سران کشورهای عربی - اسلامی با محور حمله اسرائیل به قطر، گردهم میآیند؛
آزمون اتحاد امنیتی اعراب برای مهار تلآویو

رامین پرتو
همه نگاهها این روزها به دوحه، پایتخت قطر دوخته شده است؛ جایی که امروز (دوشنبه) میزبان نشست اضطراری سران کشورهای عربی و اسلامی خواهد بود. این نشست در پی حمله بیسابقه اسرائیل به خاک قطر برگزار میشود که از سوی بسیاری از تحلیلگران بهعنوان «نقطه عطفی خطرناک در روند منازعات خاورمیانه» توصیف شده است. آنچه به این اجلاس اهمیت دوچندان میبخشد، نهتنها نقض آشکار حاکمیت یک کشور عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس، بلکه تهدید مستقیم معادلات امنیتی در غرب آسیا توسط تلآویو است؛ چراکه این معادلات سالها بر پایه ائتلافهای سنتی، حضور پایگاههای آمریکایی و توافقهای تجاری شکل گرفته بودند و حالا زیر تیغ تهدید اسرائیل قرار گرفته است.
قطر به عنوان میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه یعنی «العدید»، سالها سرمایهگذاری میلیاردی در اقتصاد آمریکا کرده و نقشی کلیدی در میانجیگریهای منطقهای داشته است؛ با این حال، واشنگتن نهتنها مانع حمله اسرائیل نشد بلکه روایتهای متناقضی درباره زمان اطلاعرسانی به دوحه ارائه کرد
نخستین آزمون اتحاد عربی- اسلامی
اینکه کدام مقامات در اجلاس دوحه حضور خواهند داشت و چه موضعی اتخاذ میکنند، موضوعی است که در برآیند نشست تأثیرگذار است. منابع دیپلماتیک گزارش دادهاند که عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، در این نشست حضور خواهد یافت که نشانه اهمیت این اجلاس و تلاش برای بازگرداندن اعتبار به «اقدام مشترک عربی» است. تحلیلگران باور دارند که مصر بهعنوان پرجمعیتترین کشور عربی و دارنده یکی از قدرتمندترین ارتشهای عربی دنیا، میتواند نقشی تعیینکننده در این نشست ایفا کند. در این میان برخی از رسانههای عربی در تحلیل خود اعلام کردهاند که گزینههای مطرح روی میز سران عربی و اسلامی احتمالاً شامل محکومیت صریح حمله اسرائیل به خاک قطر، تحرک هماهنگ در شورای امنیت و سازمان ملل، اعمال فشارهای اقتصادی و رسانهای علیه تلآویو و حتی بازنگری در روابط تجاری و دیپلماتیک با اسرائیل است.
به باور ناظران منطقهای و کارشناسان مسائل خاورمیانه، همین گزینهها نشان میدهد که نشست دوحه نخستین آزمون جدی برای عبور از مرحله محکومیت لفظی به اقدام عملی است. اگر کشورهای عربی تنها به بیانیههای تند بسنده کنند، نتیجهای مشابه دهههای گذشته رقم خواهد خورد؛ اما اگر تصمیمات عملی مانند تعلیق روابط اقتصادی یا فراخوانی سفرا اتخاذ شود، آنوقت شکلگیری «مرحله تازهای» در تقابل با اسرائیل را شاهد خواهیم بود.
در این میان، احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب، تأکید کرده است که «پیام اجلاس دوحه روشن بود و آن این است که قطر تنها نخواهد بود». او هشدار داد که ادامه جنایات اسرائیل و سکوت جامعه جهانی به معنای فروپاشی نظم حقوق بینالملل خواهد بود؛ چراکه این خطر همه کشورهای منطقه را تهدید میکند.
از سوی دیگر عبدالله بنکیران، نخستوزیر پیشین مراکش دیروز (یکشنبه) به صراحت اعلام کرده که هیچ کشور عربی نمیتواند ادعا کند از گزند حملات و سناریوهای امنیتی - نظامی اسرائیل در امان است. او با طرح پرسشی هشداردهنده گفت چه چیزی تضمین میکند رژیمی که دوحه را بمباران کرده، فردا به ابوظبی، ریاض یا حتی رباط و الجزایر حمله نکند؟ این سخنان بازتاب گستردهای یافت و نشان داد که نگاه عمومی در جهان عرب تغییر کرده و تهدید اسرائیل دیگر محدود به فلسطین یا غزه نیست، بلکه تمامی حاکمیتهای عربی را نشانه رفته است.
از سوی دیگر، منابع مصری خبر دادهاند که قاهره در سایه افزایش تنشها، ایده تشکیل «نیروی مشترک عربی» را دوباره روی میز گذاشته است؛ طرحی که نخستین بار حدود ۹ سال پیش مطرح شد اما به دلیل اختلافات داخلی و موانع اجرایی به نتیجه نرسید. حالا مصر پیشنهاد داده است که این نیرو با مشارکت دهها هزار نظامی شکل بگیرد و ساختاری مشابه ناتو داشته باشد و سازوکاری تشکیل شود که در صورت حمله به هر کشور عربی بتوان ذیل آن، واکنش جمعی به اسرائیل نشان داد.
