مروری بر وظایف حاکمیت و مردم در مواجهه با یکدیگر از منظر انتقال اخبار در شرایط جنگی
وحدت ملی؛ به مثابة سپر دفاعی

بهاره سمیعی
در روزهای اخیر دوباره شرایط کشور بحرانی شد. بحرانی که این بار جدیتر از هربار روی نازیبای خود را به مردم ایران نشان میدهد.
شروع حملات اسرائیل به کشور از بامداد جمعه 23 خرداد، آغاز بحرانی است که بسیاری از شهروندان ایرانی را نسبت به وضعیت خود و دوستان و آشنایان و دیگر هموطنانشان نگران کرده است. هر صدایی در نزدیک یا دوردست اسباب نگرانی است و در این میان استفاده از شبکههای اطلاعرسانی و تبادل اخبار بهترین راه برای فروکاستن از این تشویش قلمداد میشود. هر چند که این شمشیر دو لبه میتواند سلامت روان افراد را هم سخت به مخاطره اندازد و توقعات و توهمات بیاساسی را در میان عامه مردم دامن بزند.
در میانه این صدای شلیک و پدافند و انفجار اما باز هم دیواری کوتاهتر از اینترنت در کشور پیدا نشده و مسئولان امر در نخستین قدم در این مقابله بزرگ، سرعت اینترنت کشور را کم و به نوعی اغلب پیامرسانها را از دسترس خارج کردهاند. موضوعی که به تعبیر برخی از کارشناسان رسانه، سبب ضعف بازوی اطلاعرسانی داخلی و سوق دادن مردم به سمت شبکههای ماهوارهای خارجی میشود.
دیروز وزارت ارتباطات در اطلاعیهای اعلام کرد: «با عنایت به شرایط ویژهی کشور و با تدابیر مراجع ذیصلاح، موقتا محدودیتهایی بر اینترنت کشور اعمال شده است. بدیهی است با بازگشت وضعیت به حالت عادی، محدودیتهای مذکور مرتفع خواهد شد».
معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور هم اعلام کرده که «با توجه به وضعیت میهن عزیزمان که مورد تجاوز قرار گرفته، انتشار تصاویر و مطالب مخل امنیت روانی در فضای مجازی در امتداد عملیات ایذایی ضد ایرانی ارزیابی میشود و مشمول برخورد قانونی بازدارنده میباشد».
در حالی که نباید از یاد برد که در شرایط حساس کنونی باید مردم به منابع موثق برای اطلاعرسانی رجوع کنند و از استناد به اخبار غیرموثق بپرهیزند، در آن سوی ماجرا نیز باید این توقع را از حاکمیت داشت که با کاهش گرفته و گیرهای اطلاعرسانی شفاف و نبستن هر چه بیشتر دست و پای خبرنگاران و رسانههای مستقل داخلی، خود مردم را به سمت شبکههای ماهوارهای سوق ندهند. در حقیقت باید به این نکته توجه داشت که در دنیای پر خبر امروز شفافیت بزرگترین سپر
دفاعی است.
اتفاقی که نمونه مشابه آن در ماجرای انفجار بندر رجایی بندرعباس رخ داد. به طوری که در آن ماجرا هم رسانهها امکان دسترسی به اطلاعات شفاف را نیافتند و هم مردم از دسترسی به منابع رسمی موثق داخلی محروم بودند و همین بود که بازار شایعات داغ و احساس بیاعتمادی بین مردم حاکمیت بیشتر از همیشه احساس شد. اتفاقی که در روزهای پیش رو که کشور بیش از همیشه باید به وحدت و وفاق ملی توجه داشته باشد، از آن احتراز کرد.
به قول یکی از فعالان رسانه ای، در شرایط حساس فعلی؛ حکومت باید از تهدید داخلی پرهیز کند. «منع مردم از دریافت و ارسال اطلاعات مرتبط با نتایج حمله، سیاست کنترلی موفقیتآمیزی برای ادارۀ فضا نیست». «درجامعهای که مردم به مرحلۀ بیاعتمادی به دستگاههای اطلاعرسانی رسیدهاند و اخبار خود را از اینترنت میگیرند و مبادله میکنند، منع تبادل تأثیر منفی بزرگی بر اعتماد عمومی دارد و سبب تحریص اذهان به باور شایعات و اخبار غلوآمیز افراد بیمسئولیت میشود» و میتوان به زبان ساده گفت که «بستن اینترنت مردم را به سمت ایراناینترنشنال میکشاند!».
