علیرضا بخشی استوار

سیدمحمدمجتبی حسینی پس از حدود چهار سال خدمت در معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی از هنرمندان و همکاران این معاونت قدردانی و خداحافظی کرد. او که پس از مرحوم علی مرادخانی این سمت را به دست گرفت دوران پر فراز و نشیبی را پشت‌سر گذاشت. او در نامه‌ خداحافظی‌اش از هنرمندان به این موضوع این‌گونه اشاره کرده است: «هر چند این کارنامه به کارزار بسیار مجموع می‌شود اما به‌حقیقت، مقارنت این دوران با سلسله‌ ادباری چون سیل، زلزله و کرونا از یک سو و از دیگر سو برزخ بودجه، برنامه‌ای که بر آن تدارک دیده شده بود را چنان که باید؛ بر پا نمی‌گذاشت و تلخ‌تر آن که به جبر دورباش‌ها و مراقبات بهداشتی و منع ناگزیر فعالیت‌های هنری برای پاسداری از  سلامت؛ هم قامت اقتصاد هنر و معیشت هنرمندان خمیده‌تر شد و هم فقدان گهرمردان و گهرزنان در این معرکه، خسارتی جبران‌ناپذیر پدید آورد.»

 10 سال ریاست بر موزه ملی ملک

حسینی قبل از حضور در معاونت هنری، رئیس موزه ملی «ملک» وابسته به آستان قدس رضوی بود و به مدت 10 سال در این موزه فعالیت کرد. او نگاه متفاوتی در حوزه موزه‌گردانی داشت که البته این نگاه بعدتر در مدیریت او بر رویدادهای هنری هم سایه انداخت. حسینی در دوران صدراتش بر موزه ملک تلاش کرد تا گنجینه منحصر به فرد آن را به شکل‌های مختلفی در معرض دید قرار داده و با برگزاری برنامه‌ها و نشست‌های مختلف آثار موزه ملک را به موضوع مباحث علمی و کارشناسی تبدیل کند.

بسیاری معتقدند عملکرد مثبت حسینی در موزه ملک بود که منجر شد تا سید عباس صالحی او را به عنوان معاون هنری خود برگزیند. انتخاب او به عنوان معاون هنری از همان ابتدا با واکنش‌های پی‌درپی مواجه بود. بسیاری از افراد حسینی را به کم‌تجربگی متهم می‌کردند و از سویی ایراداتی را به تصویب مدرک درجه یک هنری او در شورای ارزشیابی هنرمندان گرفتند. این اتفاق کار را به جایی کشاند که حسینی طی نامه‌ای به وزیر ارشاد نوشت: «برای پیشگیری از ایجاد شائبه و برطرف شدن شبهه‌های به وجود آمده و دور ماندن ساحت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حاشیه‌های برساخته، گواهینامه اعطا شده را به جنابعالی به عنوان وزیر محترم و رئیس شورای ارزشیابی هنرمندان تودیع می‌کنم؛ تا در زمانی دیگر که مسئولیتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارم، بررسی بایسته در این زمینه صورت گیرد.»

 حرکت به سوی شفاف‌سازی بودجه معاونت

طبق مصوبات مختلفی در وزارت ارشاد، آغاز حضور او در معاونت هنری مصادف بود با آغاز شفاف‌سازی‌های مالی در وزارتخانه. او معاونتی را به دست گرفته بود که به انحای مختلف مورد انتقاد و زیر ذره‌بین بود.

