فرشاد گلزاری

 حدود 21 روز دیگر سالگرد ورود مجدد طالبان به کابل و خروج مهندسی شده اشرف غنی، رئیس‌جمهوری پیشین افغانستان است و این در حالیست که با گذشت یکسال از آن تراژدی، هنوز هیچ مشکلی در افغانستان حل نشده و هیچ امری بسامان نرسیده است. کسانی که آن روزها را به یاد دارند نظاره‌گر سقوط شهروندان افغان در هواپیمای نظامی آمریکایی‌ها بودند که برای فرار از دست امارت اسلامی، حیات خود را قمار کردند و دست آخر هم ظرف چند ثانیه از بین رفتند. آن صحنه‌ها بدون شک در تاریخ بشریت به عنوان یک سند تاریک و تلخ باقی می‌ماند؛ چراکه ایالات متحده یکباره پس از دو دهه افغانستان را نه تنها ترک کرد بلکه اداره آن را به جریانی سپرد که هزاران نفر را در 20 سال گذشته از لب تیغ گذرانده و «جهاد علیه کفر» را با حذف و هرس و تفسیرهای موردنظر خود اجرایی کرده بود. بدون شک افغانستان سه چهره دارد.

چهره اول همان سال‌هایی بود که آمریکایی‌ها در آن حضور داشتند و اجازه دادند تلویزیون‌ها و شبکه‌های خصوصی و روزنامه‌ها و سایت‌های خبری متعدد با آزادی عمل فراوان شکل بگیرد و زنان هم در حال سر و شکل دادن هویت جدید خود بودند. چهره دومِ افغانستان همان چند روزی بود که یکباره اشرف غنی سوار بر هواپیما شد و کابل را به قصد امارات متحده عربی ترک گفت و آنجا بود که پرچم‌های سفید منقوش به «لا اله الا الله محمد رسول الله» که حامل آنها طالبان بودند در کابل و بسیاری از ولایات دیگر نمایان شد. چهره سوم افغانستان هم وضعیت فعلی است. وضعیتی که به نوعی نشان می‌دهد امارت اسلامی به دنبال آن است که چهره متمدنی از خود و افغانستان به دنیا نشان دهد ولی واقعیت دقیقاً خلاف این موضوع است.

آنچه مدنظر ما در این نوشتار است، مقطع سوم و بخشی از مقطع دوم افغانستان است که 15 آگوست را باید مبدأ آن بدانیم. بدون شک وضعیت آن هنگام افغانستان را باید یک «خلأ آنی» دانست؛ به گونه‌ای که ظرف چند ساعت دولت تعطیل یا به قول طالبان «اسقاط» شد و امارت اسلامی در کابل رخ عیان کرد اما اتفاق‌های پس از استقرار نشان داد که اساساً ما یک مدل از جابجایی هماهنگ قدرت با تجویز ایالات متحده را شاهد بوده‌ایم.

بسیاری از تحلیلگران در داخل کشور معتقدند که طالبان را باید «متغیر وابسته» دانست و بر این اساس اعتقاد دارند که این جریان دقیقاً هرآنچه که غرب می‌گوید را اجرایی می‌کند. اینکه این حرف تا چه حد صحت دارد موضوع ما نیست، بلکه در اینجا ما به کنشگری غرب در قبال طالبان و افغانستان اشاره می‌کنیم که حالا رگه‌هایی از آن پیدا شده که نشان می‌دهد اروپا و ایالات متحده هم در حال کلید زدن سناریوی جدیدی هستند. سناریویی که واشنگتن به نوعی در حال دست گذاشتن بر مولفه‌هایی است که می‌تواند طالبان را عصبانی کند؛ حال اینکه سازمان ملل در گزارش اخیر خود بر این موضوع تاکید کرده که «ایمن الظواهری»، رهبر سازمان القاعده نه تنها در قید حیات است، بلکه اسناد نشان می‌دهد که زیستگاه او در محیط طالبان یعنی «افغانستان» است!

