محبوبه ولی

بالاخره گمانه‌زنی‌ها درباره ورود نظامیان به عرصه سیاست، آن هم سیاستی که گذرش به پاستور می‌افتد درست از آب درآمد و دیروز در حالی که از اصولگرا و اصلاح‌طلب و مستقل، هیچ یک هنوز اعلام کاندیداتوری‌ نکرده‌اند، مشاور مقام معظم رهبری در صنایع نظامی با اعلام رسمی کاندیداتوری‌اش، چراغ اول انتخابات 1400 را روشن کرد.

سردار حسین دهقان نه با لباس نظامی، بلکه با کت و شلوار کاندیداتوری خود را اعلام و سعی کرد تصویر یک سیاستمدار را از خود به نمایش بگذارد. او متولد اسفند 1335 در روستای پوده، استان اصفهان است. کارشناسی ارشد در رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه تهران دارد و همینطور دانش‌آموخته دکترای مدیریت دانشگاه تهران است. از همان سال 58 به عضویت سپاه درآمد.

از 1365 تا 1369 جانشین فرمانده نیروی هوایی سپاه و از 69 تا 70 فرمانده نیروی هوایی سپاه بود.

از سال 71 تا 75 نیز جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران بود. قائم مقامی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در دولت هفتم، معاون رئیس‌جمهوری و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت‌های هشتم و نهم از دیگر سوابق اجرایی سردار حسین دهقان است.

در دولت یازدهم وزیر دفاع بود و از 29 مرداد 1396 طی حکمی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا به عنوان مشاور فرماندهی کل قوا در حوزه صنایع دفاعی و پشتیبانی از نیروهای مسلح منصوب شد.

اینکه سردار حسین دهقان چقدر شانس رسیدن به پاستور را داشته باشد بستگی به آنچه در این شش ماه مانده به انتخابات 1400 رخ می‌دهد، دارد. اما اگر رأی نیاورد، گواه روشن دیگری خواهد بود بر دست رد مردم به سینه نظامیان در عرصه سیاست

حالا می‌گوید: «من به گرایش‌های سیاسی به این معنا که بگویم از جریانات سیاسی متعارف امروز جامعه و اصلاح‌طلب یا اصولگرا هستم، حتما وابستگی ندارم، بلکه به اصل اصیل و اصالت انقلاب معتقدم چون برخاسته از ناب خواسته‌ی مردم است؛ به این باور دارم و سعی می‌کنم این تفکر را نمایندگی کنم و فکر می‌کنم که قادرم یک فضای اجماع، تفاهم و گفت‌وگو در سطح ملی و یک فضای گفت‌وگوی از موضع قدرت و عزت با خارج فراهم کنم و از آن طرف هم بستر حضور همه کسانی که در موضع و عزم و اراده خدمت به جامعه و کشور هستند را فراهم کنم.»

ورود سردار دهقان به عرصه انتخابات، درحالی صورت گرفت که بنیانگذار جمهوری اسلامی به دفعات نظامیان را از ورود به عرصه سیاست منع کرده و مخالفت صریح خود را با این امر ابراز کرده بودند: «همه دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد آنها یک چیزی می فهمند که می‌گویند این را؛ ما که می‌خواهیم سپاه و ارتش جندالله باشند و دسته‌بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند برای اینکه اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم.» (صحفه امام، ج 19، ص 11)

ترس از یک دیکتاتوری مزمن نظامی!

او همچنین دیروز تاکید کرد که «باید از فضای سنتی حاکم بر اداره و تصمیم‌گیری‌مان فاصله جدی بگیریم و به فضایی جدید وارد شویم.»

این فضای جدید اما به معنی ورود یک رئیس‌جمهور نظامی است؟ از دیروز که سردار دهقان برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 اعلام کاندیداتوری کرده است، نگرانی‌ها درباره اینکه مبادا واقعا رئیس‌جمهور بعدی ایران یک نظامی باشد، بالا گرفته است.  رئیس‌جمهور نظامی برای بسیاری به معنای دیکتاتوری چکمه‌پوش‌هاست. حافظه تاریخی و سیاسی آنها را به سوی کشورهایی مانند پاکستان می‌برد که سال‌ها بعد از ترور و کودتا و ارعاب طول کشید تا سیاست خود را از زیر پوتین نظامی‌ها بیرون بکشند و حتی هنوز هم سایه آن نظامی‌گری روی سر آن‌ها سنگینی می‌کند؛ برخی دیگر حتی پا را فراتر می‌گذارند و یاد ژنرال فرانکو در اسپانیا هم می‌افتند! شماری دیگر اما می‌گویند نظامی‌های ما خوب هستند و برای همین خوب بودن بهتر است در جای خود بمانند. فی‌المثل مسیح مهاجری از همان‌هاست که واکنش به اظهارات اخیر سردار کوثری که گفته بود «مگر نظامی‌ها چه کرده‌اند که اینقدر مردم را از آنها می‌ترسایند؟» در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «پاسخ اینست که چون نظامیان خوبند، حیف است وارد کاری شوند که کار آنها نیست. مخالفت با ورود نظامیان به انتخابات ریاست جمهوری، به این معنا نیست که آنها کار خلافی کرده‌اند. سؤال اصلاً این نیست که مگر نظامیان چه کرده‌اند که مردم را از آنها می‌ترسانید؟ بلکه اینست که نظامیان را چه شده است که می‌خواهند خدمت به امنیت وطن را رها کنند و وارد سیاست شوند؟ شما نظامیان چون خوب هستید در جایگاه خودتان بمانید.»

