نزدیکی آذربایجان به اسرائیل در مرزهای شمالغربی ایران، نگرانیهای عمیقی را بهوجود آورده و حضور احتمالی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در قالب همکاریهای امنیتی در قفقاز جنوبی، خط قرمز ایران تلقی میشود که بارها در مورد آن از سوی تهران هشدار داده شده است.
به هر ترتیب تلاش دولت دوم ترامپ برای گسترش پیمان ابراهیم به جمهوری آذربایجان و آسیای میانه، اگرچه در ظاهر حرکتی نمادین است، اما در عمق خود حامل پیامهای ژئوپلیتیکی مهمی در چارچوب رقابتهای بینالمللی است. پیوستن رسمی باکو به این پیمان، در صورت تحقق، میتواند نقطه عطفی در تغییر توازن قدرت منطقهای باشد. با این حال، موانعی نظیر منازعه قرهباغ، جنگ غزه، مخالفت کشورهای اسلامی و احتیاط کشورهای آسیای میانه در ورود به اتحادهای صریح، مسیر این پروژه را پرچالش کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید