فرشاد گلزاری

از 15 آگوست 2021 میلادی که افغانستان پس از 20 سال به دست طالبان افتاد، بزرگترین سوالی که ذهن همه را به خود مشغول کرد این بود که آیا کشورهای منطقه‌ و دولت‌های فرامنطقه‌ای این جریان که تا دیروز به صغیر و کبیر رحم نمی‌کرد را به رسمیت خواهند شناخت یا خیر؟ شاید این سوال از نظر برخی ناظران و کارشناسان غلط باشد و شاید عده‌ای دیگر معتقد باشند که اینگونه تحلیل کردن طالبان و فضای حکم بر افغانستان درست نیست، اما اگر نگاهی به اظهارنظر مقامات طالبان بیندازیم به وضوح می‌بینیم که این جریان در حال تقلا برای به رسمیت شناخته شدن است. به عنوان مثال جمعه گذشته محمد نعیم، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در گفت‌وگو با الجزیره اعلام کرد که تمام همّ و غم طالبان کمک به ملت افغانستان است که در حال حاضر با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو هستند و طالبان سعی دارد آنها را حل کند؛ لذا باید این نظام سیاسی جدید پذیرفته شود زیرا مردم و نظام یکی هستند. قبل از این اظهارات که صدای بسیاری از مردم افغانستان و منتقدان طالبان را درآورد، ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان و معاون وزیر اطلاع‌رسانی و فرهنگ افغانستان هم بر لزوم به رسمیت شناختن شدن طالبان توسط جامعه جهانی سخن گفت. مجاهد که اوایل آذرماه جاری با خبرگزاری طلوع گفت‌وگو کرده بود، صراحتاً اعلام کرد که طالبان به تمام تعهداتی که در قالب توافق دوحه با آمریکا به امضا رساند، عمل کرده و حالا مستحق به رسمیت شناخته شدن از سوی ایالات متحده است. اینکه طالبان بر کنشگری مثبت ایالات متحده تاکید می‌کند و منتظر آن است که از سوی واشنگتن به رسمیت شناخته شود، به این دلیل است که به زعم آنها اگر ایالات متحده طالبان را به رسمیت بشناسد، سپس کشورهای اروپایی هم این جریان را به رسمیت خواهند شناخت و پس از آن دولت‌های منطقه و همسایگان افغانستان هم مجبور به پذیرش این جریان به صورت تمام و کمال خواهند شد. در این میان امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان هم دقیقاً همین موضع را دارد و به دنبال علنی شدن جایگاه و نام طالبان در عرصه بین‌المللی است اما واقعیت این است که اوضاع آنگونه که طالبان می‌خواهد، پیش نمی‌رود. واقعیت غیرقابل انکار این است که ایالات متحده معتقد است که طالبان به صورت مشخص به تعهدات خود عمل نکرده و جالب اینجاست که طالبان هم دقیقاً همین نظر را دارد. آمریکایی‌ها بر این باورند که طالبان همچنان با سازمان تروریستی القاعده ارتباط مستقیم دارند و حتی نتوانسته‌اند در این چند ماه که کشور را در دست دارند، با داعش به صورت علنی و موثر مقابله کنند. اروپایی‌ها هم تقریباً همین موضع را دارند. به عنوان نمونه اورزولا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپایی در بیانیه‌ای در پی برگزاری سیزدهمین ویدئو کنفراس اجلاس آسیایی-اروپایی در وهله اول کشورهای اروپایی را به ایستادن در کنار مردم افغانستان و حمایت از آنها تشویق کرد و در مقابل صراحتاً اعلام کرد که اتحادیه اروپا نظام جدید در افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسد اما باید از فروپاشی اقتصادی و اجتماعی که این کشور با آن روبروست، جلوگیری به عمل بیاوریم. این یک بام و دوهوای اروپایی‌ها حالا به نظر می‌رسد که آرام آرام در حال تبدیل شدن به موضعی است که نشان می‌دهد به زودی آنها هم طالبان را به رسمیت خواهند شناخت.

