فرشاد گلزاری

بدون شک 1948 میلادی را باید مهمترین سال‌ برای جوامع بشری دانست. سالی که به داوری تاریخ، جهان شاهد به وجود آمدن روندی بود که دموکراسی و حقوق جوامع انسانی و در نهایت حقوق بشر پدید آمد. 10 دسامبر 1948 میلادی که اعلامیه جهانی حقوق بشر در پاریس تصویب و به اطلاع جهانیان رسید، هم‌اکنون به مرجع و مبدأیی تبدیل شده که بسیاری از سیاستمداران و حتی بنیادهای حقوق بشری و نهادهای مدعی دموکراسی، در این تاریخ عموماً یا دست به کنشگری سیاسی با محوریت حقوق بشر می‌زنند و یا اینکه حداقل با صدور بیانیه‌های مختلف چندین کشور را خطاب قرار می‌دهند و چند ساعت بعد هم به گوشه‌ای می‌خزند و تا سال آینده منتظر می‌مانند. واقعیت دردناکی که امروز باید مورد توجه قرار بگیرد این است که 10 سپتامبر 1948 تاریخی است که سه سال پس از جنگ جهانی دوم اعلامیه حقوق بشر صادر شد و به  همین دلیل بحث بر سر این بود که این اعلامیه می‌تواند بسیاری از خلأهای بنیادین انسانی را حل و فصل کند. آن هنگام هیچ‌کس در پوست خود نمی‌گنجید و همه منتظر بودند تا این اعلامیه بتواند آلام و داغ‌های به بار آمده از جنگ دوم جهانی را آرام آرام تسکین دهد؛ اما این خواسته محقق نشد. اعلامیه مذکور شامل 30 ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می‌پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی‌ که تمامی انسان‌ها در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند را مشخص کرده ‌است. منشور بین‌المللی حقوق بشر از اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و دو پروتکل انتخابی آن تشکیل شده ‌است؛ اما سوالی که حالا مطرح می‌شود این است که چرا ملل متحد با وجود چنین سازوکاری همچنان از اجرای حقوق بشر در کشورهای مختلف بازمانده است؟ اگر به بطن این اعلامیه برویم و به حوادث پس از آن دقت کنیم به خوبی می‌بینیم که مساله حقوق بشر با گذر این سال‌ها روز به روز از ماهیت و رسالت اصلی خود فاصله گرفته است و حالا ما صرفاً پوسته‌ای از این منشور را می‌بینیم. به عنوان مثال در آفریقا روزانه ده‌ها و شاید صدها کودک، مادر و پیر و جوان از ناسالم بودن آب آشامیدنی و در اختیار نداشتن غذا و بهداشت عمومی جان می‌دهند و از مدافعان حقوق‌ بشر در سازمان ملل کمتر صدایی به گوش می‌رسد. در همین خاورمیانه‌ای که ایران هم جزئی از آن است، طی یک دهه اخیر صدها هزار نفر به دلیل درگیری‌ها و مخاصمات مسلحانه داخلی کشته شده‌ و میلیون‌ها نفر آواره کوه و بیابان شده‌اند و حالا باز هم این سوال مطرح می‌شود که اساساً اعلامیه جهانی حقوق بشر به چه کاری می‌آید؟ پاسخ به  این پرسش مشکل نیست، بلکه باید ساعت‌ها و روزها در مورد آن نوشت تا به این جمع‌بندی و فهم برسیم که اساساً و در قرن بیست و یکم، مقوله حقوق بشر بیش از آنکه درون‌مایه انسانی داشته باشد، به یک اهرم سیاسی از سوی قدرت‌ها علیه کشورهای پایین‌دست تبدیل شده است.

رئیس‌جمهوری آمریکا دیروز در سالروز تصویب اعلامیه حقوق بشر به صورت ویدئوکنفرانسی سخنرانی کرد و به بیش از 110 رهبر و مقام خارجی در نشست مجازی دموکراسی این روز را تبریک گفت؛ اما مخاطبان گلچینی از متحدین ایالات متحده بودند، نه کشورهایی که به هر جهت عضوی از ملل متحد به حساب می‌آمدند

موج‌‌سواری بر دموکراسی

اینکه چرا ایالات متحده قرار است حدود نیم میلیارد دلار برای رسانه‌ها هزینه کند نشان از آن دارد که تیم بایدن و به‌طورکلی دموکرات‌ها به دنبال استفاده حداکثری از ابزار نرم هستند که رسانه‌ هم بخشی از آن را تشکیل می‌دهد و درنهایت جبهه جدیدی از درگیری و جنگ را به وجود می‌آورد

