پرسشی ناظر بر هزینه برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم برای سالگرد ابراهیم رئیسی؛
از جیب محرومان برای «سید محرومان»؟!

سعیده علیپور
در روزهای اخیر رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت شهدای خدمت از برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم در سالگرد جانباختن مرحوم ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط بالگرد خبر داد. حال اینکه خود این ستاد کذا و کذا چه صیغهای است و چه مقدار بودجه و چند نفر نانخور دارد، بحثی است که در این مقال نمیگنجد؛ ولی همین عدد «120 هزار مراسم» کافی بود که بسیاری در عجب درآیند و به این تصمیم حاکمیت واکنش نشان دهند. آن هم در خصوص رئیسجمهور فقیدی که اتفاقا کارنامه موفقی نداشته و علاوهبر مشکلات اقتصادی فراوان، وقایع تلخ بسیاری هم در حوزه سیاسی و اجتماعی در دورهاش رقم خورده است.
البته که در کنار این بیشمار مراسم که رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت شهدای خدمت به آن اشاره کرد، هزینهتراشیهای دیگری هم در حال وقوع است که از جمله آنها ساخت مقبره در محل سقوط بالگرد مرحوم رئیسی است.
مواردی که هر کدام از آنها قطعا هزینهای فراوان از جیبهای خالی حاکمیتی است که این سالهاست به همین بهانه بر مردم سخت میگیرد و بسیاری از خدمات ذاتی که موظف به اجرای آن است را از مردم دریغ میکند.
عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات در شبکه ایکس خطاب به مسعود پزشکیان نوشت: «شما که عاشق مدرسهسازی هستید بفرمایید برایتان محاسبه کنند که با هزینه یکصد و بیست هزار مراسم سالگرد چند هزار کلاس درس قابل ساخت است؟»
این در حالی است که برگزاری 120 هزار مراسم به اضافه ساخت مقبره و صد البته چاپ و نصب چندصد هزار بنر و بیلبورد در سطح شهرهای مختلف کشور برای کسی که همقطارانش او را «سید محرومان» میخواندند، قطعا خرجی خارج از حساب است که محل برداشت آن هم جایی جز خزانه عمومی نیست!
ساخت بنای یادبود در محل سقوط هلیکوپتر رئیسی
بالگرد حامل رئیسجمهور فقید در ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، در نزدیکی روستای اوزی ورزقان، در شمال استان آذربایجان شرقی سقوط کرد. در این سانحه ابراهیم رئیسی به همراه وزیر امور خارجه دولتش، استاندار آذربایجان شرقی و سید محمدعلی آل هاشم، نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی به همراه ۴ نفر دیگر جان باختند.
همان زمان در فضای مجازی، کلیپی از مقبره دو تن از متوفیان حادثه سقوط بالگرد رئیس دولت سیزدهم دست به دست شد. در این ویدیو گفته میشد که سازمان نوسازی مدارس برای ساخت مقبره در محل سقوط، هزینه کرده است در صورتی که بسیاری از دانشآموزان همان منطقه از امکانات حداقلی برای تحصیل محروم هستند.
کاربران زیادی نسبت به این ویدیو و محتوای آن واکنش نشان دادند. عدهای قبور بدون اجساد را اختراعی جدید دانستند و عدهای دیگر حضور سازمان نوسازی مدارس در این حوزه را خلاف اهداف اصلی و ذاتی این سازمان ارزیابی کردند. هرچند در همان زمان شهریار صالحانی، مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان نوسازی مدارس کشور، حضور این سازمان را در ساخت مقبرهای در محل سقوط را تکذیب کرد، اما اظهارات بعدی نشان داد که باید هر آن منتظر رونمایی از چنین
مقبرهای بود.
مثلا در روزهای اخیر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد دولت سیزدهم گفت که «نوع شهادت شهدای حادثه بالگرد رئیسجمهور به گونهای بود که بخشی از بدنهای مبارک آنها بهویژه بدن مبارک رئیسجمهور شهید آیتالله رئیسی همچنان در محل حادثه است».
در روزهای اخیر رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت شهدای خدمت از برگزاری ۱۲۰ هزار مراسم در سالگرد جانباختن مرحوم ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط بالگرد خبر داد. حال اینکه خود این ستاد کذا و کذا چه صیغهای است و چه مقدار بودجه و چند نفر نانخور دارد، بحثی است که در این مقال نمیگنجد؛ ولی همین عدد «120 هزار مراسم» کافی بود که بسیاری در عجب درآیند و به این تصمیم حاکمیت واکنش نشان دهند
اسماعیلی که این اظهارات را در آستانه اولین سالگرد مرحوم رئیسی و همراهانش در محل حادثه سقوط بالگرد بیان میکرد، اضافه کرد: «به همین دلیل است که این خاک امروز برای ما ارزش مضاعف دارد».
در واکنش به این اظهارات روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «اسماعیلی توضیح نداد کدام بخش از اعضای بدن شهید رئیسی در محل حادثه مانده و چرا این موضوع همان زمان مطرح نشده تا دستگاههای مسئول مکلف به پیدا کردن این اعضای شهید رئیسی شوند؟». به اعتقاد نویسنده یادداشت «ممکن است ادعای اسماعیلی که بدون سند مطرح شده برای توجیه ایجاد گنبد و بارگاه در این محدوده حفاظت شده باشد».
به اعتقاد صاحبنظران چنین رویکردها و اقداماتی بیش از آنکه یاد کسی را زنده نگه دارد، در مردم یک حس بیاعتمادی و دلزدگی ایجاد میکند.
بسیاری معتقدند ساخت مزار و بارگاه برای شخصی که خود به دلیل حضور در مناصب عالی کشور به خوبی از شرایط بحران اقتصادی آگاه بود هیچ وجه منطقی و شرعی ندارد.
