حسین جمشیدیان

اگرچه روستاییان به ویژه کشاورزان سال‌هاست با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و فریادهایشان جسته و گریخته در میان اخبار ریز درشت گم شده است، اما وقتی ماجرا به شهرهای بزرگ کشیده می‌شود دیگر ماجرا به این سادگی نیست. راه دوری نروید ماجرا مربوط به آب است.

آبی که همواره در تاریخ عامل اصلی ظهور یا انقراض تمدن‌ها بوده است. آبی که به مدد تکنولوژی و سیستم‌های عظیم انتقال آب، اکنون هزاران کیلومتر را طی می‌کند تا به راحتی با بازکردن شیر آب به دست شهروندان برسد.

واقعیت ماجرا این است که هرچه در این سال‌ها در مورد امکان بروز بحران آب و خشکسالی هشدار داده شد، کمتر گوشی شنوا بود. دلیل نیز ساده است. «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.» پس تا زمانی که مردم، بی‌آبی را با گوشت و پوست خود لمس نکرده باشند، درکی از بحران آب، کم‌آبی و بعضا بی‌آبی نخواهند داشت.

خیلی دور نیست، آنچه دیروز در شهرکرد و امروز در همدان رخ داده است فردا در کلان‌شهری مانند تهران با قریب به 10 میلیون جمعیت رخ بدهد. آن روز دیگر نه با یک بحران بلکه با یک ابربحران روبه‌رو خواهیم شد که گذر از آن بسیار دشوار و شاید غیرممکن باشد

یک واقعیت تلخ این است که نه فقط ما بلکه سراسر جهان با بحران آب روبه‌رو است و آسیا و اروپا و آفریقا و آمریکا هم نمی‌شناسد.

شاهد آن هم وضعیت وخیم خشکسالی در شهرهای مدرن اروپایی است. دست قهار طبیعت باز هم به ما یادآوری می‌کند که انسان هر چقدر مدرن هم باشد در برابر بحران‌های طبیعی ناتوان است.

توسعه شهرنشینی و نابودی عرصه‌های طبیعی، مصرف بی‌رویه آب در کنار تغییرات اقلیمی که از قضا هر دو را انسان رقم زده، کانون‌های جمعیتی را در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران با مشکلات بسیار مواجه کرده است. به جرات می‌توان گفت، بحران آب از مرحله هشدار عبور کرده است و تبعات آن آنقدر شدید خواهد بود که کارشناسان محیط زیست و متخصصان آب، جرات تصور آن را هم به مخیله‌شان راه نمی‌دهند.

از هر چهار شهر، یک شهر در وضعیت «هشدار کمبود آب»

سال 2014 درمورد 500 شهر بزرگ دنیا بررسی‌ای انجام شد که به پیش‌بینی خوفناکی رسید؛ در آینده از هر چهار شهر، یک شهر در وضعیت «هشدار کمبود آب» قرار خواهد گرفت.

در این میان به نظر می‌رسد ما با سرعت بیشتری به سمت تحقق این پیشگویی در حرکتیم. جایی که بحران آب ابتدا در شهرکرد در بام ایران و سرزمین آبها خودنمایی کرد و حالا در همدان قدرت‌نمایی می‌کند.

البته باید به این نکته اشاره کرد که اگرچه آنچه در شهرکرد رخ داد به گفته مسئولان حاصل گل آلودگی آب در چشمه کوهرنگ بود که عملا تصفیه آب را غیرممکن کرده بود؛ اما اینکه شهری مثل شهرکرد در استان چهارمحال و بختیاری که به سرزمین آب‌ها معروف است با بحران آب ناچار به تامین آب از طریق لوله‌های انتقال آب است، زنگ هشداری جدی را برای سایر شهرها به صدا درآورده است.

آنچه امروز در همدان نیز رخ داده است ناتوانی در تامین آب یک شهر به عنوان مرکز یک استان، است. کاهش شدید آب سد اکباتان از ۱۱۰۰ لیتر به کمتر از ۴٠٠ لیتر، مشکلات بسیاری را برای اهالی شهر همدان به وجود آورده است. جالب اینکه راه حل مسئولان در همدان نیز مانند شهرکرد انتقال آب از جایی دیگر به این شهر است.

واقعیت تلخ در این میان این است که صدا پای بحران آب خیلی وقت است به گوش می‌رسد و نیازی به مقایسه آمار 10 سال پیش نیست. با یک مقایسه کوچک بین سال گذشته و امسال، می‌توان دریافت که شرایط به خوبی پیش نمی‌رود.

براساس آخرین آمار اعلام شده توسط دفتر مطالعات پایه منابع آب (4 شهریورماه) از ابتدای سال آبی تا سی‌ویکم مردادماه، ارتفاع کل ریزش‌های جوی کشور معادل ۲۰۱.۹ میلی‌متر است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت ۱۸ درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ۲۹ درصد افزایش نشان می‌دهد.

