یک استاد دانشگاه تهران گفت: قانون نانوشته‌ای، مهاجرت را نشانه‌ای بارز از ناکارآمدی نظام حکمرانی می‌داند. در واقع برای حکومت‌ها بدتر از این امکان ندارد که شهروندان به این نتیجه برسند که زندگی در کشورشان به قدری دشوار شده است که بالاجبار باید قصد اقامت در کشور دیگری داشته باشند.

غلامرضا ظریفیان در گفتگو با اقتصاد آنلاین افزود: به همین دلیل تصمیم‌گیران لایه‌های بالای حاکمیتی حتماً باید پاسخی قانع کننده به افکار عمومی داشته باشند که چرا کار به جایی رسیده است که طبقه‌های مختلف، قرار را بر رفتن از ایران گذاشته‌اند، با این توضیح که مشکلات اصلی در همه کشورها از جمله ایران اصلی‌ترین دلیل برای مهاجرت به شمار می‌رود.

او درباره سیاست‌های اقتصادی دولت سیزدهم تاکید کرد: ایران در یک سال و چند ماه اخیر با گرانی‌هایی به قاعده عجیب و غریب روبرو شده است و باید گفت دولت مستقر، دولتی است که کمترین فاکتورهای لازم را برای اداره کشور ندارد. با نگاهی سطحی به تیم اقتصادی دولت و همچنین جابه‌جایی‌هایی که در این دو سال صورت گرفته است می‌توان اینطور نتیجه گرفت که تا پایان دولت سیزدهم نباید امیدی به اصلاح امور اقتصادی داشته باشیم، یعنی وقتی کارنابلدان وزیر و معاون اقتصادی می‌شوند و نظرات غیرکارشناسی در اظهارات شخص رئیس جمهوری ملموس و انکارناپذیر است، نتیجه اش این می‌شود که طبقه بالا به طبقه متوسط، طبقه متوسط به طبقه ضعیف و طبقه ضعیف به حاشیه نشینی تغییر وضعیت می‌دهد.

این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: در واقع وقتی نظام اقتصادی کشور فاقد تجربه و تخصص است و اساساً ساختار دولت بنای جدی‌ای برای ترمیم فضای اقتصادی ندارد و به جای رفع مشکلات مردم موارد بی اهمیت را اولویت می‌داند، طبیعی است که کارگران و حتی کارمندان به سختی امرار معاش کنند و خرید خانه که سهل است، جوانان برای رهن و اجاره هم مشکل داشته باشند. شرح این شرایط لزوم تجدیدنظر اساسی در سیاست‌های کلان اقتصادی را گوشزد می‌کند؛ اما ظاهرا آن‌هایی که برای تزریق آرامش اقتصادی به جامعه مأموریت رسمی دارند، این ضرورت را درک نکرده‌اند.