اینکه طالبان بر کنشگری مثبت ایالات متحده تاکید می‌کند و منتظر آن است که از سوی واشنگتن به رسمیت شناخته شود، به این دلیل است که اگر واشنگتن طالبان را بپذیرد، کشورهای اروپایی و مابقی آنها هم پس از چندی مجبور به پذیرش این جریان می‌شوند

تحرکات زیرپوستیِ دیپلماتیک

سوتیتر2: آلمان‌ها به دنبال آن هستند تا بتوانند در افغانستان حضور دیپلماتیک خود را مجدداً احیا کنند و برای این کار در ابتدا کمک‌های خود به ایران برای پناه دادن به مهاجران افغان را افزایش داده‌اند، و حالا هم در حال مخابره این پیام هستند که می‌خواهند به کابل بازگردند

در این میان باید توجه داشت که از اوایل هفته جاری، تیمی از طالبان برای مذاکره با مقامات اروپایی و آمریکایی‌ به دوحه سفر کردند تا بتوانند پس از مذاکره با نمایندگان ایالات متحده دو موضوع اصلی را پیگری کنند. مساله نخست، آزادسازی پول‌های بلوکه شده توسط ایالات متحده است که طالبان بارها و بارها خواهان انجام این موضوع شدند و مساله دوم باز هم به رسمیت شناخته شدن این جریان توسط نظام بین‌الملل است. در این مذاکرات مسائلی از جمله رعایت حقوق‌بشر و حقوق زنان افغان توسط طالبان به عنوان یکی از محورهایی بود که طرف‌های غربی ز طالبان درخواست کرده بودند. به عنوان مثال وزارت خارجه آمریکا پس از دیدار با طالبان اعلام کرد که واشنگتن ضمن ابراز نگرانی عمیق نسبت به اتهامات نقض حقوق بشر، از طالبان خواست تا از حقوق همه افغان‌ها حفاظت کرده، سیاست عفو عمومی را حفظ و اجرا کند و همچنین گام‌های بیشتری در مسیر تشکیل دولتی فراگیر و نماینده بردارد. از سوی دیگر بر اساس تحقیقاتی که سازمان دیده‌بان حقوق بشر انجام داده است، بیش از ۱۰۰ تن از نیروهای سابق ارتش و پلیس افغانستان از زمان به قدرت رسیدن طالبان از سوی عوامل این گروه کشته یا ناپدید شده‌اند که موضوع بازهم انگشت‌های اتهام را به سمت طالبان نشانه رفته است. در این میان اما یک اتفاق بزرگ و البته عجیب و شاید هم خطرناک در حال رخ دادن است و آن هم تحرکات دیپلماتیک برخی از کشورهای منطقه و فرامنطقه در افغانستان است که خروجی آن تاحدودی به نفع طالبان رقم خواهد خورد. اولین موضوع، جدیدترین اقدام ریاض است. دولت عربستان در بیانیه‌ای اعلام کرد که از روز سه‌شنبه (دو روز پیش) بخش کنسولی سفارت این کشور در افغانستان را بازگشایی کرده است. وزارت خارجه عربستان در اینباره اعلام کرده که این اقدام برای ارائه کمک و روادید به افغان‌ها انجام شده است ولی برخی‌ها معتقدند که این اقدام ریاض می تواند به رسمیت شناختن طالبان را به دنبال داشته باشد و از سوی دیگر می‌تواند به پذیرش نیروی کار افغان توسط عربستان صحه بگذارد. از سوی دیگر روزنامه ایندیاتایمز، چاپ دهلی هم روز گذشته (چهارشنبه) در گزارش اعلام کرد از آنجایی که کشورهایی از جمله امارات و ژاپن و همچنین اعضای اتحادیه اروپا درخصوص احتمال بازگشایی مجدد سفارت‌هایشان در کابل گفت‌وگو می‌کنند، دهلی‌نو نیز گزینه‌هایی را برای حضور مجددش در افغانستان بررسی می‌کند. این روزنامه نوشته است که کشورهایی مانند روسیه، چین، ایران، پاکستان، قطر، ترکیه، ترکمنستان و ازبکستان سفارتخانه‌های خود در کابل را بازگشایی کرده‌اند و به همین دلیل هند هم به دنبال آن است تا ببیند آیا می‌تواند چنین کاری را با توجه به تضادی که با طالبان دارد، انجام دهد یا خیر؟ ایندیپندنت هم اعلام کرده که آلمان‌ها به دنبال آن هستند تا بتوانند در افغانستان حضور دیپلماتیک خود را مجدداً احیا کنند و برای اینکار در ابتدا کمک‌های خود به ایران برای پناه دادن به مهاجران افغان را افزایش داده‌اند، و حالا هم در حال مخابره این پیام هستند که می‌خواهند به کابل باز گردند. این مولفه‌ها نشان می‌دهد که بسیاری از دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای طالبان را هرچند سخت، اما به عنوان یک واقعیت سیاسی- میدانی پذیرفته‌اند و نمی‌توانیم دیگر به مواضعی که ضد این گروه اتخاذ می‌شود، اعتماد کنیم!