رامین پرتو

برای نخستین‌بار پس از پایان جنگ جهانی دوم، آلمان تصمیم به استقرار دائمی یک تیپ نظامی کامل در خارج از مرزهای خود گرفته است. این اقدام تاریخی که شامل استقرار قریب به پنج‌هزار نیروی نظامی در لیتوانی است، نماد بازگشت قدرتمندانه آلمان به عرصه نظامی قاره اروپا و بخشی از یک چرخش بنیادین در سیاست امنیتی این کشور محسوب می‌شود. استقرار این تیپ در جبهه شرقی ناتو، پاسخی مستقیم به تهدیدهای ژئوپلیتیکی فزاینده از سوی روسیه و نشانه‌ای از عزم جدید اروپایی‌ها برای مقابله با آسیب‌پذیری‌های امنیتی خود است؛ به‌ویژه پس از بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده و کاهش پیش‌بینی‌شده نقش واشنگتن در دفاع از اروپا.

برلین در سال ۲۰۱۱ خدمت اجباری سربازی را لغو و به سمت یک ارتش حرفه‌ای و داوطلبانه حرکت کرد؛ اما اکنون، با نیاز فزاینده به افزایش ظرفیت نظامی، دولت در حال بازنگری در این تصمیم تاریخی است و در این راستا بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان، اعلام کرده که به دنبال بازگرداندن روند خدمت اجباری است

در مراسم رسمی اعلام این تصمیم در پایتخت لیتوانی، فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، با لحنی قاطعانه گفت: «امنیت متحدان بالتیک، امنیت ما نیز هست.» این جمله‌، علاوه بر ارسال پیامی روشن به روسیه، بیانگر آن است که آلمان دیگر صرفاً تماشاگر تحولات امنیتی در قاره اروپا نخواهد بود. تصمیم استقرار تیپ رزمی در لیتوانی، اگرچه در پاسخ به تهدیدهای مشخصی از سوی مسکو اتخاذ شده، اما در بطن خود حاکی از تغییر استراتژیک در فهم برلین از نقش و مسئولیت‌هایش در نظام دفاعی جمعی اروپا است. 

مختصات تیپ اعزامی و اهمیت استراتژیک استقرار آن

تیپ اعزامی آلمان قرار است در منطقه رودنینکای، در نزدیکی شهر ویلنیوس (پایتخت لیتوانی) مستقر شود. این تیپ شامل حدود ۴۸۰۰ نیروی رزمی، صدها پرسنل پشتیبانی غیرنظامی، و نزدیک به ۲۰۰۰ دستگاه تجهیزات زرهی و پشتیبانی خواهد بود؛ از جمله تانک‌ها، خودروهای زرهی، وسایل نقلیه لجستیکی و سامانه‌های پیشرفته فرماندهی و کنترل که طبق برنامه‌ریزی‌ها، این تیپ تا پایان سال ۲۰۲۷ به طور کامل عملیاتی خواهد شد. 

اهمیت استقرار این تیپ نه‌فقط در ابعاد نظامی، بلکه در سطح نمادین نیز بی‌سابقه است. این نخستین بار از سال ۱۹۴۵ است که آلمان واحدی با این ابعاد را خارج از خاک خود مستقر می‌کند؛ آن هم در منطقه‌ای که عملاً خط مقدم در برابر هرگونه تهدید بالقوه از سوی روسیه محسوب می‌شود.

استقرار تیپ نظامی آلمان در لیتوانی، نه‌فقط در ابعاد نظامی، بلکه در سطح نمادین نیز بی‌سابقه است، چراکه این نخستین بار از سال ۱۹۴۵ است که آلمان واحدی با این ابعاد را خارج از خاک خود مستقر می‌کند؛ آن هم در منطقه‌ای که عملاً خط مقدم در برابر هرگونه تهدید بالقوه از سوی روسیه محسوب می‌شود

کشورهای بالتیک (اعم از لیتوانی، لتونی و استونی) به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص خود، از آسیب‌پذیرترین اعضای ناتو هستند. این سه کشور از طریق کریدوری باریک موسوم به «شکاف سووالکی» به سرزمین اصلی ناتو متصل می‌شوند؛ نوار باریکی که بین خاک روسیه و بلاروس (متحد وفادار مسکو) قرار دارد. در صورت وقوع یک درگیری گسترده، قطع این مسیر می‌تواند سه کشور بالتیک را از سایر متحدان خود جدا کند. بنابراین، استقرار یک تیپ مجهز آلمانی در این منطقه نه‌فقط به‌عنوان نیروی بازدارنده، بلکه به‌عنوان نمادی از عزم ناتو برای دفاع از مرزهای شرقی خود تلقی می‌شود. 