رئیس‌جمهور نظامی برای بسیاری به معنای دیکتاتوری چکمه‌پوش‌هاست. حافظه تاریخی و سیاسی آنها را به سوی کشورهایی مانند پاکستان می‌برد که سال‌ها بعد از ترور و کودتا و ارعاب طول کشید تا سیاست خود را از زیر پوتین نظامی‌ها بیرون بکشند

ما و درد قحط‌الرجالی

برخی دیگر همچون علی مطهری نیز تصریح می‌کنند مگر قحط‌الرجال است و ما نیروی غیرنظامی در حد ریاست‌جمهوری نداریم که مجبور شویم از میان نظامی‌ها رئیس‌جمهور انتخاب کنیم؟ همزمان اما موافقان به شدت بر طبل رئیس‌جمهور نظامی می‌کوبند. مالک شریعتی، نماینده این روزهای تهران در بهارستان، پیشتر در توئیتر نوشته بود: «امروز ‎جنگ اقتصادی به‌ مراتب پیچیده‌تر از جنگ نظامی ۴۰ سال قبل است. خون و آتش و گلوله ندارد؛ اما خون جگر، آتش‌فشان و ترکش بسیار. خانه‌ای ویران نمی‌کند؛ اما خانواده بسیار. پدرها را نمی‌کشد؛ اما غرور پدرها را بسیار. تحریم‌ها سال‌ها می‌مانند. دولت ۱۴۰۰ ‎کابینه جنگ می‌خواهد.»

حسین الله‌کرم، دبیرکل سابق انصار حزب‌الله نیز چندی ‌پیش گفته بود: «این جایگاه برجسته باید به دست فرد استراتژیک اداره شود و کسی با تخصص نظامی و امنیتی بیشتر از دیگران می‌تواند به‌عنوان محور مدیریت استراتژیک نقش‌آفرین باشد.» دیگری محسن رفیق‌دوست است که می‌گوید: «الان تمام سپاهی‌ها سیاست را به خوبی می‌فهمند، اما نه جزء چپ و نه جزء راست هستند و نه اصلاح‌طلب و نه اصولگرا هستند. آنها سپاهی و پیرو رهبری هستند، اما سیاست را به خوبی می‌فهمند.» او در گفتگوی مدتی پیش خود با اشاره به افسارگسیختگی قیمت دلار، گفته بود: «شاید اگر یک نظامی بیاید و با قدرت بتواند به مرکب عنان‌گسیخته سرکش افسار بزند؛ بتواند مردم را از این وضع نجات دهد.»

یک گواه روشن دیگر

مخالفان رئیس‌جمهور نظامی اما تاکید می‌کنند که روی کار آمدن یک رئیس‌جمهور نظامی در کشور این پیام را به جهان می‌دهد که کشور در یک وضعیت بحرانی است.

علی شمخانی، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف نظامی‌هایی بودند که پیشتر در پیشگاه آرای مردمی دست خالی به خانه بازگشتند. با تمام اینها چقدر احتمال دارد که سرنوشت کاندیداهای نظامی 1400 به مانند سرنوشت آن سه تن باشد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که شرایط امروز ایران بسیار متفاوت است.

از سویی تا اینجای کار به نظر می‌رسد که میزان مشارکت در انتخابات بسیار پایین باشد؛ آنچنانکه در انتخابات مجلس پایین بود. برای آن میزانی که مشارکت می‌کنند نیز اصولگرا و اصلاح‌طلب، هر دو امتحان خود را پس داده‌اند و اتفاقا مردود شده‌اند. در این شرایط کافی است تا بخشی از بدنه قدرت سرمایه تبلیغاتی خود را روی یک کاندیدای نظامی سرمایه‌گذاری کند که از قضا تکرار رضایی و قالیباف و شمخانی نیست؛ بلکه چهره تازه‌ای است.

گمانه‌زنی‌ها می‌گویند پس از او، چه‌بسا رستم قاسمی، فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا و وزیر نفت دولت احمدی‌نژاد؛ سردار سعید محمد، فرمانده فعلی قرارگاه خاتم‌الانبیا نیز اعلام کاندیداتوری کنند. قالیباف و شمخانی و محسن رضایی نیز همچنان در این لیست هستند که البته برای این سه تن، شانسی دیده نمی‌شود.

اینکه سردار حسین دهقان چقدر شانس داشته باشد نیز بستگی به آنچه در این شش ماه مانده به انتخابات 1400 رخ می‌دهد، دارد. اما اگر رأی نیاورد، گواه روشن دیگری خواهد بود بر دست رد مردم به سینه نظامیان در عرصه سیاست.