فرشاد گلزاری

این روزها نهادهای تاثیرگذار ایالات متحده که نقش کلیدی در سیاست خارجی کشورشان ایفا می‌کنند، سخت مشغول کار هستند. نهادهایی که می‌توان وزارت خارجه آمریکا را در رأس هرم آن دانست و در کنار این نهاد، وزارت خزانه‌داری، پنتاگون و همچنین آژانس اطلاعات مرکزی (سازمان سیا) هم در حال رسیدگی به پرونده‌های جاری و پیش بردن سناریوهایی هستند که در ساختار بالادستی واشنگتن ترسیم شده است. بر اساس یک عرف نانوشته، زمانی که تحرک در ساختار سیاسی – امنیتی یک کشور آن هم در محور خارجی بیش از حد زیاد می‌شود و رسانه‌ها هم آن را دائم مخابره می‌کنند، این ذهنیت ایجاد می‌شود که دولت مذکور به دنبال چه چیزی است یا می‌خواهد چه اتفاقی را رقم بزند؟ به عنوان مثال وزیر خارجه آمریکا روز گذشته (دوشنبه) عازم آمریکای لاتین شد تا بر تعهد آمریکا در این منطقه تاکید کرده و با سه رهبر چپگرای جدید در بحبوحه نگرانی‌ها مبنی بر اینکه بی‌توجهی به این نیمکره به چین اجازه نفوذ اقتصادی داده، دیدار کند. بر اساس آنچه که رویترز گزارش داده، آنتونی بلینکن در سفر چند روزه‌اش به کلمبیا، شیلی و پرو همچنین در نشست وزارتی شرکت کرده و درباره چالش‌های منطقه‌ای از جمله مهاجرت، قاچاق موادمخدر، بهبود پسا پاندمی، تغییرات اقلیمی و بحران ونزوئلا مذاکراتی خواهد داشت. برخی از رسانه‌های ایالات متحده هم اعلام کرده‌اند که مقامات ایالات متحده امید دارند که رهبران چپگرای جدید در آمریکای لاتین به لحاظ ایدئولوژیکی سختگیر نباشند و در عوض یک رویکرد دوستانه در مناسبات با آمریکا در پیش بگیرند. این سلسله سفرهای وزیر خارجه آمریکا به خوبی نشان می‌دهد که تهدید چین برای ایالات متحده بیش از حد خطرناک است و آنها تا حد باورنکردنی به دنبال خطاب قرار دادن پکن در حیاط خلوت خود یعنی آمریکای لاتین هستند. اینکه چرا بلینکن در شرایط فعلی به دنبال جلب رضایت کشورهای آمریکای جنوبی است به خوبی نشان می‌دهد که تیم جو بایدن و همچنین ساختار سیاسی – امنیتی آمریکا حالا که روسیه درگیر یک پرونده گسترده و پرهزینه به نام اوکراین شده است، به دنبال آن است تا به هر ترتیب که شده چینی‌ها را هم با مشکلات جدید روبرو کند و نگذارد نفوذ پکن بیش از حد عمیق شود. این سناریو اگرچه هم اکنون با گشوده شدن پرونده تایوان به نوعی به نفع آمریکا آغاز شده است اما به هر ترتیب باید متوجه بود که چینی‌ها هم در این رابطه صرفاً نظاره‌گر نخواهند بود. در این میان باید توجه داشت که ایالات متحده صرفاً اسیر پرونده چین و مقابله با این کشور نیست، بلکه واشنگتن درگیر نزاع گسترده با روسیه بر سر اوکراین است که خودِ این موضوع چندین بحث در درونش وجود دارد که یکی از مهمترین آنها را می‌توان مساله گسترش ناتو و همچنین موضوع بحران انرژی برآمده از آن دانست. واقعیت این است که الحاق چهار منطقه شرقی اوکراین به خاک روسیه برای ایالات متحده خوشایند نبوده است و به همین دلیل به دنبال آن است تا به هر نحو اوضاع را به نفع خود و به ضرر روسیه پیش ببرد.

