ظهور ترسناک راست افراطی در اروپا، موضوعی آشنا و همواره دغدغه سیاستمداران مترقی و رسانه‌های لیبرال است که به نظر حالا دوباره به بحران جدید قاره‌سبز بدل شده است. به گزارش نشریه آبزرور، پس از همه پرسی برگزیت در سال ۲۰۱۶ و پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، افزایش حمایت از ملی گراها، اروپا گریزها و احزاب متعصب به لحاظ فرهنگی پیش بینی می شد.

موفقیت انتخاباتی سوسیال دموکرات های چپ میانه آلمان در سال گذشته و عقب‌نشینی حزب آلترناتیو برای آلمان که یک حزب راست تندرو در آلمان است، نشان داد که نیروهای ارتجاع رو به انزوا هستند. سپس موعد دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه فرا رسید، زمانی که مارین لوپن از جناح راست افراطی به طور بی‌سابقه‌ای بیش از ۴۱ درصد از مجموع آرا را کسب کرد. درس جامع تری که می‌توان از این نوسانات گرفت، این است که تلاش‌ها برای تمیز دادن روندهای متمایز و گسترده در سطح اروپا می‌تواند گمراه کننده باشد. رفتارهای رای دهندگان در کشورهای مختلف متاثر از شخصیت ها، رویدادها، زمان‌بندی، موضوعات منطقه‌ای، وفاداری احزاب و سیستم‌های انتخاباتی است.

گفته می‌شود که احزاب پوپولیست راست افراطی یک مشکل پان اروپایی هستند که به همه دموکرات‌ها مربوط می‌شوند. به عنوان نمونه، زمینه های مشترک و پیوندهای ایدئولوژیک را می توان بین سوئد در منتهی الیه شمال اروپا و ایتالیا و در جنوب دریای مدیترانه یافت. در هر دو کشور،   احزاب راست رادیکال در حال روی کار آمدن هستند. شگفت آنکه دموکرات‌های سوئد که یک حزب با ریشه‌های نئونازی و موضعی سخت ضد مهاجرتی، قانون و نظم است، هفته گذشته در انتخابات سراسری این کشور به جایگاه دوم دست یافت و حمایت از آن برای ائتلاف راست‌میانه جدید با هدف جانشینی سوسیال دموکرات‌ها بسیار حائز اهمیت خواهد بود.

اگر موفقیت این حزب در سوئد به اندازه کافی هشداردهنده نیست، پس باید به این مورد توجه داشت در زادگاه گرتا تانبرگ (دختر نوجوان سوئدی فعال در حوزه زیست محیطی)، ۲۲ درصد از رای اولی ها در سن ۱۸ تا ۲۱ سال به دموکرات‌های این کشور رای دادند، حزبی که در سوظن راست افراطی اروپا در مورد بحران اقلیمی سهیم است. نگرانی‌ها در مورد هزینه های زندگی و بحران انرژی، جنگ در اوکراین، مهاجرت و جرایم مسلحانه که موضوعی داخل در سوئد است، شاید بتواند به توضیح این پدیده کمک کند. این مساله صرفا به سوئد محدود نمی شود. بلکه به ایتالیا نیز سرایت می کند، کشوری که احزاب راست افراطی برای پیروزی در انتخابات آتی خیز برمی‌دارند. نتایج نظرسنجی‌ها حاکی است که حزب «برادران ایتالیا» وابسته به جورجیا ملونی، یک جنبش پوپولیستی شورشی که اصل و نسب آن به موسولینی بازمی‌گردد، دولت بعدی ایتالیا را رهبری خواهد کرد.

این حزب از حمایت دو چهره مشهور جناح راستی یعنی سیلویو برلوسکونی نخست‌وزیر سابق ایتالیا و ماتئو سالوینی از حزب لیگ برخوردار است. هر دو در سیاست تفرقه خبره هستند. راست‌افراطی ایتالیا از ویژگی های مشترکی با برادران اروپایی برخوردار است، خصومت با نخبگان، تمایل به اقتدارگرایی، تحقیر چند فرهنگی و حقوق جنسیتی و دل مشغولی به هویت ملی که زیربنای نژادپرستی است. لهستان، هلند، اتریش، اسپانیا و صربستان جملگی نسخه های خاص خود را از این مساله شایع دارند. آسیبی که راست افراطی می تواند در قدرت وارد کند، به طرز دردناکی در مجارستان مشهود است. ویکتور اوربان نخست‌وزیر مجارستان و حزب «فیدز» وی مانع از اقدام اتحادیه اروپا در مورد اوکراین شده و اصلاحات قضایی، دانشگاهی، رسانه‌ای و مربوط به اقلیت‌ها را تضعیف کرده است. هفته گذشته، پارلمان اروپا اعلام کرد که مجارستان دیگر یک دموکراسی نیست.