شیوه اطلاعرسانی در شرایط فعلی
دیروز خبری در خصوص دستگیری پنج متخلف انتشار اخبار مرتبط با اقدام تروریستی رژیم اسرائیل در یزد منتشر شد. کمی بعد از آن نیز فرماندهی انتظامی هرمزگان از شناسایی و دستگیری ۱۴ نفر به اتهام تشویش اذهان عمومی و همراهی با رژیم صهیونیستی در فضای مجازی خبر داد. این موضوع در کنار هشدار به رسانههای داخلی در خصوص اطلاعرسانی از منابع رسمی و با توجه به اطلاعات قطره چکانی منابع رسمی بیش از پیش عطش دریافت خبر را بالا برده است.
با توجه به کند و حتی مسدود شدن بسیاری از پیامرسانها در کشور و همچنین اخبار دستگیریها، بسیاری نگرانند در رسانههای رسمی مانند خبرگزاریها و سایتهای خبری و نشریات و حتی در صفحات مجازی خود چگونه به واقعهای به این مهمی که بر کشور حادث شده است بپردازند. پرداختنی که احتمالا قرار است با آنچه در صدا و سیما یا خبرگزاریهای وابسته بیان میشود،
متفاوت باشد.
هرچند مسئولان امر معتقدند؛ رسانه باید بازخورد خبر خود را تشخیص دهند و بعد آن را منتشر کنند و بدین شکل به آرامش در جامعهای که حادثه دیده کمک کنند، نباید از یاد برد که در روزگار کنونی منابع بیشمار خبری وجود دارد که این ملاحظات را ندارد و در این رقابت، اجرای این توصیهها یا دستورالعملها تنها واگذاری میدان به رقیبی است که بعضا از شرایط پرتشویش و آشوب داخلی هم سود میبرد.
در چنین شرایطی است که بسیاری این پرسش مهم را مطرح میکنند که آیا رسانه و خبرنگار اساسا باید تنها روایتگر دیدگاه رسمی باشد یا چنان که در تعاریف آمده؛ «رکن چهارم دموکراسی» و زبان گویای نیازمندیهای عمومی و موجب چرخش آزاد اطلاعات در جامعه؟ تعریفی که این روزها ذیل واژگانی چون«سربازان جنگ نرم» و «سیاهنمایی» و«تشویش اذهان عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» و ... مخدوش شده و آثارش بر پیکر نحیف روزنامهنگاری کشور جاانداخته است.
با توجه به کند و حتی مسدود شدن بسیاری از پیامرسانها در کشور و همچنین اخبار دستگیریها، بسیاری نگرانند در رسانههای رسمی مانند خبرگزاریها و سایتهای خبری و نشریات و حتی در صفحات مجازی خود چگونه به واقعهای به این مهمی که بر کشور حادث شده است بپردازند
در ایران مدیریت فضای رسانهای کشور در شرایط بحرانی، از وظایف شورای امنیتم ملی کشور است. اما سئوال بسیار مهم این است که آیا درخواست این شورا برای توقف خبررسانی، ولو به شکل موقت، با اقتضائات خبری در دنیای امروز تناسبی دارد؟ علاوه بر این، حتی اگر صدا و سیما هم به درخواست شورا تن بدهد و جریان اطلاعرسانی را موقتا متوقف کند با دوربینهای موبایل همیشه حاضر در صحنهها که به طور طبیعی به ثبت اتفاقات و انتشارشان اقدام میکنند روایت اول را چه کسانی و چگونه خواهند ساخت؟
در چنین شرایطی است که به نظر میرسد حاکمیت باید با ایجاد فضای باز و شفاف برای رسانههای داخلی کاری کند که مردم مانند گذشته به منابع رسمی داخلی بیاعتماد نباشند و رسانههای داخلی هم با در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی در این خصوص اطلاعرسانی کامل و شفافی داشته باشند.