الحاق چهار منطقه شرقی اوکراین به خاک روسیه برای ایالات متحده خوشایند نبوده است و به همین دلیل به دنبال آن است تا به هر نحوی اوضاع را به نفع خود و به ضرر روسیه پیش ببرد

آنکارا و تداوم نیاز آمریکا

یونانی‌ها همسو با واشنگتن به دنبال آن هستند تا هرگونه منازعه جاری در شرق مدیترانه و تقابل ناسنجیده در ناتو را حل و فصل کنند، چراکه آمریکا به یک ناتوی منسجم‌تر از گذشته در برابر روسیه نیاز دارد

برخی‌ معتقدند که ایالات متحده چندان از الحاق چهار منطقه شرق اوکراین به خاک روسیه عصبانی نیست بلکه برای این کشور چنین اقدامی به مثابه یک فرصت قلمداد می‌شود؛ چراکه با این اقدام اولاً احتمال مذاکره میان روسیه با طرفین غربی وجود دارد و ثانیا این اقدام باعث می‌شود تا اروپایی‌ها از شر روسیه بیش از حد به آمریکا پناه ببرند. در این میان اما ایالات متحده به دنبال آن است تا در قضیه ناتو باز هم روس‌ها را تا حدی که می‌تواند، آزار دهد و در این راه البته پرونده اوکراین همچنان ستون فقرات این استراتژی آمریکا به شمار می‌رود. بر همین اساس روز گذشته (دوشنبه) کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت آمریکا در شهر استانبول با ابراهیم کالین، مشاور ارشد رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه دیدار کرده و با او در خصوص «پیشرفت فنلاند و سوئد در مسیر پیوستن به ناتو» به بحث و گفت‌وگو پرداخته است. رویترز هم گزارش داده این دو که نشستشان از قبل به رسانه‌ها اعلام نشد، همچنین درباره اقدام ترکیه در محکوم کردن الحاق مناطق اوکراین به روسیه با یکدیگر بحث کردند. اینکه چرا سالیوان دقیقاً در این بازه زمانی به ترکیه سفر کرده و به دنبال جلب حمایت این کشور است، چندین دلیل دارد. ترکیه که از اعضای ائتلاف ناتو به شمار می‌رود از زمانی که روسیه در ۲۴ فوریه به اوکراین حمله کرد، تلاش داشته رویکرد دیپلماتیک متعادلی را در واکنش به این رخداد در پیش بگیرد. آنکارا در ضمن اینکه با تحریم‌های غرب علیه روسیه مخالفت کرده، با مسکو و کی‌یف، روابطی نزدیک دارد. آنکارا در عین حال از حمله روسیه به اوکراین انتقاد کرده و پهپادهای بیرق‌دار به اوکراین فرستاده است که نشان از بازی دوگانه اردوغان و تیمش در حوزه سیاست خارجی دارد. اما در این میان آنچه آمریکا را به سمت ترکیه متمایل می‌کند مساله سوئد و فنلاند است.این دو کشور پس از حمله روسیه به اوکراین، نامزد پیوستن به ائتلاف نظامی ناتو شدند اما ترکیه با طرح نگرانی‌هایی، با نامزدی آنها مخالفت کرد و حالا همین موضوع باعث شده تا سالیوان به استانبول بیاید. ترکیه با اعلام مخالفت خود به نوعی سعی دارد تا به هر ترتیب که شده امتیازهای بیشتری از ایالات متحده کسب کند که یکی از آنها خرید جنگنده‌های اف-16 خواهد بود. از سوی دیگر باید توجه داشت که به موازات این سفر، نیکوس دندیاس، وزیر امور خارجه یونان هم اعلام کرده که آتن می‌خواهد با ترکیه گفت‌وگویی سازنده بر مبنای قوانین بین‌المللی داشته باشد اما آنکارا باید ابتدا اقدامات تحریک‌آمیز شدید و بی‌سابقه خود را متوقف کند. این مواضع یونانی‌ها به خوبی نشان می‌دهد که آنها همسو با واشنگتن  به دنبال آن هستند تا بتوانند هرگونه منازعه جاری در شرق مدیترانه و همچنین هرگونه تقابل ناسنجیده در ناتو را حل و فصل کنند. واقعیت این است که ایالات متحده در شرایط فعلی به یک ناتوی منسجم‌تر از گذشته در برابر روسیه نیاز خواهد داشت و به همین دلیل باید گفت که تمسک آمریکا به ترکیه اگرچه یک نیاز به حساب می‌آید اما در جایی می‌تواند به بهانه دست یافتن به پیروزی یک الزامِ شدید معنا شود.