در هر نظام اقتصادی، رئیس بانک مرکزی مهم‌ترین چهره سیاست‌گذاری پولی است. اگر تورم مهار نشود و ارزش پول سقوط کند، او اولین کسی است که باید پاسخگو باشد. فرزین، اما تا امروز، نه گزارشی شفاف از عملکردش ارائه داده، نه توضیحی درباره آینده. او ترجیح داده همه تقصیر‌ها را به گردن تحریم، رسانه و «دشمن» بیندازد.

به گزارش اقتصاد24، در کمتر از ۱۰ روز، ارزش پول ملی بیش از ۱۲ درصد دیگر آب رفته و سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند. خانواده‌ها از خرید لبنیات صرف‌نظر می‌کنند، بازنشستگان از پس کرایه تاکسی برنمی‌آیند و جوان‌ها دیگر رؤیای خانه‌دار شدن را شوخی می‌دانند. تورم، دیگر فقط یک واژه اقتصادی نیست؛ زخم روزمره زندگی مردم است. بازار ارز در هفته نخست پاییز، بار دیگر ملتهب شد و نرخ دلار آزاد با جهشی ۱۳ هزار تومانی طی ۱۰ روز، از ۱۰۴ هزار تومان در پایان تابستان به ۱۱۷ هزار تومان در دهم مهر ماه رسید؛ افزایشی معادل ۱۲.۵ درصد که موج تازه‌ای از انتظارات تورمی را در سایر بازار‌ها نیز به راه انداخت. نگاهی به روند معاملات نشان می‌دهد، دلار سوم مهر با عبور از مرز ۱۰۸ هزار تومان وارد مسیر صعودی شد و تنها ظرف یک هفته، از ۱۱۲ هزار تومان در پنجم مهر به ۱۱۶ هزار تومان در نهم مهر و در نهایت ۱۱۷ هزار تومان در دهم مهرماه رسید.

در این میان، نگاه‌ها یک‌بار دیگر متوجه نهاد سیاست‌گذار پولی کشور است؛ بانک مرکزی به عنوان نهادی که باید «ارزش پول ملی» را حفظ می‌کرد، اما حالا خود به نماد بی‌ثباتی تبدیل شده است. نخستین واکنش بانک مرکزی به جهش‌های روزانه دلار آزاد، تمرکز بر توسعه «تالار دوم» مرکز مبادله است؛ بازاری که نرخ آن به گفته فعالان بازار و تجار، بین ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان به ازای هر دلار در نوسان است و شباهت بیشتری به نرخ آزاد دارد. از سوی دیگر حالا در جدول رده‌بندی بی‌ارزش‌ترین ارزهای جهان نیز، ریال ایران با اختلاف بسیار در صدر قرار گرفته است.

بنابراین افزایش ناگهانی نرخ دلار و صف‌های طولانی مقابل صرافی‌ها باعث شد سیل انتقاد‌ها علیه محمدرضا فرزین، رئیس‌کل بانک مرکزی، بالا بگیرد. چنان که اخیرا احمد خانجان، کارشناس بازار سرمایه، در گفت‌و‌گو با رویداد۲۴ به ‌شدت از عملکرد او انتقاد کرده و گفته: «سیاست‌های ارزی آقای فرزین خیانت به ملت است. او با چندنرخی کردن ارز و توزیع رانت بین واردکنندگان خاص، عملاً تولید داخلی را نابود کرده و ذخایر ارزی کشور را به باد داده است. فرزین به‌جای حمایت از مردم، به طبقه رانت‌خوار و قاچاقچیان بزرگ خوش‌خدمتی کرده است.» او ادامه داده: «بانک مرکزی باید ناظر باشد نه توزیع‌کننده رانت. وظیفه‌اش سیاست‌گذاری پولی و کنترل نقدینگی است، نه صدور بخشنامه برای خوش‌خدمتی به واردکنندگان. متأسفانه در دوره آقای فرزین این مرز‌ها از بین رفته است.» او تأکید می‌کند که در هیچ دوره‌ای نقش بانک مرکزی تا این حد تضعیف نشده بود. «امروز نه استقلالی وجود دارد، نه برنامه‌ای و نه پاسخگویی. رئیس‌کل فقط سخنگوی توجیه است.»

شاید با این وصف عجیب نیست که جانجان نیز اظهار کرده که بی‌کفایتی در بانک مرکزی یعنی خیانت به ملت. چون هر درصد سقوط ریال، یعنی هزاران خانواده فقیرتر. اگر فرزین نمی‌تواند از ارزش پول مردم دفاع کند، باید صادقانه کنار برود؛ و حال باید پرسید دلار باید چقدر شود و تورم چقدر دیگر رشد کند تا محمدرضا فرزین خود استعفا بدهد؟