محبوبه  ولی

ظاهرا آتشی که این روزها در خیابان‌های ایران به پا شده یا صحنه رویارویی مملو از هتاکی و خشونت دو زن جوان در اتوبوس بی‌آرتی بر سر حجاب یا جنجال دعوای یک زن یزدی با زنان دیگر در قطار تهران- یزد که اتفاقا آن هم بر سر حجاب بود، برای محمدصالح هاشمی گلپایگانی بسیار شورانگیز و باشکوه است که مدام با ایده‌های شاذ و فانتزی در پی تکرار و گسترش هر روزه چنین صحنه‌هایی است؛ حتی اگر قرار باشد پای رانندگان تاکسی را هم به میدان این بلوا باز کند!

هنوز مدت زیادی از پیشنهاد او برای استفاده از دوربین‌های سطح شهر جهت رصد کردن بی‌حجاب‌ها و بعد فرستادن قبض جریمه برای آنها نگذشته که دیروز در دومین نشست مسئولان عفاف و حجاب دستگاه‌های اجرایی کشور با اشاره به جمعیت میلیونی رانندگان تاکسی، گفته است: «چند میلیون راننده تاکسی اینترنتی اگر بدانند که با سوار کردن فرد بی‌حجاب جریمه می‌شوند بالای ۵۰ درصد مشکل کشف حجاب در خودرو‌ها حل می‌شود و در این صورت ۴ میلیون آمر به معروف و ناهی از منکر بدون هرگونه تنشی خواهیم داشت.»

 باز هم خرج کردن از کیسه مردم

یعنی آقایان متولی عفاف و حجاب دور هم جمع شده‌اند تا رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر برنامه بریزد که چگونه مسئولیت خود را روی دوش «رانندگان تاکسی» بار کنند!

ظاهرا این دیگر به رویه‌ای در تمام حوزه‌ها بدل شده که مسئولان بار بی‌کفایتی و ناتوانی خود را بر گُرده مردم بگذارند. اگر توانایی کنترل تورم و توافق با دیگر کشورها را ندارند، جورش را با ذکر هر روزه «مقاومت کنید» به مردم تحمیل می‌کنند. اگر عُرضه اداره بازار مسکن را ندارند، مستاجر و صاحبخانه را رو در روی هم قرار می‌دهند و اگر عاجز از اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف مدنظر خود هستند، باز هم مردم را در تقابل و صف‌آرایی با یکدیگر می‌کشانند.  

گذشته از این با تهدید به جریمه و برخورد، اساسا مفهوم امر به معروف و نهی از منکر را از معنا تهی می‌کنند. باید از آنها پرسید اگر بنا به اقدامات قهری و راه انداختن جنگ داخلی و به صف کردن رانندگان تاکسی باشد دیگر چه حاجتی است به نهادهایی چون ستاد امر به معروف و نهی از منکر و حیف و میل کردن بیت‌المال؟

شاید هم دعوای زنان بر سر حجاب آنطور که باید شورانگیز نبوده و از همین روست که دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر می‌خواهد از فردا مشاجره‌ها را به سطح یک مرد و یک زن یعنی مرد راننده تاکسی با زن هموطنش که هر دو قربانی نابلدی و ناتوانی متولیان فرهنگی هستند، بکشاند!

  محمدصالح هاشمی گلپایگانی یکی از صدها مدیری است که از دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان نهاد کادرسازی برای جمهوری اسلامی به دستگاه‌های فرهنگی و تبلیغی کشور تزریق شده است

 «لطفا خاموش»

جهل و نادانی که در ارائه چنین ایده‌هایی موج می‌زند، چنان واضح و انکارنشدنی است که حتی همداستانان و همفکران هاشمی گلپایگانی را نیز انگشت به دهان کرده است! مهدی عرفاتی، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت در واکنش به اظهارات عجیب هاشمی گلپایگانی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «بصیرت فقط در اعلام موضع نیست، گاهی در سکوت است! مواضع شما و امثال شما که عامل شکاف و دودستگی مردم است، خود بزرگترین منکر است. لطفا خاموش!»

محمود رضوی، تهیه‌کننده‌ و مشاور فرهنگی و هنری قالیباف در مجلس هم با جمله «لعنت بر دهانی که بی‌موقع باز شود»، تصریح کرد: «عدالت آن است که در کنار تذکر به هنرمندان و ورزشکاران بابت اتفاقات اخیر، دستگاه‌های امنیتی و قضائی با افرادی همچون آقای هاشمی گلپایگانی که اظهارات تحریک‌آمیز و بی‌مورد می‌کنند به سرعت و شدت برخورد نمایند.»

جلال رشیدی کوچی، نماینده مجلس هم صدایش درآمد و با بیان اینکه اگر امروز نمی‌توانیم دردی از مردم دعوا کنیم حداقل بهتر است که سکوت کنیم، تاکید کرد که «عده‌ای نانشان در اختلاف و دوقطبی‌سازی است.»

