سیدمحمد میرزامحمدزاده

پنج‌شنبه هفته گذشته (چهارم بهمن‌ماه)، طالبان ملاعبدالغنی برادر، یکی از همراهان ملامحمدعمر در جریان بنیان‌گذاری این جنبش در سال 1993 را به عنوان مذاکره‌کننده ارشد در جریان مذاکرات صلح با ایالات‌متحده که در قطر در حال برگزاری است،‌ منصوب کرد.

برادر که پیش‌تر به‌عنوان معاون مولوی هیبت‌الله آخوندزاده، رهبر کنونی طالبان نیز انتخاب شده بود، احتمالاً به زودی به دوحه سفر می‌کند تا به زلمی خلیل‌زاد، فرستاده صلح آمریکا، در مذاکرات صلح بپیوندند.

برادر در بین طالبان به عنوان یک رهبر نظامی کاریزماتیک محترم است و یک شخصیت مذهبی برجسته به شمار می‌رود که هنوز به تفکرات بنیادین طالبان، مربوط به زمان افتتاح این گروه در اواسط دهه 1990 پایبند است؛ عقایدی که هدف اولیه آن پایان دادن به جنگ داخلی افغانستان و جنگ‌طلبی بود.

او اولین رهبر ارشد طالبان است که تداوم جنگ را بیهوده و پوچ دانست و در سال 2009مذاکرات مخفیانه‌ای را با مقامات دولت حامد کرزای، در کابل و به صورت غیرمستقیم با ایالات‌متحده و نیروهای ناتو آغاز کرد.

پاکستان، پشتیبان اصلی طالبان، در آن زمان با دستگیری برادر در فوریه سال 2010 (بهمن - اسفند 88) در کراچی و لو دادن همه ابعاد مخفی دیدارها، به این مذاکرات شکننده پایان داد. اسلام‌آباد در واقع با این دستگیری پیام محکمی را به طالبان و دولت افغانستان فرستاد مبنی بر اینکه در فرآیند سیاسی که سیاست‌های این کشور را در افغانستان تعیین می‌کند،‌ دخالت نکنند. بازداشت برادر منجر به ایجاد خصومت شدید بین کابل و اسلام‌آباد شد و خشم طالبان را به دلیل احترامی که برای برادر به عنوان یکی از رهبران بنیان‌گذار خود قائل بودند، به دنبال داشت.

بعد از فشارهایی از سوی ایالات‌متحده و قطر، پاکستان در ماه اکتبر (مهر - آبان) بعد از هشت و سال و نیم، وی را آزاد کرد. او برای درمان پزشکی در کشور باقی ماند. آزادی برادر و ارتقای جایگاه متعاقب آن به‌عنوان مذاکره‌کننده ارشد طالبان امید‌ها را در مورد نگرش پاکستان به فرآیند صلح افزایش داد و به‌طور مشخص دیدگاه مخالف نظامیان پاکستان نسبت به صلح‌جویی رهبران طالبان تغییر یافته است.

اجماع گسترده‌ای برای پایان دادن به جنگ افغانستان وجود دارد؛ ‌چراکه جنگ بلند‌مدت آثار مخربی بر دولت‌های همسایه به دنبال داشته است و بی‌قانونی فزاینده و عدم اجرای پروژه‌های زیرساختی اقتصادی در این کشور، منجر به ارتقای جایگاه گروه‌های تروریستی در این کشور شده است

پاکستان به دلیل بی‌میلی برای پایان دادن به جنگ افغانستان، از لحاظ سیاسی در منطقه منزوی شده است؛ از طرفی برخی گروه‌هایی از طالبان پاکستان، شامل مجموعه‌ای از گروه‌های جهادی، همواره به اهدافی در پاکستان حمله می‌کنند و باز به خاک افغانستان می‌گریزند که خسارات زیادی را برای پاکستان به همراه داشته و همین موضوع دستور کار پاکستان را تغییر داده است. مذاکرات پیوسته بین آمریکاییان و طالبان جایی برای ابهام باقی نگذاشته است که طالبان دیگر حمایت یا مأمنی برای گروه‌های تروریستی از خارج افغانستان تأمین نمی‌کند. دیپلمات‌های غربی در اسلام‌آباد حالا به ارتش کمک می‌کنند که مأموریت خلیل‌زاد به نتیجه برسد. شاید برای مشاهده تأثیر حمایت پاکستان از فرآیند صلح هنوز باید منتظر ماند، اما از طرف دیگر ارتش پاکستان به مقامات ارتش هند و رهبران مدنی برای آغاز دوباره مذاکرات بر سر منطقه مورد مناقشه دست پیدا کرده است. جدا از حمایت پاکستان از مأموریت خلیل‌زاد، قامت برادر درون جنبش طالبان شانس صلح‌ را تقویت کرده است. زمانی وی فرماندار استان هرات و معاون وزیر دفاع طالبان در زمان سقوط این گروه در سال 2001 بود. کسانی که با برادر بعد از اشغال کابل در دهه 90 میلادی دیدار کرده بودند، او را فردی میانه‌رو در مسائل اجتماعی یافتند. وی برای بازنگه‌داشتن روابط با غرب و همسایگان افغانستان پافشاری می‌کرد. تندروهای طالبان تحت‌تأثیر اوسامه‌ بن‌لادن آژانس‌های امدادی غربی را وادار به ترک افغانستان کردند و کشور با قحطی شدید و بحران اقتصادی مواجه شد. برادر جلوی انزوای افغانستان و قطع همه کمک‌ها به افغانستان مقاومت کرد. وی از وابستگی کشور به کمک‌های اقتصادی غرب آگاه بود.

