فرشاد گلزاری

 هر چه زمان جلوتر می‌رود و به 11 سپتامبر نزدیکتر می‌شویم، خبرهای جدیدی از افغانستان مخابره می‌شود که تجمیع این خبرها گویای آن است که اوضاع در همسایگی ایران چندان هم خوب و خوش به نظر نمی‌رسد. طی 48 ساعت گذشته، مواضعی که از سوی سیاستمداران در مورد افغانستان گرفته شده، به ما این تحلیل را ارائه می‌کند که گویا قرار است پروژه سرزمین سوخته دیگری را شاهد باشیم که نمونه آنرا در ویتنام مشاهده کردیم. به همین جهت بسیاری از تحلیلگران معتقدند که افغانستان را باید ویتنام دومِ آمریکایی‌ها دانست. اما از این مسائل که بگذریم اوضاع در داخل این کشور هنوز ملتهب است و ابعاد جدید پیشروی‌های طالبان در حال بروز و ظهور است. اخیراً در برخی از ولایات افغانستان همانند آنچه در عراق طی روزهای اخیر شاهد بودیم،‌ دکل‌های برق فشار قوی با کار گذاشتن مواد منفجره، منهدم شدند و برق بسیاری از ولسوالی‌ها و حتی بیمارستان‌ها و مراکز خصوصی و دولتی به مدت طولانی قطع شد. این اقدام در عراق از سوی داعش انجام مش‌ود و نیروهای امنیتی به همراه پلیس و بسیج مردمی به دستور بغداد در حال مبارزه با خبرابکاری‌های داعش هستند اما در افانستان اوضاع تا حدودی فرق می‌کند. بر این اساس روز گذشته (سه‌شنبه) ریاست امنیت ملی افغانستان اعلام کرده که موفق به بازداشت هسته مشترک از گروهک‌های داعش و شبکه حقانی در ولایت پروان در شمال کابل شده که نقش مستقیم در تخریب دکل‌های برق داشته‌اند. شرکت ملی برق افغانستان (برشنا) هم اعلام کرده که در شش ماه گذشته ۳۹ دکل برق در ولایت کابل و ولایت‌های شمالی این کشور منهدم شده که باعث قطع برق وارداتی به این کشور شده است. فارغ از این اقدام که به نوعی از ناامن شدن افغانستان با پیشروی‌ها طالبان نشأت می‌گیرد، باید به این موضوع اشاره کرد که وضعیت امنیتی افغانستان که بسیار شکننده گزارش شده، در حال خلق فضایی است که احتمال دارد مجدداً القاعده هم وارد میدان رزم شود. در همین راستا بن والاس، وزیر دفاع انگلیس دیروز (سه‌شنبه) ضمن اذعان به این مساله که کشورش به دنبال تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان مجبور شد تا همه نیروهایش را از این کشور خارج کند، هشدار داد که تهدید تجدید فعالیت گروه‌ تروریستی القاعده به دنبال خروج نیروهای ناتو از افغانستان در حال افزایش یافتن است. در طرف دیگر ماجرا، تمام کشورهایی که در مزارشریف کنسولگری دارند به شدت اوضاع ولایت بلخ را شکننده و بحرانی اعلام کرده‌اند. دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در افغانستان در مصاحبه اخیر خود با اسپوتنیک صراحتاً اعلام کرده که وضعیت در شهر مزارشریف در شمال افغانستان و حومه آن ناپایدار است و هر لحظه ممکن است طالبان این شهر را به تصرف کامل خود درآورد. خبرگزاری دولتی کره جنوبی هم با توجه به افزایش تهدیدات امنیتی در افغانستان از قول یکی از منابع در وزارت خارجه این کشور گزارش کرد که تمامی شهروندان این کشور تا پایان ماه جاری میلادی (ژوئیه ۲۰۲۱) از افغانستان خارج خواهندشد و در غیر اینصورت بر اساس قوانین کیفری این کشور با آنها برخورد خواهد شد.