مردم برای سلامت روان خود به منابع رسمی رجوع کنند
در حالی که در یکی دو روز اخیر کم کم تصاویر از شهروندان غیرنظامی منتشر میشود که در جریان حملات اسرائیل جان عزیزشان را از دست دادند و مردم ایران را داغدار کردند. بسیاری هم نگرانند که جنگ پیش رو، جان هر کس ولو نظامی و غیرنظامی را تهدید میکند. همین تشویش ممکن است که خود سبب خطاها و هیجانزدگیهایی در دریافت خبر از منابع باشد که تشویش را بیشتر و آسیبهای روانی را در پی دارد. حال اگر فرزندان کودک و نوجوانی هم در خانه داشته باشید، به خوبی درمیابید که این تنشهای ناشی از این اخبار تا چه حد میتواند سلامت روان فرزندانمان را به مخاطره بیندازد.
از همین روست که نباید فراموش کرد که علاوه بر وظیفه حاکمیت در قبال مردم، در خصوص اطلاعرسانی شفاف، خانوادهها و والدین و هر شهروند نیز برای سلامت روان خود و اطرافیانش در پیگیری اخبار دقت کرده و خود را معرض اخبار منفی و بعضا غیرموثق قرار
ندهند.
در همین باره دیروز مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت بر اهمیت مدیریت سلامت روان در شرایط بحرانی تأکید کرده و از مردم خواست با دنبال کردن اخبار از منابع معتبر و پرهیز از انتشار تصاویر دلخراش و شایعات، به حفظ آرامش فردی و جمعی کمک کنند.
دکتر محمدرضا شالبافان با اشاره به آمادگی کامل متخصصان سلامت روان برای حمایت از افراد آسیبدیده، بر توجه ویژه به گروههای حساس مانند کودکان، سالمندان و افراد دارای سابقه مشکلات روانی در شرایط سخت، تأکید کرده و سه راهکار اصلی برای مقابله با آثار روانی ناشی از بحرانها را شامل آگاهی، آرامش و همبستگی عنوان کرد.
وی بیان داشت که در چنین شرایطی بسیاری از افراد ممکن است احساساتی مثل ترس، اضطراب، غم، خشم یا حتی سردرگمی را تجربه کنند. این احساسات طبیعی هستند، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد، مدیریت این واکنشها برای افزایش تابآوری در برابر فشارهای روانی است.
در جامعهای که مردم به مرحلۀ بیاعتمادی به دستگاههای اطلاعرسانی رسیدهاند و اخبار خود را از اینترنت میگیرند و مبادله میکنند، منع تبادل تأثیر منفی بزرگی بر اعتماد عمومی دارد و سبب تحریص اذهان به باور شایعات و اخبار غلوآمیز افراد بیمسئولیت میشود»
دکتر شالبافان با توجه به آثار منفی پیگیری مداوم اخبار نگرانکننده، تأکید کرد که این فعالیت میتواند سطح اضطراب را افزایش دهد. وی توصیه کرد زمان مشخصی در روز را به دریافت اخبار اختصاص دهید و تنها به منابع معتبر اعتماد کنید. از بازنشر شایعات و اطلاعات نادرست، به خصوص در فضای مجازی، اجتناب کنید.
وی تأکید کرد که در شرایط بحرانی، انتشار اخبار باید با دقت و مسئولیت انجام شود؛ زیرا اخبار نادرست یا بسیار تکاندهنده میتوانند باعث افزایش اضطراب جمعی شوند. وی توصیه کرد از انتشار شایعات خودداری کرده و صحت منابع و اهداف پشت اخبار را بررسی کنید.
جدای از وظایف شهروندان در شرایط جنگی فعلی، نباید فراموش کرد اکنون حفظ وفاق و همدلی در میان شهروندان موضوع مهمی است که باید بدان توجه داشت. این وظیفه البته بر عهده حاکمیت است حاکمیتی که در این سالها کمتر چنین رویهای را پیش گرفته، باید در روزهای پیش رو با ایجاد اعتماد مردم را از فریب رسانههای غیرمعتبر در خصوص ساختن سرنوشت خیالی
در امان دارند.
دیدگاه تان را بنویسید