فرشاد اسماعیلی، حقوقدان و پژوهشگر حقوق کار

برای ورود به بحث وضعیت بازار کار آنلاین در ابتدا باید یک دسته‌بندی سه‌گانه از نیروهای کار ارائه دهم. به اعتبار یک دسته‌بندی سه‌گانه، استخراج و تولید مواد اولیه که با مواد طبیعی سروکار دارد، مثل جنگل‌ها، معادن، ماهیگیری و... به عنوان بخش نخست اقتصاد معرفی می‌شوند. قدرت استعماری در این بخش اقتصاد خیلی فعال است و در کشورهای توسعه‌نیافته بخش اعظمی از طبقه کارگر مشغول تولید ثروت در این بخش هستند.

بخش دوم، صنایع تولیدی هستند که اینها به نوعی خروجی‌های بخش اول را قابل استفاده می‌کنند و به صورت محصول نهایی درمی‌آورند. این بخش خلق ثروت بسیاری دارد و حجم بالایی از انرژی مصرف می‌کند بنابراین موجب تخریب محیط‌زیست می‌شود. در کشور ما این بخش مصداق زیادی دارد و کلا در کشورهای در حال توسعه این بخش خیلی فعال است.

بخش دیگری از اقتصاد که ما با آن سروکار داریم بخش خدمات است. مشتری این بخش می‌تواند همان بخش‌های اول و دوم یا مصرف‌کننده نهایی باشد. از شبکه حمل و نقل و توزیع گرفته تا خدمات پزشکی و حقوقی و آموزشی و حتی خدمات آنلاین در این بخش جا می‌گیرد.

خدمات آنلاین نیز بخشی از این اقتصاد را دربرمی‌گیرد. مهارت و میزان توانایی‌های فرد در تعیین وزن و جایگاه او در فضای کسب و کار آنلاین اهمیت دارد و با توجه به این موضوع احتمال به هم ریختن قواعد منصفانه کار وجود دارد چراکه فرد مجبور است برای بالابردن توانایی خود از ساعات فراغت خود بزند و ساعات بیشتری کار کند.

معمولا با این توجیه که برای پیشبرد کار در مراحل اولیه باید سخت کار کرد و با القای این موضوع که کارگران کار را از آن خود بدانند و تلقین احساس مالکیت نسبت به ابزارآلات و سرمایه اولیه کار، این توقع ایجاد می‌شود که کارگران ساعات کاری بیشتری با حقوق کمتری کار کنند و توقع می‌رود از توانایی‌های شخصی خود مثل شبکه‌های اجتماعی و تیم‌ورک‌ها برای بهره‌وری بیشتر استفاده کند. پس کارگر باید تمام تلاش خود را انجام دهد تا آن مجموعه بتواند جایگاه خود را در فضای رقابتی پیدا کند. البته به اعتبار دیگر، بخش‌های دیگری از اقتصاد هم با توجه به تحولات تکنولوژی وجود دارد که بخش چهارم محسوب می‌شود و شامل خدماتی چون پردازش اطلاعات برای مشاوره، پردازش اطلاعات آموزشی، طراحی و برنامه‌ریزی و تولید محتوا است. این بخش کامل به دانش و مهارت کارگر وابسته است و کاملا صنعت غیرمادی محسوب می‌شود. کارگران این بخش به کارگران شناختی معروف هستند و ارتباط زیادی با اطلاعات یا فناوری اطلاعات یا رسانه دارند و توسعه این بخش از اشتغال هم کاملا وابسته به خدمات مربوط به فناوری اطلاعات است.

ویژگی این دسته از کارها این است که کارفرما تن به بیمه کردن نیروی کار نمی‌دهد، ساعت متعارف برای آنها رعایت نمی‌شود و در چارچوب قانون کار با آنها رفتار نمی‌شود. در واقع کارفرمایان بیشتر به دنبال دور زدن قانون کار هستند. با توجه به ماهیت جدیدی که این نوع کارها دارند سیستم نظام حقوقی بیمه‌ای و نظام حقوقی کار نتوانسته سریع خود را با این بخش جدید از اقتصاد لینک دهد و کارفرمایان از این خلاء به خوبی استفاده می‌کنند و نیروی کار را به استثمار می‌کشند. در نتیجه این وضعیت با کارگرانی مواجه‌ایم که به اسم اینکه کار در محیط فیزیکی نیست، ساعات بیشتری مشغول به کارند و از مرخصی بهره‌مند نیستند و به نوعی کار بدون توقف محسوب می‌شود. اکنون به سمتی رفته‌ایم که در خیلی از کارها نتیجه مهم‌تر از وسیله شده در حالی‌که در مجموع، کارگر تعهدی به نتیجه ندارد. به عبارتی دیگر در وضعیت عادی کارگر موظف است در زمان مشخصی کار کند و بعد کار تعطیل می‌شود و چنانچه کارگر نتوانست کار را در همان زمان مشخص انجام دهد، به روز بعد محول می‌شود. در واقع کار از جنس کارگری است ولی از ماهیت کارهای مقاطعه کاری که باید نتیجه را محقق کرد استفاده می‌شود. متاسفانه در این فضاهای جدید هدف جایگزین وسیله شده و این وضعیت استثمار هرچه بیشتر نیروی کار را با خود به همراه دارد.