اگرچه او با فشار بن‌لادن در افغانستان بعد از اینکه ملاعمر در سال 1996 به وی قدرت داد مخالف بود، اما همچنان پس از سقوط رژیم در قندهار در کنار ملاعمر باقی ماند.

با توجه به خدمات ارزنده و بی‌عیب و نقص برادر به طالبان، هیچ رهبری قادر به مقابله با بردار در صورتی که او برای صلح گام بردارد، نخواهد بود. از طرفی او قوی‌ترین شخص برای مجاب کردن فرماندهان نظامی طالبان برای پذیرش صلح است؛ فرماندهانی که خواهان ادامه جنگ هستند و مدعی اعلام پیروزی کامل و اعمال نظام شریعت در کشور هستند؛‌ همان اقدامی که در دهه 1990 انجام دادند. ایالات‌متحده از حضور وی در مذاکرات قطر بهره‌مند می‌شوند؛‌ چراکه خلیل‌زاد و همکاران وی با شخصیتی برجسته و رهبر طالبانی تصمیم‌ساز صحبت می‌کنند که می‌تواند سیاست‌ها را تعیین کند.

با توجه به خدمات ارزنده و بی‌عیب و نقص «برادر» به طالبان، هیچ رهبری قادر به مقابله با «بردار» در صورتی که او برای صلح گام بردارد، نخواهد بود. از طرفی او قوی‌ترین شخص برای مجاب کردن فرماندهان نظامی طالبان برای پذیرش صلح است

گروه خلیل‌زاد مسیر طولانی را پیموده‌اند و مقامات آمریکا و طالبان بر چارچوب قوانین یک قرارداد صلح توافق کرده‌اند که در آن طالبان وعده می‌دهند دیگر مأمنی برای گروه‌های تروریستی در آینده نباشند و به ایالات‌متحده کمک کنند که از شر القاعده و داعش در افغانستان رها شود. این توافق می‌تواند به خروج کامل سربازان آمریکایی به منظور بازگشت آتش‌بس و مذاکرات طالبان با دولت افغانستان بینجامد.

اما مسئله اصلی همچنان حل نشده باقی می‌ماند. طالبان خواهان اعلام خروج کامل سربازان آمریکایی است و اینکه زندانیانشان از زندان‌های افغان به عنوان اولین گام آزاد شوند. آمریکایی‌ها تاکنون اولین امتیاز را از طالبان گرفته‌اند و خاک افغانستان دیگر از سوی گروه‌های تروریستی استفاده نمی‌شود. ایالات‌متحده همچنین بر آتش‌بس طالبان علیه نیروهای آمریکایی و افغان‌ها اصرار دارد و مذاکرات برای توافقی در مورد آینده سیاسی افغانستان با حضور اشرف‌ غنی و دولت کابل آغاز می‌شود.

تاکنون طالبان از ملاقات با غنی و دولت وی سر باز زده و آن‌ها را آلت دست خوانده است. چنین موضع سیاسی اگر طالبان برای پایان دادن به جنگ مصمم باشند، پذیرفتنی نیست. برادر سابقه طولانی در مذاکره با همه رهبران افغان دارد و ممکن است او بتواند طالبان را مجاب به بازبینی مواضع خود کند.

از طرفی وعده ادامه کمک‌های اقتصادی از سوی ایالات‌متحده و ناتو به محض به نتیجه رسیدن مذاکرات، می‌تواند عامل مهمی برای ترغیب طالبان برای در نظر گرفتن یک توافق صلح باشد. علی‌رغم اختلافات گسترده بین بازیگران منطقه‌ای، از جمله ایران و کشورهای عربی خلیج فارس، هند و پاکستان و پاکستان و افغانستان، در حال حاضر اجماع گسترده‌ای برای پایان دادن به یک جنگ در افغانستان وجود دارد. جنگ بلند‌مدت آثار مخربی بر دولت‌های همسایه به دنبال داشته است؛‌ چراکه بی‌قانونی فزاینده در افغانستان و عدم اجرای پروژه‌های زیرساختی اقتصادی در این کشور، منجر به ارتقای جایگاه گروه‌های تروریستی در این کشور شده است.

از طرفی تجربه خلیل‌زاد در زادگاهش که به زمان دولت ریگان در زمان اشغال افغانستان از سوی شوروی سابق بازمی‌گردد، به صورت قابل انکاری موثر بوده است. مردم افغان حالا برای اولین بار در دوران 40 ساله جنگ طولانی‌مدت شاهد کورسوی امید پایانی برای این بحران هستند.