بسیاری از منتقدان و هنرمندان در رشته‌های مختلف، علی مرادخانی را به سوق‌دادن هر چه بیشتر فضا به سمت نگاه صرف اقتصادی و اهمیت پیدا کردن اقتصاد هنر در عرصه‌های مختلف هنر تجسمی محکوم می‌کردند. در آن سال‌ها به خصوص در حوزه تجسمی روابط بسیاری بین علی مرادخانی و برگزارکنندگان «حراج تهران» به عنوان یکی از مهم‌ترین مجراهای اقتصاد هنر در حوزه تجسمی وجود داشت. تیمی پرنفوذ که همه سرمایه‌های خود را در جهت هر چه بیشتر اقتصادی کردن هنر خرج می‌کردند. این جمع پیرامون علی مرادخانی را به عنوان مشاور گرفته بودند و در زمان صدارت مرادخانی بود که عدم شفافیت‌ در چگونگی خرج‌کرد بودجه، بارها و بارها به تحصن و شکایت انجامید. در دوران مرادخانی چندین بار هنرمندان در اعتراض به خروج آثار گنجینه از موزه هنرهای معاصر اعتراض کردند و به دلیل همین فشارها بود که سفر برخی آثار موزه به برلین و رم منتفی شد.

انتخاب حسینی از همان ابتدا نشانه‌ای بود برای بهم ریختن این فضا و ایجاد تغییر در فضای حاکم بر هنرهای تجسمی کشور. شاید یکی از نقاط قوت مدیریت او شفاف‌سازی درباره فعالیت‌های موزه بود. او البته در دورانی موزه هنرهای معاصر را به عهده گرفت که موزه برای مرمت و بازسازی نزدیک به دو سال بسته بود و البته تعطیلی آن باز با اعتراض مواجه شد؛ اما عملکرد او در نهایت موجب شد تا برای اولین بار تعداد دقیق کل آثار موجود در موزه لیست و در اختیار عموم قرار بگیرد. مجموعه این آثار در سه مجلد منتشر شد و همین موضع اقدام حسینی را قابل تحسین می‌کرد.

 نگاه پژوهشی جایگزین

نگاه اقتصادی

سید محمد مجتبی حسینی با انتخاب مدیران جوان مانند هادی مظفری و یا انتخاب احسان آقایی به عنوان رئیس موزه هنرهای معاصر تلاش کرد تا فضا را به سمت نوعی تخصص‌گرایی سوق دهد. با پشتوانه هنرمندان سعی و تلاش حسینی بر این بود تا رویدادهای مهم هنری مانند دو سالانه‌ها را که برای مدت زمان زیادی به تعویق افتاده بود به اجرا درآورد. او دو سالانه مجسمه‌سازی، دو سالانه نقاشی و چندین رویداد دیگر را به‌رغم کسری بودجه و فراگیری کرونا برگزار کرد. تلاش حسینی این بود که برگزاری این رویدادها را تا آنجا که امکان دارد به خود هنرمندان بسپارد و خود به عنوان یک معاون بیشتر نقش ناظر را برعهده داشت.

بسیاری معتقدند عملکرد مثبت حسینی در موزه ملک بود که منجر شد تا سید عباس صالحی او را به عنوان معاون هنری خود برگزیند. انتخاب او به عنوان معاون هنری از همان ابتدا با واکنش‌های پی‌درپی مواجه بود. بسیاری از افراد حسینی را به کم‌تجربگی متهم می‌کردند و از سویی ایراداتی را به تصویب مدرک درجه یک هنری او در شورای ارزشیابی هنرمندان گرفتند

در این دوره در کنار هر رویداد و اتفاقی بسیاری از دانشجویان و صاحب‌نظران در قالب تیم‌های مختلف پژوهشی به گردآوری مقاله و چاپ آن در مجموعه کتاب‌های مختلف روی آوردند و در همین مسیر بود که توجه به دانش بر اقتصاد هنری که در دوره قبل از حسینی ارجح شده بود پیشی گرفت. اگرچه به دلیل همه‌گیری کرونا بخش زیادی از برنامه‌های حسینی به اجرا نرسید و باز از سوی منتقدانش به خصوص رسانه‌های اصولگرا به عدم شفافیت متهم شد؛ اما کارنامه او به نسبت بسیاری از مسئولان پیش از خودش شفاف‌تر است.