هیچ تردیدی وجود ندارد که ایالات متحده و سپس اروپا بیشترین و اصلی‌ترین جغرافیاهایی هستند که از اهرم دموکراسی به نفع خود استفاده می‌کنند و حالا به خصوص پس از فروکش کردن پاندمی کرونا شاهد استفاده بیش از حد از آن توسط واشنگتن هستیم. هیچکس نمی‌تواند ادعا کند که جمهوریخواهان بیش از دموکرات‌ها از اهرم حقوق بشر به نفع خود استفاده کرده‌اند، بلکه دموکرات‌ها اساساً حقوق بشر را یک استراتژی قوی برای مقابله و رویارویی با تهدیدهای مدنظرشان می‌دانند. مثال عینی و علنی آن را می‌توان برگزاری «نشست مجازی دموکراسی» توسط ایالات متحده دانست. جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا روز گذشته (جمعه) دقیقاً در سالروز تصویب اعلامیه حقوق بشر (10 دسامبر) به صورت ویدئوکنفرانسی به بیش از 110 رهبر و مقام خارجی در نشست مجازی دموکراسی این روز را تبریک گفت ولی واقعیت این است کسانی که بایدن برای آنها سخنرانی کرد، گلچینی از متحدین ایالات متحده مانند تایوان بودند، نه کشورهایی که به هر جهت عضوی از ملل متحد به حساب می‌آمدند. بر اساس اعلام سی.ان.ان، این نشست مجازی با موضوع «اجلاس رهبران جهان برای دموکراسی» با هدف دفاع در برابر اقتدارگرایی، مبارزه با فساد و پیشبرد حقوق بشر طراحی شده و میهمانان ویژه شامل رهبران و سران کشورها و همچنین نمایندگان سازمان‌های غیردولتی در مورد پیشبرد تعهدات مشترک جهانی در این حوزه بحث و تبادل نظر می‌کنند؛ اما خبری از حضور رهبران یا مقامات چین، روسیه، ایران، بلاروس و به طور کلی رقبای آمریکا و کشورهایی که واشنگتن با آنها زاویه دارد، نبود. بایدن در افتتاحیه این نشست مجازی اعلام کرد که از نظر من دموکراسی یک موضوع دارای فوریت برای همه ما است؛ زیرا داده‌هایی که ما مشاهده می‌کنیم از حرکت در مسیری غلط خبر می‌دهند. بایدن به مطالعاتی اشاره کرد که نشان دادند آزادی در سطح جهان اکنون برای پانزدهمین سال متوالی در وضعیت پسرفت قرار داشته و بیش از نیمی از همه کشورهای دموکراتیک جهان و به خصوص آمریکا، افول دموکراسی را در یک دهه گذشته تجربه کرده‌اند. رئیس جمهوری آمریکا در ادامه سخنان خود بیان کرد باید از ارزش‌هایی دفاع کنیم که ما را متحد می‌کند. ما باید برای برقراری عدالت و حاکمیت قانون، برای آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات، آزادی مذهب، برای همه حقوق انسانی هر فرد تلاش کنیم و بر همین اساس بایدن و معاون وی یعنی کامالا هریس اعلام کردند که آمریکا سال آینده میلادی ۴۲۴ میلیون دلار (حدود ۳۷۵ میلیون یورو) برای آزادی مطبوعات و مبارزه با فساد در سراسر جهان هزینه خواهد کرد. اینکه چرا ایالات متحده قرار است حدود نیم میلیارد دلار برای رسانه‌ها هزینه کند نشان از آن دارد که تیم بایدن و به طور کلی دموکرات‌ها به دنبال استفاده حداکثری از ابزار نرم هستند که رسانه‌ هم بخشی از آن را تشکیل می‌دهد. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه با انتقاد از برگزاری نشست دموکراسی اعلام کرد که شرکت‌کنندگان در این نشست به منافع آمریکا خدمت می‌کنند. از سوی دیگر هم پاکستان دعوت آمریکا در مورد نشست دموکراسی را رد کرد و چینی‌ها هم مانند روس‌ها این نشست را فاقد اعتبار و حرکتی ضد دموکراسی خواندند. گویا این نشست هم به برگی دیگر از نزاع ایالات متحده با رقبای خود تبدیل خواهد شد.