رامین پرتو

مساله تقابل چین و ایالات متحده از چند دهه پیش به یک راهبرد مشخص و البته اصلی در سپهر سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شده و همواره این موضوع در ادوار مختلف و در دولت های جمهوریخواه و دموکرات در حال پیگیری است. واقعیت این است که چین برای ایالات متحده به حدی مهم قلمداد می‌شود که موضع‌گیری‌ها در این خصوص عمدتاً از سوی رئیس جمهور آمریکا اتخاذ می‌شود در صورتی که در بسیاری از کشورهای جهان هر کشوری که به عنوان دشمن یا حریف قلمداد می‌شود، ابتداً رسانه‌ها افکار عمومی را در مورد آن آماده می کنند و سپس پای کارشناسان و مقامات سطح سوم و دوم به این ماجرا باز می‌شود و در نهایت که تنش به اوج خود می‌رسد یا منافع در خطر قلمداد می‌شود، رئیس جمهور یا نخست‌وزیر آن کشور به عنوان فرد اصلی در گرداندن صحنه سیاسی- نظامی وارد میدان می‌شود و اقدام به اتخاذ موضع می‌کند. اما در مورد مواجهه آمریکا با چین اساساً ما شاهد چنین فضایی نیستیم. در ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، او سعی کرد به هر طریق که شده، روابط با پکن را به سمت نزاع متمایل نکند و عملاً در این راستا امتیازاتی به چینی‌ها داد. به عنوان مثال کارخانه‌های مشهور آمریکایی مانند اَپل، خط سرهم کردن تولیدات خود را به خاک چین انتقال دادند؛ چراکه در این کشور دستمزد روزانه کارگران بسیار ارزان بود اما در مقابل چینی‌ها سعی کردند تکنولوژی ساخت آمریکا را بومی‌سازی کنند که در نهایت دو برند معروف شیائومی و هوآوی پس از چند سال بعد به صورت قدرتمندتر وارد عرصه تکنولوژی شدند. اگرچه اوباما عقیده داشت که باید تنش با چین به صفر برسد و بنا را مسامحه سیاسی و نوعی «صلح سرد» قرار داد اما پس از آن دونالد ترامپ که زیر و بم اقتصاد و تجارت را به سبک خود می‌دانست وارد کاخ‌سفید شد و در تئوری و عمل دشمنی علنی با پکن را در دستور کار قرار داد که نمونه مشهود آنرا باید به راه انداختن جنگ تعرفه‌ها دانست. او حتی کمک نظامی به تایوان را عملیاتی کرد و سپس با روی کار آمدن جو بایدن باز هم شاهد یک روند تقابلی با چین از سوی واشنگتن هستیم. نکته مهم این است که تفاوت تاکتیک ترامپ با بایدن همین حالا به صورت علنی قابل ملاحظه است. از منظر بسیاری از تحلیلگران علوم استراتژیک بایدن به نوعی یک «صلح گرم» را با کمی تغییر از راهبرد اوباما پیش گرفته است اما در حوزه اقتصادی به تندی ترامپ علیه پکن موضع نمی‌گیرد. در این راستا مشاهده کردیم که چندی پیش رئیس جمهوری چین برای روشن شدن مدل تجارت میان پکن و واشنگتن به دیدار جو بایدن رفت و هر دو طرف در این راستا سعی کردند یک موضع میانه را برگزینند که به تجارت چند میلیارد دلاری میان این دو ابرقدرت اقتصادی آسیب وارد نشود اما در این میان نکته بسیار مهم نوع حرکت مارپیچ ایالات متحده در اطراف چین و به خصوص در دریای چین جنوبی است که حالا به نظر می‌رسد واشنگتن و تیم بایدن قصد دارند به هر ترتیب که شده چین را در این خصوص آزار بدهند. 