زمینه‌های سیاسی و امنیتی تصمیم برلین

استقرار تیپ آلمانی در لیتوانی در فضایی صورت می‌گیرد که نگرانی‌ها از نیت واقعی روسیه در حال افزایش است. از زمان آغاز جنگ در اوکراین در سال ۲۰۲۲، کشورهای اروپای شرقی به‌طور خاص در معرض تهدیدهای مستقیم یا غیرمستقیم کرملین قرار داشته‌اند. به‌گفته گیتاناس نائوسدا، رئیس‌جمهور لیتوانی، روسیه و بلاروس اخیراً رزمایش‌های مشترک نظامی را در نزدیکی مرزهای کشورش آغاز کرده‌اند؛ اقدامی که در فضای متشنج فعلی، به‌عنوان بخشی از فشار نظامی و روانی مسکو بر همسایگانش تحلیل می‌شود. آلمان که در سال‌های اخیر به یکی از بزرگ‌ترین حامیان اوکراین تبدیل شده، اکنون با درکی جدید از تهدیدات امنیتی، در حال بازتعریف نقش سنتی خود در ساختار دفاعی اروپا است. از زمان آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، برلین حجم بی‌سابقه‌ای از کمک‌های نظامی، از جمله تانک‌های لئوپارد ۲، را به کی‌یف ارسال کرده است. هرچند آلمان تاکنون از مشارکت مستقیم در جنگ اجتناب کرده، اما حمایت‌های گسترده‌اش از اوکراین، این کشور را به یکی از ارکان اصلی محور تقابل در برابر توسعه‌طلبی روسیه تبدیل کرده است. ژنرال کارستن بروئر، رئیس ستاد دفاع آلمان، اخیراً اعلام کرده که این کشور باید تا سال ۲۰۲۹ برای ورود به یک جنگ تمام‌عیار آماده باشد. او گفت: «ما در منطقه‌ای خاکستری زندگی می‌کنیم که در آن مرز میان صلح و درگیری به‌شدت کمرنگ شده است».

تغییرات در ساختار دفاعی ناتو؟

بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ نیز یکی دیگر از عوامل محرک برای تصمیمات اخیر آلمان است. ترامپ همواره بر کاهش نقش ایالات متحده در دفاع از اروپا تأکید داشته و بارها اعضای ناتو را تهدید کرده که اگر سهم بیشتری از هزینه‌های دفاع جمعی را نپردازند، نباید انتظار حمایت نظامی آمریکا را داشته باشند. در چنین شرایطی، کشورهای اروپایی، به‌ویژه آلمان، به این نتیجه رسیده‌اند که برای تضمین امنیت خود، باید نقش پررنگ‌تری در ساختار دفاعی ناتو ایفا کنند و وابستگی خود را به حمایت نظامی ایالات متحده کاهش دهند. فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، اخیراً اعلام کرد که دولت او قصد دارد ارتش این کشور را به «قوی‌ترین ارتش متعارف در اروپا» تبدیل کند. او تأکید کرد که همه منابع مالی لازم برای تحقق این هدف تأمین خواهد شد و گفت: «دوستان و شرکای ما این را از ما انتظار دارند و در واقع، خواستار آن هستند». 

احیای خدمت اجباری در آلمان؟

با تشدید تنش‌های امنیتی، موضوع کمبود نیروی انسانی در ارتش آلمان به یکی از چالش‌های اصلی تبدیل شده است. این کشور در سال ۲۰۱۱ خدمت اجباری سربازی را لغو کرد و به سمت یک ارتش حرفه‌ای و داوطلبانه حرکت کرد. اما اکنون، با نیاز فزاینده به افزایش ظرفیت نظامی، دولت در حال بازنگری در این تصمیم تاریخی است. بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان، اعلام کرده که اگر داوطلبان کافی برای پیوستن به ارتش ثبت‌نام نکنند، کشورش ممکن است از اوایل سال آینده بار دیگر به خدمت اجباری بازگردد. او از بررسی «مدل سوئدی» سخن گفته است؛ مدلی که ترکیبی از خدمت داوطلبانه و گزینش اجباری محدود است. پیستوریوس در مصاحبه‌ای با روزنامه فرانکفورتر آلگماینه گفت: «ما اکنون در حال طراحی قانونی هستیم که تا پایان سال ارائه خواهد شد. این مدل در ابتدا مبتنی بر مشارکت داوطلبانه است. اما اگر زمانی برسد که تعداد داوطلبان کافی نباشد، ممکن است آن را اجباری کنیم». این اقدامات در حالی انجام می‌گیرد که آلمان باید طبق برآورد ناتو، قادر به بسیج نیرویی بالغ بر ۴۶۰ هزار نفر (از جمله ۲۰۰ هزار نیروی فعال) باشد. اما با توجه به نرخ بالای ترک خدمت در ارتش و دشواری جذب نیروهای جدید، این هدف دور از دسترس به نظر می‌رسد.

واکنش روسیه و خطر تقابل بلندمدت

در سوی مقابل، روسیه همواره این تحرکات را به‌عنوان تهدیدی علیه امنیت خود معرفی کرده و ادعاهای غرب درباره برنامه‌های تهاجمی کرملین را «مزخرف» خوانده است. مقامات روسی، کشورهای ناتو را به دامن زدن به هراس عمومی و توجیه افزایش بودجه‌های نظامی خود متهم کرده‌اند. با این حال، واقعیت میدانی حاکی از آن است که تنش‌های منطقه‌ای وارد مرحله‌ای تازه شده‌اند و نه دیپلماسی و نه هشدارهای سیاسی نتوانسته‌اند از تشدید رقابت نظامی در اروپای شرقی جلوگیری کنند. در چنین فضایی، اقدامات بازدارنده، از جمله استقرار نیروهای نظامی در خط مقدم شرقی ناتو، نه‌تنها ضروری، بلکه حیاتی به نظر می‌رسند. از منظر بسیاری از تحلیل‌گران غربی، هزینه‌های پیشگیرانه بهتر از خطر مواجهه با جنگی ناخواسته اما محتمل است.