محمد جواد صابری

«ماهانه حدود یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان درمی‌آورم که باید ۱۱۰هزار تومانش را بابت بیمه بپردازم و هزینه رفت و آمد هم دارم. چقدر برای من می‌ماند و زندگی‌ام را چطور بچرخانم؟». این حرف‌ها را یحیی می‌زند؛ یکی از حدود ۳۵۰ کارگری که در بندر گناوه بار لنج‌ها را خالی می‌کنند. آنها مجبورند توی گرمایی که گاه به ۵۰ درجه هم می‌رسد، کار کنند و صاحب بار به ازای هر ماشین باری که خالی می‌شود ۹۲هزار تومان به یک دسته ۱۵ یا ۱۶ نفره کارگران مزد می‌دهد؛ ۹۲هزار تومانی که 8هزار تومانش به شرکت می‌رسد. البته آنها باید راضی باشند که بعد از یک هفته، کاری برایشان پیدا شده است. تعداد لنج‌هایی که در ساحل پهلو می‌گیرند روزبه‌روز کمتر می‌شود و تعداد کارگران و شرکت‌هایی که صاحب لنج‌ها برای تخلیه بار به سراغ آنها می‌روند روزبه‌روز بیشتر. باربران طرف حساب با شرکت‌ها باید گوش به زنگ باشند. اگر بگویند کار داریم، مریض هستیم، امروز نمی‌توانیم بیاییم گمرگ و... کار از دست رفته است. سرکارگر یک کارگر روزمرد پیدا می‌کند و عملیات تخلیه بار را سر و سامان می‌دهد.

به ازای هر ماشین باری که تخلیه می‌شود به کارگران پول می‌دهند. نرخ تخلیه بار هر ماشین ۹۲هزار تومان است و برای هر ماشین هشت هزار تومان به شرکت می‌رسد و مابقی پول بین کارگران تقسیم می‌شود

رقابت بر سر یک کار سخت

برخی گمان می‌کنند وضعیت کار برای کارگران در مناطق آزاد و بنادر بهتر از بقیه جاهاست. هر چه باشد دریایی هست و بالاخره لنجی از راه می‌رسد و در ساحل پهلو می‌گیرد و برای تخلیه بارش کارگر لازم است. این باور، خیلی از کارگران استان‌های دور از دریا را به سواحل کشانده.

بندر گناوه نه تنها از نظر استراتژیک که به لحاظ جاذبه‌های طبیعی یکی از مهمترین بنادر خلیج فارس است. با وجود اینکه ظرفیت‌های این بندر مهم استان بوشهر مغفول مانده اما معیشت ساکنان آن مانند دیگر ساحل‌نشینان وابسته به دریاست. صیادی شغل مهمی است و استفاده از موقعیت تجاری و ترانزیتی نیز یکی از امید‌های ساکنان این بندر است. مردم گناوه مانند ساکنان دیگر بنادری که اسکله‌های تجاری دارند، به شدت از محدودیت‌های ایجاد شده درباره ته‌لنجی‌ها متضرر شدند. حالا علاوه بر این محدودیت‌ها، تحریم‌ها باعث شده تجارت کمتر شود. محدودیت‌های تجاری را که بگذاریم کنار، بالا رفتن قیمت دلار باعث می‌شود واردات به‌صرفه نباشد. نتیجه این شده است که لنج کمتری هست و بار کمتری برای تخلیه شدن. این اتفاق کل اقتصاد بندر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ کار همه از فروشنده گرفته تا شرکت‌های خدماتی که از واردات و صادرات نان می‌خورند، کساد می‌شود و البته مثل همیشه کارگران بیشتر از همه ضرر می‌کنند.

باربران در گمرگ گناوه به خودی خود کار سختی دارند و مزد ناچیزی می‌گیرند و حالا در شرایطی که کارگران بیکار از کهگیلویه وبویراحمد و چهارمحال وبختیاری به بندر آمده‌اند و آماده کار هستند، باید به هر کاری با هر مزدی پاسخ مثبت بدهند.