حجم فعلی آب موجود در مخازن ۲۰.۹۶ میلیارد مترمکعب است که در سال گذشته ۲۱.۲۱ میلیارد مترمکعب بوده و کاهش یک درصدی را ثبت کرده است.

براساس این گزارش، موجودی مخزن ۱۹ سد در کشور کاهش داشته که از این بین می‌توان به کاهش ۳۴ درصدی حجم «سد ۱۵ خرداد» در حوضه قمرود، کاهش ۵۵ درصدی حجم سدهای چاه نیمه در استان سیستان‌وبلوچستان و کاهش ۱۶ درصدی حجم مجموع سدهای پنج‌گانه تهران اشاره کرد.

روح‌الله باقری، کارشناس محیط زیست در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: در ارزیابی مدیریت منابع و مصارف آب می‌توان به این نتیجه رسید که با منابع تقریبا ثابت آب، سرعت و جهت مصارف در مسیری پیش رفته که سرانجامی جز «ناپایداری در مدیریت سازمان کشور» در پی ندارد

تبعات«توجیه بحران»  به جای «مدیریت بحران»

در این میان، آنچه اهمیت دارد این است که باید به یاد داشته باشیم، بحرانی که اکنون با آن دست به گریبانیم و براساس آمار و اطلاعات، روزهایی سخت‌تر را پیش چشم ما قرار می‌دهند، تنها در سایه کاهش نزولات جوی و تغییرات اقلیمی به وجود نیامده است. واقع‌بینانه این است که مسئولان در هر دولتی که سرکار می‌آید، «توجیه بحران» را به جای «مدیریت بحران» در دستور کار قرار می‌دهند و عامل مشکلات را به کم‌کاری دولت‌های قبل حواله می‌کنند. بحران آب داستان امروز و دیروز نیست و مجموعه‌ای از تصمیمات نادرست چه در حوزه اقتصاد، چه محیط زیست که بسیار از حوزه سیاست تاثیر پذیرفته است، در این ماجرا نقش داشته‌اند. آنچه امروز آرام آرام «کمبود آب» را به عنوان اصلی‌ترین مسئله تمام ارکان کشور معرفی کرده است کمبود دوره‌ای بارش نیست. حال آنکه «به روایت آمار، کمبود دوره‌ای بارش، اتفاقی طبیعی و تکراری است. اکثر پهنه سرزمینی ایران زمین در طول تاریخ با کمبود آب دست و پنجه نرم کرده است، شاهد آن قنات ایرانی است که به عنوان یکی از معماری‌های حیات‌بخش ایرانیان در جهان شناخته شده است. در این میان آنچه از یک امر طبیعی یک بحران غیرطبیعی ساخته، آشکار شدن ضعف مدیریت بهره‌برداری از منابع آب است.» این را روح‌الله باقری، کارشناس محیط زیست به «توسعه ایرانی» می‌گوید و ادامه می‌دهد: «گاهی چنین القا می‌شود که همه مشکلات آبی کشور ناشی از کمبود بارش بوده است. این در حالیست که با ایجاد توازن بین بارش و مصرف و پرهیز از استفاده‌ مخدوش از آب، می‌توان سامانه اقتصادی و اجتماعی کشور را با اقتصادی کم آب، هدفمند کرد.»

اصلاح سیاست‌های آبی در کشور ضروری است

وی با تأکید بر اینکه «اصلاح سیاست‌های آبی در کشور ضروری است»؛ «اصلاح حقوق آب در ایران، اصلاح ساختار حکمرانی مدیریت منابع آب، اصلاح و هوشمندسازی نظام حقابه و توزیع آب در حوضه آبریز و اصلاح الگوی رابطه انسان با آب، خاک، گیاه، صنعت و طبیعت» را از جمله این اصلاحات اجتناب‌ناپذیر برمی‌شمارد.

به گفته این کارشناس محیط زیست، در ارزیابی مدیریت منابع و مصارف آب می‌توان به این نتیجه رسید که با منابع تقریبا ثابت آب، سرعت و جهت مصارف در مسیری پیش رفته که سرانجامی جز «ناپایداری در مدیریت سازمان کشور» در پی ندارد.

به تازگی، مازیار غلامی معاون اداره کل هواشناسی استان تهران، در گفت‌وگو با ایسنا، از بارش کمتر از حد نرمال طی سه ماه آینده در استان تهران خبر داده است. این یعنی دمای هوای بیش از حد نرمال و تداوم خشکسالی، زنگ خطری است برای اینکه به یاد داشته باشیم، خیلی دور نیست، آنچه دیروز در شهرکرد و امروز در همدان رخ داده فردا در کلانشهری مانند تهران با قریب به 10 میلیون جمعیت رخ بدهد. آن روز دیگر نه با یک بحران بلکه با یک ابربحران روبه‌رو خواهیم شد که گذر از آن بسیار دشوار و شاید غیرممکن باشد.