فرشاد گلزاری

 از زمان دیدار ولادیمیر پوتین و جو بایدن در ویلا لاگرانج واقع در ژنو کشور سوئیس تاکنون حدود 3 ماه می‌گذرد اما اوضاع نه تنها میان دو کشور بهتر نشد، بلکه شاهد درگیری‌های مقطعی در حوزه دیپلماتیک میان دو طرف هستیم. در این دیدار دو سیاستمدار درباره موضوعات گوناگون، از جمله کنترل زرادخانه‌ها یا خلع ‌سلاح هسته‌ای و حتی مسائلی مانند اوکراین، چین، ایران و سوریه مذاکره کردند اما مستندات نشان می‌دهد که هیچ اتفاق خاصی برای بهبود اوضاع در پرونده‌های مذکور رخ نداده است. رویارویی بایدن و پوتین در سوئیس اگرچه خیلی آرام و شاید کمی سرد اتفاق افتاد، اما مواضعی که دو طرف قبل از این دیدار ارائه کرده‌ بودند کاملاً نشان می داد که شاید این دیدار بیش از حد ناموفق باشد. قبل از این رویارویی رئیس جمهور ایالات متحده به سیاست‌های دولت روسیه انتقاد کرد و حتی پوتین را «قاتل» خوانده بود و به همین دلیل بود که یک روز قبل از این دیدار سخنگوی رئیس جمهور روسیه انتظارات از این نشست را کاهش داد و اعلام کرد که این دیدار، « یک روز تاریخی» نخواهد بود و به احتمال زیاد هیچ دستاوردی برای بهبود روابط دو کشور نخواهد داشت. روس‌ها به خوبی از همان زمان می‌دانستند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و قرار است چگونه با تیم بایدن رفتار کنند، به همین دلیل تا دقیقه آخر هم در حال تخریب فضا بودند. اتمام این دیدار و تحرکاتی که پس از آن در سپهر سیاسی دو طرف رخ داد کاملاً نشان داد که این دیدار چندان هم موفقیت آمیز نبوده است؛ چراکه از یک سو روس‌های حدود سه هفته پس از این دیدار اعلام کردند که خط لوله گاز نورداستریم2 که با کمک آلمان‌ها آنرا ساخته بودند، عملاً به بهره‌برداری رسیده است و این دقیقاً به معنای بی‌اعتنایی مسکو به مواضع بایدن در دیدار با پوتین بر سر پرونده اوکراین بود. در این میان آمریکایی‌ها هم بیکار ننشستند و یکباره ناقوس خروج خود را از افغانستان به صدا درآوردند؛ اقدامی که باعث شد روس‌ها به شدت از این اقدام عصبانی و بیشتر نگران شوند؛ چراکه اولین کشوری که در معرض آسیب قرار گرفت، تاجیکستان بود که روس‌ها علاوه بر اینکه در آنجا پایگاه نظامی دارند، این کشور را شاهرگ امنیت ملی خود می‌دانند که روزی زیر پرچم اتحاد جماهیر شوروی نفس می‌کشیده است. اما آنچه در این میان و به خصوص طی هفته‌های اخیر باعث شده تا روس‌ها و قبل از آنها، چینی‌ها احساس خطر کنند، پیمان امنیتی آکوس است که به موجب آن بریتانیا و آمریکا تکنولوژی ساخت زیردریایی‌های اتمی را در اختیار استرالیا قرار دادند. این قرارداد اگرچه علیه چین و برای محدودسازی این کشور در اقیانوس آرام و شرق آسیا، به امضا رسید و ضرر 60 میلیارد دلاری برای فرانسه به دنبال داشت، اما روسیه نمی‌تواند در این میان ساکت باشد. با این وجود حالا پس از دیدار بایدن و پوتین و رخدادهای مذکور، شاهد آن هستیم که نمایندگان دو طرف قرار است برای اولین بار در دولت بایدن و برای دومین بار از زمان دولت ترامپ تاکنون به گفت‌وگو در مورد موضوعاتی مانند خلع سلاح‌های هسته‌ای و موشک‌های میان‌برد و کوتاه برد بپردازند.