حدود ۳۵۰ کارگر که در ۲۳ دسته ۱۵ یا ۱۶ نفری زیر نظر شرکت‌های تخلیه بار کار می‌کنند، بار لنج‌های پهلو گرفته در بندر گناوه را خالی می‌کنند. یحیی عبداللهی، یکی از این کارگران، درباره کم و کیف کارش می‌گوید: «هر چهار یا پنج دسته کارگر زیر نظر یک شرکت کار می‌کنند. شرکت شماره یک لنج را می‌دهد و ما می‌رویم بار آن لنج را خالی می‌کنیم. به ازای هر ماشین باری که تخلیه می‌شود به ما پول می‌دهند. نرخ تخلیه بار هر ماشین ۹۲هزار تومان است و برای هر ماشین هشت هزار تومان به شرکت می‌رسد و مابقی پول بین کارگران تقسیم می‌شود».

گناوه هیچ راه درآمد دیگری جز گمرک ندارد. اگر گمرک نباشد و کار در آنجا کم شود کلا شهر فلج می‌شود. در گناوه، کارخانه‌ای نیست و همه کسب و کار‌ها مربوط به گمرک و واردات است

او ادامه می‌دهد: «مزدی که دریافت می‌کنیم بستگی به کوچکی و بزرگی لنج و میزان بارش دارد. هر کارگر برای خالی کردن یک لنج تقریبا ۱۸۰ تا ۲۰۰هزار تومان دستمزد دریافت می‌کند. بعد باید دوباره منتظر بمانیم تا نوبت‌مان شود. هر باربر اینجا ماهانه حدود یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان درمی‌آورد. کارگران از چهار محال وبختیاری گرفته تا کهگیلویه وبویراحمد برای باربری به بندر گناوه می‌آیند. قبلا برای همین کار باربری در گمرگ باید تاییدیه‌های مختلف از نداشتن اعتیاد گرفته تا انگشت‌نگاری و نداشتن سوءسابقه می‌گرفتیم اما حالا دیگر ای‌نطور شده که هر کسی کیفش را روی کولش می‌گذارد و می‌آید توی گمرگ کار می‌کند».

سهم باربران  از اقتصاد میلیارد دلاری

در سال‌های اخیر، مقابله با واردات کالا‌های قاچاق یکی از کارویژه‌های دولت معرفی شده است. مسئولان می‌گویند توانسته‌اند میزان قاچاق را نصف کنند. شهریور سال گذشته، علی مویدی، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعلام کرد که حجم قاچاق کالا از ۲۵میلیارد دلار به ۱۲.۵میلیارد دلار کاهش یافته است. مقابله با قاچاق البته بدون اما و اگر و اعتراض هم نبود. در این میان واردات کالا‌های کولبری و ته‌لنجی نیز مورد توجه قرار گرفت، حال آنکه معیشت گروه زیادی از شهروندان به ویژه در مناطق مرزی بسته به واردات این نوع کالا‌هاست. کسانی که زندگی‌شان از این طریق می‌گذشت اعتراض کردند که نباید ته‌لنجی را قاچاق دانست و به این ترتیب اصلاحاتی در زمینه ممنوعیت واردات ته‌لنجی صورت گرفت.

برخی برآورد‌ها نشان می‌دهد حجم کالا‌های کولبری و ته‌لنجی حدود سه میلیارد دلار در سال است. از این رقم بزرگ سالانه چقدر نصیب یک باربر می‌شود؟ شاید باور نکنید؛ کمتر از ۱۴۰۰ دلار. اگر کسی مثل یحیی کار کند، ماهانه یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان درمی‌آورد. این درآمد را به دلار که حساب کنیم کمی از ۱۱۰ دلار بیشتر می‌شود و در  بهترین حالت در یک سال درآمد یک باربر ۱۴۰۰ دلار است.

یحیی می‌گوید: «همه از گرانی‌ها اطلاع داریم. قیمت خیلی چیز‌ها دو و سه برابر شده. در این وضعیت، تازه بعد از اینکه ما اعتراض کردیم، دو هزار تومان به حقوق‌مان اضافه شد. تعرفه‌هایی که برای پیاده کردن بار تعیین می‌کنند قاعده مشخصی ندارد. برای مثال در بندر ریگ که نزدیک گناوه است برای تخلیه هر ماشین ۱۵۰هزار تومان می‌دهند. همه چیز گران شده. مثلا حق بیمه اما مزد من فقط دو هزار تومان بیشتر شده است».

دبیر کانون انجمن‌های صنفی کارگری استان بوشهر نا‌مشخص بودن تعرفه‌ها برای تخلیه بار لنج‌های پهلو گرفتن در سواحل این استان را تایید می‌کند و می‌گوید: معمولا صاحب‌لنج‌ها یا کسانی که این کارگران را به کار می‌گیرند با آنها برای مزدشان به توافق می‌رسند و رقم و قاعده مشخصی برای این کار وجود ندارد.