 اتهام نفوذ

در میان واکنش‌ها، احتمال نفوذ درباره هاشمی گلپایگانی هم مطرح شده است. چنگ زدن به هر ایده غیرعقلانی و عجیب و غریبی که بیش از هر چیز از آن بوی لجاجت و دگماتیسم می‌آید، دلیلی روشن از شکست، ناکامی و بن‌بست عملی متولیان فرهنگی است. از دید برخی دیگر اما این رفتارها بیش از آنکه نشانه ناتوانی و ناکارآمدی باشند، بوی نفوذ می‌دهند؛ چراکه کدام عقل سلیم است که نفهمد در این شرایط متشنج، دادن چنین طرح‌هایی ریختن بنزین بر آتش است؟!

مجتبی امینی، تهیه کننده سریال گاندو یکی از همان‌هاست که چنین احتمالی را مطرح کرده و در توئیتی از دستگاه‌های اطلاعاتی خواسته پرونده و عقبه هاشمی گلپایگانی را بررسی کنند. او نوشته: «به عنوان یک دلسوز نظام و شهروند از دستگاه‌های اطلاعاتی کشور خواهشمندم پرونده و عقبه جناب آقای هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف را بررسی کنند. پروژه تولید نفرت و دوقطبی‌سازی مشهود است، ردپای خرابکاری و نفوذ دیده می‌شود.»

باید از آقایان متولی عفاف و حجاب پرسید اگر بنا به اقدامات قهری و راه انداختن جنگ داخلی و به صف کردن رانندگان تاکسی باشد دیگر چه حاجتی است به نهادهایی چون ستاد امر به معروف و نهی از منکر و حیف و میل کردن بیت‌المال؟

دیگری محمدحسین پوریانفر، مداح معروف است که او نیز در صفحه توئیتری خود نوشته است: «نفوذی شاخ و دم دارد آیا؟ چرا کسی دکمه این آقای بیشعور را نمی‌زند؟ دبیر ستاد امر به معروف ساکت شو!»

 دستپخت دانشگاه کادرساز!

محمدصالح هاشمی گلپایگانی که پیش از این چندان اسمی از آن شنیده نمی‌شد، اما کیست؟ در واقع ایده‌پرداز این فانتزی‌های دوقطبی‌ساز کیست؟ او دانش‌آموخته رشته فلسفه و کلام در دانشگاه امام صادق(ع) است. پیوند او با این دانشگاه اما به تحصیل در آن ختم نمی‌شود.

هاشمی گلپایگانی پس از اخذ مدرک دکتری در دانشگاه امام صادق(ع)، به عضویت هیأت علمی آن درآمد و مدتی بعد با حکم محمدرضا مهدوی‌کنی، رئیس دانشگاه امام صادق(ع)، واحد گزینش این دانشگاه را راه‌اندازی کرد و خود نیز تا سال 89 مسئولیت آن را عهده‌دار بود.

خرداد پارسال اما با حکم کاظم صدیقی، رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر، به سمت دبیر این ستاد منصوب شد. با این تفاسیر محمدصالح هاشمی گلپایگانی یکی از صدها مدیری است که دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان نهاد کادرسازی برای جمهوری اسلامی به دستگاه‌های فرهنگی و تبلیغی کشور تزریق شده است.

آقایان کاتولیک‌تر از پاپ

در تمام طول بیش از یک سالی که از تصدی دبیری ستاد امر به معروف و نهی از منکر توسط هاشمی گلپایگانی می‌گذرد، گذشته از افت شاخص‌های رعایت عفاف و حجاب مدنظر این ستاد در جامعه، اظهارات او بارها خبرساز شده است.

او در جایی گفته است: «وقتی از من سوال می‌کنند که چرا دانش‌آموزان وقتی به سن بلوغ نرسیده‌اند تفکیک جنسیتی هستند و وقتی به دانشگاه می‌روند مختلط می‌شوند، جوابی ندارم بدهم؛ کلاس اول دبستان تفکیک جنسیتی داریم اما وقتی به ۱۸سال می‌رسیم در اوج مسائل جنسیتی اختلاط داریم.»

کاظم صدیقی، رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم که در خطبه‌های نماز جمعه 24 تیرماه امسال درباره مسئله حجاب و عفاف گفته بود «دشمن می‌خواهد حرامزاده به وجود بیاورد»، هشت سال پیش در واکنش به تفکیک جنسیتی که در شهرداری تهران انجام شده بود، آن را مهمتر از احداث تونل نیایش و پارک ولایت خواند.

این گونه اصرار‌های این آقایان بر این دست مسائل در حالی است که در جریان انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها در ابتدای انقلاب توسط مسئولان وقت که اتفاقا آرمان‌های بزرگتری برای پیاده‌سازی شعائر اسلامی داشتند، دانشگاه‌ها تفکیک جنسیتی نشدند و حتی بنیانگذار انقلاب نیز به عنوان رهبر آن جنبش اسلامی وقتی شنید در دانشگاه با کشیدن پرده میان دانشجویان تفکیک جنسیتی صورت داده‌اند، با قاطعیت با آن مخالفت کرد.

حالا اما به نظر می‌رسد بعد از چهار دهه، حوزه عفاف و حجاب، متولیانی کاتولیک‌تر از پاپ پیدا کرده‌ که اتفاقا آنچه از وضعیت حجاب در سطح جامعه دیده می‌شود و آشوب و آتشی که این روزها به جان کشور افتاده، نتیجه عملکرد همین آقایان است!