از نظر مسکو مقامات واشنگتن در حال طرح سناریوهای جدیدی هستند که می‌تواند برای روسیه از منظر امنیتی، نظامی و سیاسی مشکل‌ساز شود و به همین دلیل است که می‌بینیم حالا دور دوم مذاکرات استراتژیک خود با آمریکا را انجام خواهند داد

تاکید بر بازخواست از چین

بر اساس اعلام وزارت خارجه آمریکا و روسیه دور دوم مذاکرات ثبات استراتژیک روسیه و آمریکا امروز سی سپتامبر (هشتم مهرماه) در ژنو برگزار خواهد شد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه چندی پیش توضیح داد که باید بر مسائلی مانند کنترل سلاح‌های استراتژیک هسته‌ای و غیرهسته‌ای مذاکره کنیم و به توافق برسیم. این سخنان لاوروف در حالی مطرح می‌شود که دور اول این مذاکرات چندی پیش برگزار شد که البته باید آنرا مذاکرات مقدماتی دانست؛ چراکه تاکنون روی اصول اصلی توافق نشد و اساس مذاکرات بیشتر و به صورت مشخص درباره کاهش مجموعه‌ای خاص از سلاح‌ها انجام شد.

آنچه در این میان از نظر بسیاری از کارشناسان مسائل بین‌الملل و حتی ناظران مسائل نظامی و امنیتی پنهان می‌شود این است که مسکو و واشنگتن به دنبال این هستند که پای چین را به معادلات و مذاکرات خود باز کنند

حالا اما اوضاع کاملاً متفاوت است؛ چراکه از نظر مسکو مقامات واشنگتن در حال طرح سناریوهای جدیدی هستند که می‌تواند برای روسیه از منظر امنیتی، نظامی و سیاسی مشکل‌ساز شود. بر این اساس وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا قرار است امروز (پنجشنبه) ریاست هیئت آمریکایی را در مذاکره با تیم روسی به رهبری سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه به عهده خواهد داشت. نکته مهم این است که سابقه ریابکوف در این مدل مذاکرات به شدت بالاتر از وندی شرمن است و به همین دلیل باید گفت که روس‌ها حداقل در این مورد دست بالا را دارند. در این میان باید توجه داشت که اختلاف میان دو طرف به شدت زیاد است.

این اختلافات بر سر نوع، تعداد و گستره فعالیت موشک‌ها است اما نکته‌ای که در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که قبلاً آمریکا و روسیه با یکدیگر در مورد پیمان‌های موشکی مذاکره می‌کردند و در نهایت به عنوان دو قدرت هرچه که میان آنها مکتوب می‌شد برای مابقی کشورها هم جنبه ارشادی داشت. در سال‌های قدیم قدرت هسته‌ای چین یا بریتانیا در حدی نبود که بخواهند بر مذاکرات مسکو و واشنگتن تاثیر بگذارند اما حالا اوضاع کاملاً فرق می‌کند؛ چراکه چین از حیث هسته‌ای در حال پیشرفت است و اگر روسیه و آمریکا، پکن را وارد این چرخه مذاکراتی نکنند، عملاً این کشور در حاشیه امن قرار می‌گیرد.

آمریکا و روسیه ممکن است نگرانی خود در مورد فعالیت هسته‌ای چین را علنی نکنند، اما هر دو معتقدند محدود کردن خودشان به صورت کامل به نفع چین خواهد بود. به همین دلیل آنچه در این میان از نظر بسیاری از کارشناسان مسائل بین‌الملل پنهان می‌شود این است که مسکو و واشنگتن به دنبال این هستند که پای چین را به معادلات و مذاکرات خود باز کنند. بنابراین اگر توافقی در دور دوم مذاکرات استراتژیک میان روسیه و آمریکا منعقد شود باید چین را هم وارد این چرخه کنند تا در نهایت موازنه به صورت کامل برقرار شود؛ چراکه این مذاکرات و به صورت کلی چانه‌زنی در مورد مسائلی مانند موشک‌های میان‌برد یا کوتاه‌برد و حتی سلاح‌های هسته‌ای میان روسیه و آمریکا، هیچ چیزی در درون خود ندارد جز «موازنه‌سازی قدرت».

حال باید دید که آیا این موازنه‌سازی می‌تواند همانند زمان گورباچف و ریگان بر روی کاغذ امضاء شود یا اینکه باز هم باید شاهد یارکشی جدید دو طرف همانند پیمان آکوس باشیم!