120000 مراسم؟!
از سوی دیگر 120 هزار مراسم یادبود برای مرحوم رئیسی، خبر دیگری است که آن هم به نوبه خود واکنشهای زیادی برانگیخت.
همین حالا تعداد کثیر بنرها و بیلبوردهایی که از مرحوم رئیسی منظره شهر را پر کرده ازسوی شهرداری تامین شده که قطعا نه از حقوق شخصی شهردار و معاونانش که از بودجه منابع شهری است و از مالیات تامین میشود؛ در ادامه نیز قطعا مستلزم درزگرفتن بخشی از بودجه رفاهی، سلامت، منظره شهری و حمل و نقل و ... شهروندان است
بسیاری تلاش کردند تا سرانگشتی هزینههای این مراسم را محاسبه کنند. عددی که در حداقلیترین حالت آن نیز در شرایط امروز اقتصاد ایران و معیشت مردم، هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد.
عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات با اشاره به اینکه چنین هزینهای برای 120 هزار مراسم تلف کردن بودجه است، در شبکه ایکس خطاب به مسعود پزشکیان نوشت: «شما که عاشق مدرسهسازی هستید بفرمایید برایتان محاسبه کنند که با هزینه یکصد و بیست هزار مراسم سالگرد چند هزار کلاس درس قابل ساخت است؟» و خواستار جلوگیری از تلف کردن این بودجه شد.
هرچند از سوی ستاد مرکزی بزرگداشت شهدای خدمت اعلام شده این مراسم به صورت خودجوش و مردمی برگزار میشود، اما به نظر میرسد این موضوع صرفا برای به حاشیه بردن هزینه ۱۲۰ هزار مراسم و سالن و مداحی و شام و ناهار و بنر و تبلیغات و رفت و آمد است وگرنه همه به خوبی میدانیم که بر فرض محال هم اگر مردم همچون مراسم عاشورا، مشتاق برگزاری مراسم یادبود ابراهیم رئیسی هم باشند، سازوکاری برای این امر وجود ندارد. این در حالی است که حتی در مراسم محرم که خاستگاه عمومی دارد هم بخش عمدهای از امکانات، از منابع عمومی مساجد و شهرداری و ستاد اربعین و غیره و ذالک تامین میشود.
این در حالی است که همین حالا شمار کثیر بنرها و بیلبوردهایی که از مرحوم رئیسی منظره شهر را پر کرده ازسوی شهرداری تامین شده که قطعا نه از حقوق شخصی شهردار و معاونانش که از بودجه منابع شهری است و از مالیات تامین میشود؛ در ادامه نیز قطعا مستلزم درزگرفتن بخشی از بودجه رفاهی، سلامت، منظره شهری و حمل و نقل و ... شهروندان است.
بیان مردمی بودن مراسم حتی رضا امیرخانی، نویسندهای که روزگاری محبوب اصولگرایان بود را هم به واکنش واداشت. او نوشت: «بدون لکنت باید گفت که این مراسم پرحجم از بیتالمال برای سالگرد سانحه مرحوم رئیسی و دستاوردنمایی از هیچ، از جنس «ماشه» است. اگر به اجتماعیات بها میدهیم فراموش نکنیم که راه مرحوم در هیجانیترین حالت حتی به اندازه آرای غیررقابتی قبل هم رای نیاورد حتما بخش مهمی از مردم با این مراسم هم دلی ندارند و برگزاری پرحجم آن را نشانه لجبازی نظام با رای مردم میدانند».
عباس عبدی، فعال رسانهای و سیاسی هم در واکنش به مردمی بودن مراسم از سوی ستاد برگزاری این مراسم واکنش نشان داد و نوشت: «۱۲۰،۰۰۰ مراسم برای آقای رئیسی میخواهند بگیرند کسانی که قادر نیستند ۱۲۰خط مثبت و مستدل در وصف دوره مدیریت او بنویسند. ولی این هم برای من مهم نیست. ۱۲۰،۰۰۰،۰۰۰ مراسم هم بگیرند اگر از جیب مبارک و شخصی خودشان باشد به من ربطی ندارد؛ ولی بعید میدانم حاضر شوند ۱۲ مراسم از جیب خود بگیرند».
او خواهان ورود رئیسجمهور به این بریز و بپاش شد و ادامه داد: «حالا این جماعت را کاری ندارم جماعتی که شعار عدالت هم میدهند. ولی آقای پزشکیان حتما توجیهی عقلی و شرعی و قانونی و اخلاقی برای این اتلاف منابع از جیب ملت دارند. آن را اعلان نمایند. وفاق خوبه نه از جیب فقرا. آقای پزشکیان! آیا شما خودتان حاضرید هزار تومان برای برگزاری چنین مراسمی کمک کنید؟».
فارغ از برگزاری از 120 هزار مراسم یادشده؛ در روزهای اخیر مهدی مجاهد، معاون دفتر ابراهیم رئیسی و نویسنده کتاب «راز پرواز» نیز با توصیفهای عجیبی از ماجرای سقوط بالگرد تاکید کرده است: «روز شهادت رئیسی یادآور اتفاقات عصر عاشورا بود». برخی این موضوع را قدیسسازی از چهرهای در تاریخ سیاسی ایران میدانند که در هیچکدام از حوزههای اقتصاد، دیپلماسی، افزایش رفاه عمومی و تحقق عدالت دستاوردی نداشته است و همه این خرج و مخارجی که روی دست مردم برای چنین مراسمی گذاشته میشود تلاش برای پوشاندن ضعف دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد، اشتغال و سیاست خارجی است.
دیدگاه تان را بنویسید