سهام کارگر، وضعیت کارگران باربر در بنادر بوشهر را نامناسب توصیف می‌کند و ادامه می‌دهد: قبلا تشکلی برای این کارگران وجود داشت اما به دنبال سوءاستفاده‌هایی که از کارت ملی برخی کارگران برای واردات ته‌لنجی صورت گرفت، فعالیت تشکل مربوط به آنها به حالت تعلیق درآمد و حالا کسی نیست وضعیت آنها را بررسی کرده و از حقوق‌شان دفاع کند.

نه کفش ایمن داریم، نه دستکش و نه حتی سایه!

کارگرانی که در گمرک گناوه بار لنج‌ها را خالی می‌کنند دقیقا در سخت‌ترین شرایط کار می‌کنند. یحیی می‌گوید: «هیچ چیز، نه کفش ایمن، نه دستکش و نه هیچ چیز دیگر به ما نمی‌دهند. سالانه یک پیراهن به ما می‌دهند، سرخ یا سورمه‌ای که آن را هم نمی‌شود توی این گرما پوشید».

این کارگر باربری می‌گوید: «حتی برای ما سرویس بهداشتی درست و حسابی و آب‌سرد کن نگذاشته‌اند و یک استراحت‌گاه نیست که وقتی می‌خواهیم کمی نفس بگیریم توی سایه آن بایستیم».

او عنوان می‌کند: «برای تخلیه هر ماشین بار هشت هزار تومان به شرکت پرداخت می‌کنیم و بعد خودمان باید دنبال مزد‌مان بدویم. سرکارگر می‌رود دنبال صاحب بار و ممکن است چک برای دو یا سه هفته بعد دریافت کند. یک نفر نقد می‌دهد، یک نفر چک می‌دهد و خلاصه ما خودمان باید دنبال پول‌مان باشیم».

یحیی با بیان اینکه کم شدن ته‌لنجی‌ها و افزایش تعرفه‌های گمرگی باعث شد بار کمتر باشد، عنوان می‌کند: «گناوه هیچ راه درآمد دیگری جز گمرک ندارد. اگر گمرک نباشد و کار در آنجا کم شود کلا شهر فلج می‌شود. اینجا کارخانه‌ای نیست و همه کسب و کار‌ها مربوط به گمرک و واردات است».

او ادامه می‌دهد: «لنج‌دار به فکرش خودش است، گمرک به فکر خودش است و شرکت‌ها هم به فکر خودشان هستند. هیچ مزایای شغلی وجود ندارد. اینکه مثلا بگویند به خاطر گرمای هوای کار تعطیل شود یا مزایایی داده شود، نیست. الان دما در گناوه به ۵۰ درجه هم می‌رسد. ما باید با همین وضعیت کار کنیم. خیلی از کارگران جدید حتی بیمه هم نیستند. بیمه ما مربوط به طرحی است که یک زمان اجرا شد و الان یک کارگر باربر به آسانی نمی‌تواند بیمه باربری شود و باید همه حق بیمه‌اش را خودش بپردازد».

شکاف درآمد و هزینه به موضوعی تکراری در مباحث کارگری تبدیل شده است. مدت‌هاست که فعالان حوزه کارگری از وجود این شکاف گسترده انتقاد می‌کنند و می‌گویند چرخ زندگی یک کارگر با حداقل حقوق به هیچ وجه نمی‌چرخد. سبد معیشت خانوار در اسفند ۹۷، سه میلیون و ۷۵۹هزار و ۲۶۲ تومان تعیین شد و فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور اخیرا اعلام کرده این رقم در اردیبهشت امسال به شش میلیون و ۴۸۲هزار و ۲۱۵تومان رسیده است. 

حداقل حقوق امسال برای یک فرد حدود دو میلیون تومان است که یک سوم هزینه‌های یک خانوار را هم تامین نمی‌کند. 

حالا در نظر بگیرید که یک فرد از این هم کمتر حقوق بگیرد و امنیت شغلی هم نداشته باشد؛ یعنی نداند ماه بعد همین پول ناچیز هم به دستش می‌رسد یا نه. وضعیت کارگران باربری در بسیاری از بنادر کشور از جمله بندر گناوه به همین صورت است و در غیاب تشکل‌هایی که از حقوق این کارگران دفاع کنند، آنها روزگار سختی را می‌گذرانند.