نکته بسیار مهم در فضای فعلی حرکت مارپیچ ایالات متحده در اطراف چین و به خصوص در دریای چین جنوبی است که حالا به نظر می‌رسد واشنگتن و تیم بایدن قصد دارند به هر ترتیب که شده چین را در این خصوص آزار بدهند

توکیو   و    مانیل، متحدین   واشنگتن   علیه   پکن  

دموکرات‌های حاکم بر کاخ‌سفید سعی دارند که حد تنش با چین را صرفاً دفاعی جلوه دهند و هرگونه اقدامی اعم از تقویت شرکای خود مانند ژاپن، فیلیپین و کره‌جنوبی در قبال پکن را امری عادی و در چارچوب توافقات دوجانبه قلمداد کنند

روز پنجشنبه فومیو کیشیدا، نخست‌وزیر ژاپن وارد واشنگتن شد و بایدن بعد از استقبال رسمی از وی در محوطه چمن جنوبی کاخ سفید، دیداری در پشت درهای بسته با او برگزار کرد. رئیس جمهور آمریکا ضمن سخنرانی در برابر نظامیانی که با لباس تشریفات در مراسم مفصل او برای استقبال از کیشیدا حضور داشتند گفت که از نقش‌آفرینی جهانی فزاینده ژاپن و حمایت‌های این کشور از اوکراین در جنگ با روسیه ستایش می‌کند. بایدن در  آستانه آغاز دیدار با کیشیدا در دفترش گفت که اتحاد دو کشور هرگز به اندازه حال حاضر قوی نبوده است. رویترز قبل از این دیدار اعلام کرد که در دستور کار دیدار بایدن و کیشیدا امضای بالغ بر ۷۰ توافق همکاری از جمله در حوزه‌های نظامی، فضا و فن‌آوری وجود دارد. ساعاتی بعد از این دیدار نخست‌وزیر ژاپن طی بیانیه‌ای مشترک «عصر جدیدی از همکاری نظامی» را با هدف مقابله با چین اعلام کردند. لحظاتی بعد هم بایدن طی کنفرانس مطبوعاتی مشترک با «فومیو کیشیدا» نخست‌وزیر ژاپن عنوان کرد که ما در حال افزایش قابلیت همکاری و برنامه‌ریزی ارتش‌هایمان هستیم تا آنها بتوانند به روشی یکپارچه و موثر در کنار هم فعالیت کنند. او گفت که برای اولین‌بار اعلام می‌کنم که ژاپن، ایالات متحده و استرالیا یک سیستم شبکه‌ای از ساختار هوایی، موشکی و دفاعی ایجاد خواهند کرد و ما هم‌چنین نسبت به برگزاری رزمایش سه‌جانبه‌ با ژاپن و بریتانیا مشتاق هستیم. روزنامه گاردین هم در این خصوص نوشته است که ظاهرا این اقدام با «هدف تقویت نیروهای آمریکا و ژاپن در صورت وقوع بحرانی مانند حمله احتمالی چین به تایوان» انجام شده، اما رئیس‌جمهور آمریکا تاکید داشته که این اقدام صرفا دفاعی بوده و ملت یا منطقه‌ای را تهدید نمی‌کند. فارغ از این مساله باید توجه شود که روز گذشته (جمعه) باید با نخست وزیر ژاپن و فردیناند مارکوس، رئیس جمهور فیلیپین یک نشست سه‌جانبه برگزار کرد و در جریان این نشست که در میانه تنش‌ها با پکن برگزار شد، متعهد شد که از فیلیپین در مقابل هرگونه حمله در دریای چین جنوبی دفاع کند. گاردین در این خصوص اعلام کرد که این نشست در کاخ سفید پس از تقابل‌های مکرر بین ناوهای چینی و فیلیپینی در آبراه مورد مناقشه دریای چین جنوبی و نگرانی از وقوع یک درگیری گسترده‌تر برگزار شده است و بایدن هم صراحتاً اعلام کرده که هرگونه حمله به ناوها، جنگنده‌ها یا نیروهای مسلح فیلیپین در دریای چین جنوبی باعث اجرای پیمان دفاعی مشترک با ما (آمریکا) می‌شود. با نگاهی به این تحولات و اظهارات بایدن باید به این نکته مهم اشاره کنیم که اساساً ایالات متحده در دوران حاکمیت دموکرات‌ها بر کاخ‌سفید سعی می‌کنند که حد تنش با چین را صرفاً دفاعی جلوه دهند و هرگونه اقدامی اعم از تقویت شرکای خود مانند ژاپن، فیلیپین و کره‌جنوبی در قبال پکن را امری عادی و در چارچوب توافقات دوجانبه قلمداد کنند. بر همین اساس باید دید که واکنش چینی‌ها به این موضوع در کوتاه و میان مدت چه خواهد بود.