کتاب «از مردمک‌ها» تازه‌ترین دفتر شعر فرزاد آبادی است که به‌تازگی در نشر سیب سرخ منتشر شده است.  این شاعر در همین زمینه در گفت‌وگو با مهر، با اشاره به تفاوت این دفتر شعر با سایر آثار خود عنوان کرد: «از مردمک‌ها» یازدهمین کتاب شعر من است و با اولین دفتر شعرم فاصله‌ای تقریباً بیست ساله دارد. اما اینکه این کتاب ادامه منطقی یا غیرمنطقی کتاب‌های دیگرم باشد، منتقدان باید بگوید یا حتی مخاطبان حرفه‌ای شعر. البته می‌توانم روی این مسئله تأکید کنم که دغدغه‌های من در این دفتر شعر مثل دغدغه‌هایم در کتاب اولم یعنی «جن جنوبی» موضوعات اجتماعی و انسانی است.

وی ادامه داد: بیست و هفت شعرکوتاه این دفتر همچنان که از نام کتاب برمی‌آید اشعاری اجتماعی است. شاید مخاطب سوال کند این عبارت «مردمک‌ها» به کدام «مردمک‌ها» اشاره دارد؟ من می‌گویم فرقی ندارند. موضوع اصلی همان «کاف» است که در انتهای آن «مردم» می‌آید و آن کلمه را در وضعیتی دیگری قرار می‌دهد. آن نگاهی که کاف را در دل خود دارد. کاف ِمصغر، کوچک‌کننده، خردکننده، خوردکننده. حرفی که برای نادیده‌گیری می‌آید. برای از حاشیه به حاشیه‌ترراندن. این شعرها محصول برشی از یک مقطع زمانی است که البته محدود به مصرف نمی‌شود. آبادی گفت: جرقه کتابی درباره شعر شهری که از قضا نام اثری از من است از شعرهای خودم در ذهنم زده شد، اما در نهایت شعرهای خودم را از چرخه بررسی و تحلیل کتاب بیرون گذاشتم. به آنها فکر کردم اما درباره آنها ننوشتم. در این حد می‌توانم بگویم شعرهای من زمینی هستند و با هپروت بیگانه. گفت‌وگو می‌کنند، اعتراض می‌کنند، همدردی می‌کنند. شعری که شهری است از آدم، مردم و دیگری نمی‌تواند خالی باشد. خون این شعر، انسانی است. این به معنی حذف حیوان و طبیعت و... نیست. این شاعر تأکید کرد: کلمه انسان برای من خاص است. او اهل مصادره‌کردن جهان برای خودش تنها نیست. باید از تمام کلماتی که استفاده می‌کنیم، فرهنگ تازه لغاتش را کنار آن بگذاریم. به باور من دردهای دیگری، اگر شعرهای «از مردمک‌ها» نبودند به دنیا نمی‌آمدند.کتاب «از مردمک‌ها» صدای مردمی است که وسط شهر راه می‌روند، از اتوبان به سفر می‌روند، از وسط میدان‌ها می‌دوند به خیابان‌ها، اما به چشم نمی‌آیند. همان مردمی که با دفترچه‌های درمانشان خون بینی خود را پاک می‌کنند.