رامین پرتو

اظهارات اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، مبنی بر لزوم بازپس‌گیری پایگاه هوایی بگرام از طالبان، بار دیگر افغانستان را در مرکز توجه افکار عمومی جهان و به خصوص رسانه‌ها و اندیشکده‌ها قرار داده است. ترامپ دیروز (یکشنبه) در پیام‌هایی تهدیدآمیز اعلام کرد که اگر کابل این پایگاه را به واشنگتن واگذار نکند، «اتفاقات بدی» رخ خواهد داد و حالا این موضع‌گیری با واکنش‌های شدید مقامات طالبان، حکومت موقت افغانستان، و همچنین واکنش محتاطانه همسایگان و رقبای جهانی آمریکا روبه‌رو شده است.

قبل از هر چیز باید توجه شود که پایگاه بگرام، که در شمال کابل قرار دارد، طی دو دهه گذشته مهم‌ترین مرکز نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان بوده و جایگاهی استراتژیک و ویژه در محاسبات نظامی و امنیتی واشنگتن دارد. اکنون، بازگشت دوباره بحث حضور آمریکا در بگرام نه تنها منازعه‌ای جدید در روابط افغانستان و ایالات متحده ایجاد کرده، بلکه رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در غرب آسیا را نیز وارد مرحله تازه‌ای کرده است.

بگرام؛ تاریخچه و اهمیت استراتژیک

پایگاه هوایی بگرام نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ به دست شوروی ساخته شد و پس از اشغال افغانستان در سال ۱۹۷۹، به یکی از مراکز اصلی عملیات ارتش سرخ تبدیل شد. با آغاز حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، این پایگاه به سرعت در اختیار پنتاگون قرار گرفت و طی ۲۰ سال جنگ، مهم‌ترین نقطه تمرکز عملیات نظامی آمریکا علیه طالبان و سازمان القاعده بود.

واقعیت این است که بگرام تنها یک پایگاه نظامی ساده نیست؛ بلکه موقعیتی راهبردی در تقاطع سه قدرت بزرگ جهان یعنی چین، روسیه و ایران دارد. تحلیلگران نظامی آمریکا بارها تأکید کرده‌اند که این پایگاه به‌عنوان «زمین کلیدی استراتژیک» امکان نظارت و اعمال فشار بر این سه کشور را فراهم می‌سازد. به همین دلیل، خروج شتاب‌زده نیروهای آمریکایی در اوت ۲۰۲۱ و واگذاری کنترل بگرام به طالبان، از نگاه بسیاری در واشنگتن «اشتباهی استراتژیک» قلمداد می‌شود.

اکنون بازگشت دوباره موضوع بگرام، نشان می‌دهد که دولت ترامپ به دنبال ترمیم آن «اشتباه تاریخی» است؛ اما پرسش اصلی این است که آیا شرایط داخلی و بین‌المللی اجازه چنین بازگشتی را می‌دهد یا خیر؟

طالبان و قاطعیت در برابر فشار!

طالبان که پس از توافق دوحه در سال ۲۰۲۰ و خروج نیروهای خارجی در ۲۰۲۱ قدرت را در کابل به دست گرفت، هرگونه حضور نظامی خارجی را «خط قرمز» خود می‌داند. سخنگویان و مقامات ارشد این گروه در واکنش به تهدیدهای ترامپ بارها اعلام کرده‌اند که حتی «یک وجب از خاک افغانستان» قابل معامله نیست. به عنوان مثال فصیح‌الدین فطرت، رئیس ستاد کل وزارت دفاع افغانستان، در پاسخ به اظهارات ترامپ تأکید کرد که «ما از هیچ تهدیدی نمی‌ترسیم؛ این را در جهاد ۲۰ ساله علیه ایالات متحده ثابت کرده‌ایم.» همچنین، امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، یادآور شد که آمریکا طی دو دهه گذشته در افغانستان شکست خورده و جرئت اشغال دوباره را نخواهد داشت و حتی برخی از مقامات طالبان اعلام کرده‌اند که آنها آماده یک جنگ 20 ساله دیگر در صورت مداخله آمریکا هستند!

تجربه تاریخی نشان می‌دهد که طالبان در برابر تهدیدات خارجی معمولاً سرسختانه مقاومت می‌کند اما با این حال، چند عامل می‌تواند معادله را تغییر دهد که اولین مورد آن بحران اقتصادی است و سپس موضوع دیرینه کسب مشروعیت از سوی این جریان است

در این راستا، طالبان با استناد به توافق دوحه، واشنگتن را موظف می‌دانند که از تهدید علیه استقلال سیاسی افغانستان پرهیز کند و این موضع‌گیری، نه تنها پاسخی قاطع به تهدید ترامپ است، بلکه پیامی به دیگر قدرت‌ها نیز می‌فرستد مبنی بر اینکه افغانستان امروز حاضر نیست بار دیگر میدان اشغال خارجی شود!

با این حال، برخی تحلیلگران بر این باورند که فشارهای اقتصادی، نیاز به تعامل بین‌المللی، و مسائل انسانی ممکن است طالبان را در آینده به سمت نوعی سازش محدود با آمریکا سوق دهد؛ هرچند این احتمال در حال حاضر ضعیف به نظر می‌رسد.

