فرشاد گلزاری

عراق این روزها درگیر بحرانی است که از یک شکل به شکل دیگر تغییر حالت داده است. اساساً این کشور بعد از چیره شدن بر داعش و سقوط خلافت در موصل، دچار یک بهم‌ریختگی سیاسی شده که ریشه در گذشته دارد. بحرانی که امروز در عراق به وجود آمده به باور بسیاری از تحلیلگران و کهنه‌کاران حاضر در احزاب این کشور، نتیجه تعدد و برخورد منافع حزبی است اما مساله اینجاست که پرونده این معضل به گذشته برمی‌گردد. در زمان صدام که حزب بعث در این کشور حکمفرمایی می‌کرد، عملاً هیچ حزب، دسته یا جریان سیاسی جرأت نداشت که عرض اندام کند و ما شاهد یک حکومت یکدست بودیم. برخی‌ از کسانی که در آن دوران زندگی می‌کردند و یک‌جانبه‌گرایی صدام را به چشم دیده بودند، حالا معتقدند که همان روند بهتر از وضعیت فعلی بود! این طیف که خود را همچنان طرفداران حزب بعث می‌دانند و حتی داعش را طور دیگری تفسیر می‌کنند، معتقدند که در مشرق زمین و به خصوص در خاورمیانه باید یک دیکتاتور خوب وجود داشته باشد تا کشور از هم نپاشد. در مقابل عده‌ای دیگر که حمله آمریکا در سال 2003 به بغداد و برچیده شدن حزب بعث را یک نعمت بزرگ برای خود و آینده‌شان می‌دانند، معتقدند که روند دموکراسی فعلی در حال تکمیل شدن است و حتی دعواهای جناحی هم بخشی از این روند تلقی می‌شود. در امتداد این دو نظریه، یک نظریه سوم هم وجود دارد که اصولاً از سوی جوانان عراق و حتی نخبگان امروزی و خبرنگاران این کشور مطرح می‌شود. آنها معتقدند کسانی که حالا در ساختار سیاسی عراق حضور دارند، نه تنها نتوانسته‌اند مشکلات کشور را حل و فصل کنند، بلکه صرفاً برای چپاول اموال و منابع عراق وارد عرصه سیاسی، امنیتی و اقتصادی کشور شده‌اند. این طیف نه تنها در افکار خود بلکه حالا در نوشتارها و حساب‌های کاربری‌شان در فیسبوک هم اعلام می‌کنند که سیاستمداران کشورشان جز تشدید فقر، بیکاری و تزلزل اجتماعی و سیاسی چیزی در این چند دهه به آنها هدیه نداده‌اند! این طیف با اشاره به مشکلات اقتصادی و عدم توسعه در کشور به این موضوع اشاره می‌کنند که چهره‌های سیاسی کشورشان آشکارا به مردم دروغ می‌گویند و هر کدام به یک کشور متصل هستند و هر وقت هم که بخواهند از عراق خارج می‌شوند و با پاسپورت دوم خود به اروپا یا آمریکا سفر می‌کنند. با این تفسیر حالا اگر به رویدادهای اخیر سیاسی در عراق نگاهی گذرا بیندازیم، به وضوح می‌بینیم که با گذشت بیش از پنج ماه از انتخابات سراسری در این کشور، هنوز احزاب با یکدیگر به شدت درگیر هستند و مقتدی صدر باز هم به عنوان نقش اصلی این داستان شناخته می‌شود. صدر اساساً معتقد است که نباید سهم‌خواهی‌ها در داخل عراق بیش از پیش ادامه داشته باشد و اوضاع را تحت‌الشعاع قرار دهد و بارها بر هماهنگی میان تمام احزاب تاکید کرده است، اما به نظر می‌رسد که او خودش در حال اجرای سناریویی است که به نظر می‌آید چیزی جز سهم‌خواهی حداکثری را در خود جای نداده است.

