سینت آگوستین در کتاب شهر خدا آورده است: «اسکندر مقدونی از دزدان دریایی که به چنگ ماموران افتاده بودند پرسید: چرا دست به دزدی می‌زنید و دریا را ناامن می‌کنید؟ دزدان دریایی پاسخ دادند: به همان دلیلی که تو به تمام جهان تجاوز و جهان را ناامن کرده‌ای! ما این کار را با کشتی‌های کوچک و زهوار دررفته خودمان انجام می‌دهیم به همین دلیل به ما می‌گویند «دزد»؛ ولی اگر همانند تو با چندین کشتی و ناوگان دریایی دزدی و غارت می‌کردیم به ما هم می‌گفتند: « امپراتور»!....

سینت آگوستین در کتاب شهر خدا آورده است: «اسکندر مقدونی از دزدان دریایی که به چنگ ماموران افتاده بودند پرسید: چرا دست به دزدی می‌زنید و دریا را ناامن می‌کنید؟ دزدان دریایی پاسخ دادند: به همان دلیلی که تو  به تمام جهان تجاوز و جهان را ناامن کرده‌ای! ما این کار را با کشتی‌های کوچک و زهوار دررفته خودمان انجام می‌دهیم به همین دلیل به ما می‌گویند «دزد»؛ ولی اگر همانند تو با چندین کشتی و ناوگان دریایی دزدی و غارت می‌کردیم به ما هم می‌گفتند: « امپراتور»!

این داستان کوچک خلاصه تمام منطق و فلسفه غرب را در مواجهه با حملات تروریستی و ضد حقوق بشری خلاصه کرده است. حمله تروریستی دیروز در شهر اهواز، تمام ایران را داغدار کرد. در این حمله وحشیانه تروریست ها کورکورانه و از سر ضعف کینه، بی‌هدف به سوی مردم رگبار گشودند و سربازانی را هدف قرار دادند که می‌دانستند بر اساس یک عرف بین‌المللی خشاب تفنگ‌هایشان خالی است. قاتلان با دلی سرشار از حقد و کینه و خشمی کور با اسلحه‌های پر از فشنگ خود سراغ مردان و زنان و کودکانی آمدند که با دست خالی مشغول نمایش یا تماشای نمایش نظامی بودند. همگان می‌دانند رژه نظامی با مانور نظامی تفاوت دارد و رژه نظامی درواقع یک تئاتر نظامی است. کشته شدن کودک چهارساله‌ای که هنوز پیراهن مشکی عزاداری محرم را از تنش بیرون نکرده بود در برابر دیدگان پدر، برای ما مردمان خاورمیانه که از قضا مردن شغل دوممان است صحنه عجیب و ناآشنایی نیست. هنوز فریادهای جگرخراش محمد‌الدوره را از یاد نبرده‌ایم که اشغالگران صهیونیستی وی را در برابر چشمان پدرش با گلوله به شهادت رساندند و بعد پدر را به ضرب گلوله کشتند.

در هیچ یک از این موارد اقداماتی که صورت می‌گیرد تروریستی نیست. چرا؟ چون امپراتور یا ایادی امپراتور مرتکب آن می‌شوند. دیروز هم به زعم بسیاری از غربیان آنچه روی داد اقدامی تروریستی نبود! چون کسانی از یاران و هم‌پیمانان امپراتور به سوی مردمان بی‌پناه و بی‌گناه آتش گشوده بود.  اما اگر نیروهای نظامی ایران به درخواست و دعوت دولت‌های رسمی کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه برای مبارزه با گروه‌های تروریستی نظیر داعش به آن مناطق بروند به زعم غربیان اقدامی تروریستی انجام داده‌اند یا به گسترش تروریسم کمک کرده‌اند. ما حق نداریم منطقه خودمان را امنیت ببخشیم اما آنها حق دارند از هزاران مایل دورتر به منطقه ما دست درازی کنند، چون امپراتورند!

 از همین روست که بسیاری از دولت‌هایی که دم از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم می‌زنند دیروز حتی با مشاهده تصاویر زنده تلویزیونی و به شهادت رسیدن کودک چهارساله در آغوش پدرش که دل هشتاد میلیون ایرانی را داغدار کرد باز هم نخواستند به سرسپردگان خود در منطقه پشت کنند یا اقدام آنها را محکوم کنند، حتی به گزند سخنی! آمریکا که عادت دارد حتی کوچک‌ترین اقدامات داعش را بلافاصله محکوم کند این‌بار سکوت اختیار کرد و مقامات کاخ سفید بعد از تاخیری بلند و معنا دارد مهملاتی را به عنوان بیانیه منتشر کردند یا بر زبان راندند که واقعا کسی سر از آن در نمی‌آورد.

البته در فرهنگ غرب اصل دیگری هم وجود دارد که بسیار وحشیانه‌تر از قانون امپراتور و دزد دریایی سینت آگوستین است. این اصل شنیع را اول بار بیل کلینتون بعد از حمله‌ ددمنشانه نیروی هوایی آمریکا به تنها کارخانه داروسازی کشور فقیرسودان به زبانی ساده با وقاحت تمام در برابر دوربین‌های جهانی بر زبان راند. جالب آن‌که کسی هم خم به ابرو نیاورد. وی در برابر این سوال قرار داشت که انهدام تنها کارخانه داروسازی کشوری مثل سودان منجر به مرگ ده‌ها هزار نفر از مردمان بیگناه این کشور می‌شود. سودان توان مالی احیا و راه‌اندازی این کارخانه را ندارد. بیل کلینتون گفت: «ما قصد کشتار مردم بی‌گناه را نداریم اما آنها بی‌اختیار ما کشته می‌شوند. درست مثل زمانی که شما در خیابان راه می‌روید و ممکن است مورچگان زیر پای شما له شوند اما شما قصد کشتن مورچگان را نداشته‌اید.» این فرهنگ و این نوع نگرش در ذهنیت تمام تروریست‌های دست پرورده آمریکا و اسرائیل و عناصر منطقه‌ای آنها وجود دارد. به همین دلیل است وزیر جنگ اسرائیل سال‌ها پیش می‌گفت فلسطینیان مانند سوسک‌های سم خورده داخل بطری هستند که باید نابود شوند. در این فرهنگ هرکه به جز آنها با حیوان برابر است و زمانی که غرب از حقوق بشر دم می‌زند باید مقابل آنها ایستاد و در چشمان‌شان نگریست و پرسید: «منظورتان کدام بشر است؟» ظاهرا آنها غیر از خودشان، سایر انسان‌ها را بشر نمی‌دانند و جهان را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده‌اند و به قول جرج بوش که می‌گفت «هرکه با ما نیست علیه ماست» هرکه با آنها نیست لاجرم از دید آنها انسان نیست!! از همین روست که جان انسان‌های غیر خودی برای آنها پشیزی ارزش ندارد. بنابراین نباید انتظار داشت آنها کشته شدن کودک بیگناه چهارساله ایرانی در مقابل چشمان پدرش را اقدامی تروریستی بدانند، اما اگر دیوانه‌ای در یکی از خیابان‌های غرب تعدادی از مردم زیر بگیرد فارغ از اینکه کسی در این میان آسیب ببیند یا نبیند گوش فلک کر می‌شود از فریادهای بلند دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای غربی که تروریست‌ها به غرب یورش آورده‌اند.