توضیحات شرکت متا که در خاک آمریکا مستقر است مبنی بر حذف حساب‌های کاربری طالبان در شبکه‌های فیسبوک و اینستاگرام؛ به خوبی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به صورت مستقیم و از مجرای دولتی، طالبان و افغانستان را زیر فشار قرار نمی‌دهند، بلکه به دنبال آن هستند تا فعلاً اتحادیه اروپا را به صورت علنی با طالبان روبرو کنند

تاکید مجدد  بر عدم مشروعیت طالبان

در این میان و برای اثبات نیت اتحادیه اروپا و ایالات متحده که هر دو آنها 20 سال در افغانستان حضور داشتند و منابع مردم این کشور را به یغما بردند؛ باید به اظهارات اخیر سفیر اتحادیه اروپا در افغانستان مراجعه کرد. «وون برانت» در نشستی در پارلمان اروپا اعلام کرد که «ما روش بسیار محتاطانه‌ای را در پیش داریم و فکر می‌کنم یک چیز خوب در این میان وجود دارد که آن هم اجماع بزرگ در کشورهای غربی برای به رسمیت نشناختن طالبان است و فکر نمی‌کنم که نظر این اجماع به زودی‌ها تغییر کند». سفیر اتحادیه اروپا در افغانستان علاوه بر این موضع خاطرنشان کرد که قحطی و مشکلات بشری در افغانستان بیداد می‌کند و هنوز هم نمی‌توانیم بگوییم که قرار است چه زمانی این روند سامان بگیرد یا کمک به مردم افغانستان افزایش پیدا کند.

بسیاری از تحلیلگران معتقدند که طالبان را باید «متغیر وابسته» دانست و این جریان دقیقاً هرآنچه که غرب می‌گوید را اجرایی می‌کند، اما مواضع اروپا و آمریکا در چند روز گذشته نشان از تحریک و سرکوب سیاسی طالبان دارد

سخنان سفیر اتحادیه اروپا در به رسمیت نشناختن طالبان در حالی بیان می‌شود که امامعلی رحمان، رئیس‌جمهور تاجیکستان نیز در نشست سران کشورهای آسیای میانه در قرقیزستان عنوان کرد که طالبان آنچه را که تعهد کرده بود، عملی نساخته‌ است. این در حالیست که اخیراً منابعی در شمال افغانستان اعلام کردند که جنبش طالبان تاجیکستان در شمال افغانستان راه‌اندازی شده و حالا نه تنها تاجیکستان، بلکه روسیه هم از این روند احساس خطر می‌کند. اما فشار بر طالبان به اینجا خلاصه نمی‌شود و به نظر می‌رسد که یک طرح سراسری از سوی غرب در دست اجراست. به گونه‌ای که دیروز (شنبه) شرکت متا (فیسبوک سابق) به ریاست مارک زوکربرگ، اعلام کرد که حساب‌های کاربری طالبان در شبکه‌های فیسبوک و اینستاگرام حذف شده‌اند. چندی پیش هم در پی حذف حساب‌های کاربری خبرگزاری باختر و رادیو و تلویزیون ملی افغانستان که تحت کنترل طالبان است از سوی شرکت متا در شبکه‌های اجتماعی فیسبوک و اینستاگرام،  این شرکت در پاسخ به  خبرنگاران گفت که کارشناسان ما به این جمع‌بندی رسیدند که آسیب محتوای این حساب‌های کاربری بیشتر از جنبه خبری آنهاست.

این مدل اظهارات از سوی شرکت متا که در خاک آمریکا مستقر است، به خوبی نشان می‌دهد که حالا آمریکایی‌ها به صورت مستقیم و از مجرای دولتی طالبان و افغانستان را زیر فشار قرار نمی‌دهند، بلکه به دنبال آن هستند تا اتحادیه اروپا را به صورت علنی و مستقیم با طالبان روبرو کنند و خود به صورت پنهان طالبان را در کابل مورد هدف قرار دهند. از سوی دیگر مارکوس پوتزل، سرپرست دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) در یک نشست خبری در کابل با ارائه گزارشی اعلام کرد که نیروهای طالبان از زمانی که قدرت را در افغانستان به دست گرفته‌اند مرتکب صدها مورد نقض حقوق بشر از جمله قتل‌ و شکنجه شده‌اند و ما این گزارش را به صورت علنی تایید می‌کنیم. اینکه طالبان گزارش مذکور را دروغ قلمداد می‌کند، موضوع جدید یا تعجب‌آوری نیست اما باید توجه داشت که غرب با این اقدامات به صورت علنی انزوای جدید و ادامه‌دار را به طالبان ابلاغ کرده که شاید تبعات رادیکالی را دربرداشته باشد.