برخی‌ها معتقدند که اطلاعات موجود حاکی از وجود اختلاف میان مقتدی صدر و حزب دموکرات کردستان عراق و ائتلاف اکثریت ملی (متشکل از ائتلاف‌های تقدم و عزم) بوده و ممکن است دلیل اتخاذ تصمیمات جدید مقتدی صدر این اختلافات باشد

شمشیر از رو برای کُردها

روشنفکران و جوانان عراقی حالا در نوشتارها و حساب‌های کاربری‌شان در فیسبوک اعلام می‌کنند که سیاستمداران کشورشان جز تشدید فقر، بیکاری و تزلزل اجتماعی و سیاسی چیزی در این چند دهه به آنها هدیه نداده‌اند! و نزاع‌های سیاسی فقط به ضرر مردم تمام شده است

طی چند روز اخیر رهبر جریان صدر عراق دست به اقدامی زد که همه را متعجب و حتی ناراحت کرد. روز شنبه رهبر جریان صدر عراق مذاکرات با فراکسیون‌های سیاسی را به حالت تعلیق درآورد و از نمایندگان فراکسیون خود خواست در جلسه انتخاب رئیس‌جمهور حاضر نشوند. خیلی‌ها فکر می‌کردند این اقدام ممکن است دروغ باشد، اما حسن العذاری، رئیس فراکسیون صدر در پارلمان جلوی دوربین‌ها آمد و این مساله را تایید کرد و آب پاکی را روی دست کردهای عراق ریخت. در این میان یک منبع نزدیک به جریان صدر عراق اعلام کرده که تصمیمات اخیر صدر یک تاکتیک سیاسی است و این به معنای لغو توافق میان ائتلاف سه جانبه احزاب سیاسی که بیشترین تعداد کرسی‌های پارلمان را به دست آورده‌اند، نیست. در این میان برخی دیگر با تایید این موضوع اعلام کرده‌اند که اعلام فشارهای زیاد از سوی همه احزاب داخلی و خارجی بر صدر باعث شد که وی تاکتیک سیاسی اتخاذ کند که همه امور را به جای واقعی خود بازگرداند و پیام روشنی را ارائه دهد که فراکسیون صدر مخالف معاملات حزبی است و به جای آن درصدد اتخاذ برنامه دولتی اصلاحات ملی است که خواسته‌های ملت عراق را برآورده می‌کند؛ چراکه آنها خواهان دولتی هستند که برای شهروندان کار کند نه احزاب. این مواضع نشان می‌دهد که صدر به دنبال دور کردن احزاب از منافع‌پرستی است، اما در مقابل این تحلیل، طیف دیگری معتقدند که رفتار صدر 180 درجه با این مساله تفاوت دارد. افراد وابسته به احزاب و جریان‌های مختلف در عراق معتقدند که مقتدی صدر در نتیجه فشارها بر احزاب کُرد و سنی و حمایت نکردن آنها از یک حزب شیعه در مقابل احزاب شیعه دیگر و منزوی کردن چارچوب هماهنگی شیعیان عراق این تصمیم را اتخاذ کرده است. برخی دیگر معتقد بودند که جریان صدر درصدد به تعویق انداختن موعد تعیین رئیس‌جمهور عراق تا زمان بررسی شکایات مطرح شده علیه هوشیار زیباری، نامزد حزب دموکرات کردستان عراق برای تصدی پست ریاست جمهوری است که ظهر دیروز (یکشنبه) دادگاه فدرال عراق مقرر کرد، روند نامزدی هوشیار زیباری برای پست ریاست جمهوری متوقف شود و اینجا به نوعی صدر یک قدم جلوتر است. در همین حال، یکی از اعضای جریان صدر عراق در گفت‌وگو با العربی الجدید گفته است که فشارهای زیاد بر احزاب سیاسی کرد و سنی به ویژه پس از اظهارات اخیر عمار الحکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق و درخواست او از احزاب کرد و سنی برای عمل به مسئولیتشان درباره اختلافات میان احزاب شیعه باعث شد تا آنها از مقتدی صدر بخواهند انعطاف بیشتری درخصوص بحران با چارچوب هماهنگی شیعیان داشته باشد. از سوی دیگر علی الفتلاوی، عضو ائتلاف الفتح در این باره گفت که اطلاعات موجود حاکی از وجود اختلاف میان مقتدی صدر و حزب دموکرات کردستان عراق و ائتلاف اکثریت ملی، (متشکل از ائتلاف‌های تقدم و عزم) بوده و ممکن است که دلیل اتخاذ تصمیمات مذکور توسط مقتدی صدر این اختلافات باشد. برخی دیگر از احزاب و چهره‌های سیاسی هم اعلام کرده‌اند که صدر نه تنها به دنبال تثبیت منافع خود بوده، بلکه حالا به دنبال تسویه‌حساب با بسیاری از جریان‌های سیاسی است.