فرشاد گلزاری

نشست دو روزه سازمان ملل درباره افغانستان در دوحه روز دوشنبه در حالی به پایان رسید که وزارت امور خارجه طالبان، اعلام کرده بود که هیأتی را به این نشست اعزام نخواهد کرد. این نشست که به میزبانی و ابتکار عمل سازمان ملل متحد و با حضور آنتونیو گوترش، دبیرکل این سازمان در پایتخت قطر برگزار شد در حقیقت دومین گفتمان بین‌المللی به ریاست سازمان ملل درباره افغانستان از زمان در دست گرفتن قدرت در این کشور توسط طالبان در اوت ۲۰۲۱ و پس از ۲۰ سال جنگ با آمریکا و متحدان آن به شمار می‌رود. نکته مهم این است در حالی که طالبان برای شرکت در اولین کنفرانس دعوت نشده بود، سازمان ملل به دنبال حضور این گروه حاکم بر افغانستان در نشست دوم بود که موفق نشد. در روز یکشنبه و دقیقاً در زمانی که قرار بود افتتاحیه این نشست برگزار شود بسیاری از رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به تحلیل و تفسیرهای مختلفی روی آوردند و در این میان برخی از آنها مدعی شدند که طالبان صرفاً به دلیل مسائل مربوط به زنان و حواش آن در این رویداد بین‌المللی شرکت نکرده است. این تحلیل شاید تا حدودی درست باشد اما اساساً طالبان موضوع زنان و تحصیل و اشتغال آنها را یک موضوع لاینحل نمی‌بیند و مخالفان این روند مانند سراج‌الدین حقانی، وزیر کشور فعلی طالبان و برخی دیگر به دنبال آن هستند تا طیف محافظه‌کار و سنتی طالبان را متقاعد کنند که در حوزه زنان قدری تعلل و عقب‌نشینی کنند. 

شوریدن طالبان بر مخالفان! 

 اینکه چرا نمی‌توان گفت مساله زنان در افغانستان ممکن است «سال‌ها» به طول بینجامد به این دلیل است که در معادله افغانستان صرفاً چیزی به نام طالبان به عنوان یک قید مطلق نداریم بلکه در آنسوی پرونده مذکور، دو جناح دیگر اعم از مخالفان داخلی و خارجیِ طالبان به انضمام جامعه ملل وجود دارند. این دو جناح هرکدام برای خود منافعی را به صورت مستقیم و غیرمستقیم در افغانستان از 2 سال پیش تا مدت نامعلوم تبیین کرده‌اند و نمی‌گذارند طالبان یک شبه این راهبردها و معادلات را به هم بزند. در سوی دیگر علاوه بر سازمان ملل، ایالات متحده هم به عنوان تنها کشوری که با طالبان توافق مکتوب دارد به انضمام دولت‌های اروپایی و حتی کشورهای منطقه مانند ترکیه، قطر، عربستان، چین، روسیه و غیره منافع خاص خود را دنبال می‌کنند و همین تعدد و برخورد منافع است که طالبان را گاه به عقب زده و گاه نام این جریان را در عرصه بین‌المللی برجسته می‌کند که این مساله به صورت مستقیم به موضوع به رسمیت شناختن طالبان مربوط است. تمامی این مولفه‌ها در حالی خود را عیان کرده که روز دوشنبه و پس از پایان نشست دوحه با محوریت افغانستان، دبیرکل سازمان ملل فاش کرد که چرا طالبان در این نشست حضور نداشته است. گوترش گفت که خواسته‌های طالبان شامل حذف اعضای جامعه مدنی افغانستان از مذاکرات در دوحه قطر و برخورداری از رفتاری می‌شد که به‌ منزله به رسمیت شناختن طالبان به‌عنوان حاکمان قانونی این کشور است و این دقیقاً همان چیزی است که با اصول دموکراسی و راهبردهای جهان در قبال این جریان مغایرت دارد. گرچه گوترش این مساله که غیبت طالبان به روند گفت‌وگوها آسیب رسانده باشد را رد کرد، اما گفت که بحث در مورد نتایج نشست با آنها می‌توانست مفید باشد که البته امروز این اتفاق نیفتاد و فکر می‌کنم ما راه‌حلی برای مشارکت طالبان پیدا خواهیم کرد. این اظهارات دبیرکل ملل متحد نشان می‌دهد که باز هم یک بام و دوهوای سیاسی در خصوص پرونده افغانستان وجود دارد که بخشی از آن به یکجانبه‌گرایی طالبان مربوط است و بخشی دیگر به خط‌دهی‌های خارجی.