هراس پکن و مسکو

بازگشت احتمالی آمریکا به بگرام صرفاً موضوعی میان واشنگتن و کابل نیست؛ بلکه پایگاهی با این موقعیت، بازیگران منطقه‌ای و جهانی را نیز نگران کرده است. روسیه به عنوان کشوری که همواره نفوذ خود را در آسیای مرکزی حفظ کرده، حضور دوباره آمریکا در افغانستان را تهدیدی علیه منافع امنیتی خود می‌داند. مسکو که روابط پیچیده‌ای با طالبان دارد، نگران است استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در بگرام موجب تقویت حضور اطلاعاتی واشنگتن در مرزهای جنوبی روسیه شود و چنین تحولی می‌تواند به کاهش نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و تضعیف ابتکارهای امنیتی مسکو در منطقه منجر شود.

چین نیز واکنشی محتاطانه اما نگران نشان داد و سخنگوی وزارت خارجه این کشور تأکید کرد که آینده افغانستان باید به دست مردم این کشور تعیین شود و افزایش تنش‌ها خلاف آرمان‌های مردمی است. نگرانی اصلی پکن از حضور آمریکا در بگرام، نزدیکی این پایگاه به مرزهای غربی چین و منطقه حساس «سین‌کیانگ» است؛ جایی که پکن نسبت به هرگونه نفوذ خارجی و تحریک جریان‌های بنیادگرای رادیکال حساسیت ویژه دارد. همچنین، ترامپ آشکارا گفته که موقعیت بگرام به دلیل نزدیکی به تأسیسات هسته‌ای چین برای واشنگتن اهمیت دارد؛ همین اظهارات کافی است تا نگرانی‌های پکن چند برابر شود.

ایران نیز به عنوان همسایه غربی افغانستان، از بازگشت نیروهای آمریکایی به بگرام بیم دارد یا حداقل با دید شک و شبهه به آن نگاه می‌کند؛ چراکه این پایگاه در گذشته محلی برای نظارت بر تحرکات منطقه‌ای تهران بوده و استقرار مجدد نیروهای آمریکایی می‌تواند بار دیگر ایران را در معرض فشارهای امنیتی قرار دهد.

از سوی دیگر، کشورهای همسایه مانند پاکستان نیز با احتیاط واکنش نشان داده‌اند. به عنوان مثال سخنگوی وزارت خارجه پاکستان اعلام کرد این موضوع «مسئله‌ای میان افغانستان و آمریکا است»؛ موضعی که نشان می‌دهد اسلام‌آباد تمایل ندارد مستقیماً وارد این منازعه شود.

روسیه به عنوان کشوری که همواره نفوذ خود را در آسیای مرکزی حفظ کرده، حضور دوباره آمریکا در افغانستان را تهدیدی علیه منافع امنیتی خود می‌داند و مسکو که روابط پیچیده‌ای با طالبان دارد، نگران است استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در بگرام موجب تقویت حضور اطلاعاتی واشنگتن در مرزهای جنوبی روسیه شود

چرا آمریکا در پی بازپس‌گیری بگرام است؟

تحلیل‌گران دلایل متعددی را برای علاقه دوباره واشنگتن به بگرام ذکر می‌کنند که نخست موضوع مبارزه با تروریسم است. آمریکا همچنان نگران فعالیت شاخه‌های داعش و القاعده در افغانستان است و بگرام می‌تواند پایگاهی مناسب برای عملیات ضدتروریسم باشد. 

بحث موقعیت ژئوپولیتیک هم یکی دیگر از این مسائل است؛ چراکه بگرام در قلب آسیای میانه و نزدیک به چین، روسیه و ایران قرار دارد و این پایگاه ابزاری مؤثر برای رصد و مهار رقبای جهانی آمریکا خواهد بود.

سومین مورد هم جبران اشتباه خروج ۲۰۲۱ از افغانستان است. ترامپ و بسیاری از جمهوری‌خواهان معتقدند خروج شتاب‌زده بایدن از افغانستان موجب تضعیف اعتبار آمریکا شد و حالا بازگشت به بگرام می‌تواند تلاشی برای بازسازی آن اعتبار باشد.

چهارمین موضوع، رقابت با چین است؛ در شرایطی که رقابت پکن و واشنگتن روزبه‌روز تشدید می‌شود، حضور نظامی در بگرام برای آمریکا ابزاری جهت اعمال فشار بر چین و جلوگیری از گسترش نفوذ اقتصادی و امنیتی پکن در افغانستان است.

طالبان در برابر آمریکا کوتاه می‌آید؟

طالبان در مواضع رسمی خود قاطعانه اعلام کرده که واگذاری بگرام غیرممکن است. تجربه تاریخی نیز نشان می‌دهد که این گروه در برابر تهدیدات خارجی معمولاً سرسختانه مقاومت می‌کند اما با این حال، چند عامل می‌تواند معادله را تغییر دهد که اولین مورد آن بحران اقتصادی است. باید توجه شود که افغانستان تحت حاکمیت طالبان با فشار شدید اقتصادی و تحریم‌های بین‌المللی روبه‌رو است و اگر آمریکا پیشنهاد امتیازات اقتصادی و سیاسی چشمگیر بدهد، ممکن است طالبان به برخی همکاری‌های محدود تن دهد.

دومین محور، مسئله زندانیان و گروگان‌ها است. همان‌طور که زلمی خلیل‌زاد اشاره کرده بود، پیشرفت در این موضوع می‌تواند راه را برای توافقات گسترده‌تر، حتی درباره بگرام، باز کند.

سومین مورد هم نیاز به مشروعیت بین‌المللی است. طالبان همچنان به رسمیت شناخته نشده و هرگونه توافق با آمریکا شاید راهی برای کاهش انزوای دیپلماتیک کابل باشد. با این وجود، احتمال واگذاری کامل بگرام به آمریکا در کوتاه‌مدت بسیار اندک است و طالبان چنین اقدامی را خیانت به استقلال کشور تلقی خواهد کرد.