از سوی دیگر احمد داوود اوغلو، نخستوزیر و وزیر خارجه پیشین ترکیه پس از سالها گوشهنشینی روز گذشته (یکشنبه) در مصاحبه با روزنامه اماراتی نشنال صراحتاً حمله اسرائیل به قطر را تهدیدی برای کل منطقه دانست و اعلام کرد که آنکارا باید خطراتی را که با آن مواجه است، برای شرکای خود در ناتو در میان بگذارد؛ چراکه هر لحظه ممکن است از سوی تلآویو مورد حمله قرار بگیرد.
اگر کشورهای عربی پس از اجلاس دوحه و خصوصاً طی چند ماه آینده به این جمعبندی برسند که آمریکا حاضر نیست به قیمت تضعیف روابط با اسرائیل از آنها دفاع کند، چارهای جز همگرایی منطقهای و تنوعبخشی به شرکای راهبردی برای آنها باقی نخواهد ماند
قطر، آمریکا و تزلزل تضمینهای امنیتی
با تمام این مواضعی که اتحاذ شده باید توجه داشت که حمله اسرائیل به خاک قطر تنها نقض حاکمیت یک کشور عربی نبود، بلکه تردیدهای عمیقی را درباره ارزش شراکت امنیتی با ایالات متحده ایجاد کرد. قطر به عنوان میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه یعنی «العدید»، سالها سرمایهگذاری میلیاردی در اقتصاد آمریکا کرده و نقشی کلیدی در میانجیگریهای منطقهای داشته است. با این حال، واشنگتن نهتنها مانع حمله اسرائیل نشد بلکه روایتهای متناقضی درباره زمان اطلاعرسانی به دوحه ارائه کرد.
کارشناسان غربی اعتراف کردهاند که سکوت آمریکا در قبال این حمله، تبعات سنگینی نسبت به نگاه کشورهای منطقه به «تضمینهای امنیتی واشنگتن» خواهد داشت. به عنوان مثال تد سینگر، مقام پیشین سیا در گفتوگو با گاردین اعلام کرده که این حمله نشان داد آمریکا مانعی در برابر سلطهجویی اسرائیل در غرب آسیا نخواهد بود.
همچنین میدلایستآی نوشته است که کشورهای خلیج فارس که تاکنون امنیت خود را با پایگاههای آمریکایی و توافقهای تجاری گره زده بودند، اکنون درمییابند که این قاعده شکننده است و حالا پرسش اساسی این است که آیا میلیاردها دلار سرمایهگذاری در اقتصاد آمریکا واقعاً امنیت حاکمیتهای عربی را تضمین میکند؟
سناریوی اتحاد نظامی- امنیتی عربی
حمله اسرائیل به قطر باعث شد بحث اتحاد نظامی عربی- اسلامی بیش از هر زمان دیگری مطرح شود. به باور تحلیلگران، این حمله همان «شوک راهبردی» است که میتواند زمینهساز شکلگیری یک چارچوب امنیتی تازه باشد که سه دلیل اصلی برای اجرای این ضرورت وجود دارد. دلیل نخست، وجود یک تهدید مشترک است. امروز نهتنها فلسطین بلکه خاک کشورهای عربی مانند قطر مستقیماً هدف قرار گرفته و این امر انگیزهای قدرتمند برای شکلگیری جبهه واحد ایجاد میکند. دومین دلیل ایجاد خلل و شکاف در تضمینهای آمریکا خواهد بود؛ به صورتی که سکوت واشنگتن و ناتوانی آن در حفاظت از متحدان، اعراب را به سمت اتکا به توان جمعی خود سوق میدهد.
دلیل سوم هم تجربههای پیشین است؛ چراکه تشکیل ائتلافهای منطقهای مانند دفاع مشترک شورای همکاری خلیج فارس یا نیروی مشترک عربی هرچند ناکام ماندهاند، اما چارچوبهای اولیهای برای همکاری نظامی و امنیتی فراهم کردهاند. با این حال، چالشها نیز کم نیستند و مواردی مانند اختلافات سیاسی عمیق میان کشورهای عربی، رقابتهای ژئوپلیتیکی (مانند رقابت مصر- ترکیه یا ایران- عربستان) و نگرانی از سوءاستفاده برخی بازیگران از چنین اتحادی در این میان تردیدها را دوچندان کرده است.
در پایان باید توجه شود که یکی از تبعات مستقیم حمله به قطر، تغییر نگاه کشورهای عربی متحد آمریکا است. این کشورها سالها امنیت خود را بر اساس «چتر حمایتی واشنگتن» تعریف کرده بودند، اما اکنون روشن شده که حتی وجود بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا نیز مانع حمله اسرائیل نمیشود.
در نتیجه، احتمال دارد بسیاری از کشورهای عربی، بهویژه در خلیج فارس، در میزان اعتماد به تضمینهای آمریکا تجدیدنظر کنند و حتی نزدیکی بیشتر به چین، روسیه و حتی ایران از گزینههای محتمل خواهد بود. از سوی دیگر احتمال افزایش سرمایهگذاری در صنایع دفاعی داخلی و تلاش برای ایجاد ساختارهای امنیتی منطقهای بیشتر میشود و این روندها میتواند آینده نظم امنیتی خاورمیانه را دگرگون کند. به همین دلیل اگر کشورهای عربی پس از اجلاس دوحه و خصوصاً طی چند ماه آینده به این جمعبندی برسند که آمریکا حاضر نیست به قیمت تضعیف روابط با اسرائیل از آنها دفاع کند، چارهای جز همگرایی منطقهای و تنوعبخشی به شرکای راهبردی برای آنها باقی نخواهد ماند.
دیدگاه تان را بنویسید