پکن صرفاً به افغانستان به عنوان یک تسهیل‌کننده موثر و بسیار مهم در پیشبرد پروژه یک جاده - یک کمربند نگاه می‌کند، پروژه‌ای که شی جینپینگ، رئیس جمهوری چین در سال 2013 آن را در قانون اساسی کشورش گنجاند و قرار است آسیا را به آفریقا و اروپا متصل کند

پکن، مهمان جدید کابل

در میان این میزان از اخبار ناراحت کننده که نشان از شروع بحران جدید در افغانستان دارد، تیم سیاسی طالبان در دوحه هم بیکار ننشسته است. حدود سه روز پیش شایعه‌ای از سوی برخی رسانه‌ها منتسر شد که بر اساس آن گفته شده بود طالبان یک طرح صلح جدی و چند جهته را به دولت افغانستان ارائه داده است. چند ساعت بعد هم طالبان به صورت ضمنی این موضوع را تکذیب کرد اما بسیاری بر این عقیده بودند که طرح مذکور وجودِ خارجی دارد ولی در نهایت روز گذشته (چهارشنبه) نعیم وردک، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان گزارش‌های رسانه‌ای را مبنی بر اینکه طالبان قصد دارد پیشنهاد صلح کتبی به دولت افغانستان در ماه اوت ارائه دهد را تکذیب کرد.

اگر فرض را بر این بگذاریم که مجدداً طالبان تمام افغانستان را تسخیر می‌کند، عملاً یک مانع ایدئولوژیک و میدانی بر سر راه چین ایجاد خواهد شد؛ اما عمده تحلیلگران معتقدند که پکن سعی می‌کند تا دیدگاهش را بر اساس منافع اقتصادی و سرمایه‌گذاری برای افغان‌ها با طالبان همسان کند

انتشار این خبر البته برای مردم افغانستان و دوستداران صلح در این کشور بسیار دردناک بود اما خبر دیگری که در همین مسیر جهت‌دهی تحلیل‌ها را تغییر داد، مساله ورود احتمالی «چین» به افغانستان است. حدود دو روز پیش دیلی بیست به نقل از چندین منبع در افغانستان و چین اعلام کرد که پکن در حال سنجش احتمال حضور خود در این کشور است که به زودی قرار است رقیب اصلی‌اش، یعنی ایالات متحده از آن خارج شود. اینکه چین چه تاریخی به صورت مستقیم وارد افغانستان می‌شود و اینکه قرار است این کشور در کدام محور فعالیت خود را شروع و گسترش دهد از موضوعاتی است که تحلیل‌های بسیاری در مورد آن منتشر شده اما بدون تردید پکن صرفاً به افغانستان به عنوان یک تسهیل کننده موثر و بسیار مهم در پیشبرد پروژه یک جاده – یک کمربند نگاه می‌کند؛ پروژه‌ای که شی جینپینگ، رئیس جمهوری چین در سال 2013 آن را در قانون اساسی کشورش گنجاند و قرار است آسیا را به آفریقا و سپس اروپا متصل کند. در این میان مقامهای کابل گسترش کریدور اقتصادی ۶۲ میلیارد دلاری چین - پاکستان (CPEC) که در راستای ابتکار عمل یک جاده - یک کمربند است را در نظر دارند؛ چراکه مرتبط کردن کابل با جاده به پیشاور در این پروژه به معنی پیوستن رسمی افغانستان به پروژه CPEC است. اما در این میان مشکل اصلی طالبان است. همه به یاد دارند که ارتش سرخ شوروی در سال 1979 وارد افغانستان شد و در نهایت در سال 1989 با درج یک شکست گسترده در کارنامه خود از افغانستنان خارج شد. شوروی در آن زمان حامل و رهبر ایدئولوژی کمونیستی بود و چین هم حالا همان ایدئولوژی را رهبری می‌کند. اگر فرض را بر این بگذاریم که مجدداً طالبان تمام افغانستان را تسخیر می‌کند، عملاً یک مانع ایدئولوژیک و میدانی بر سر راه چین ایجاد خواهد شد. در این راستا عمده تحلیلگران معتقدند که چین سعی می‌کند تا دیدگاهش را بر اساس منافع اقتصادی و سرمایه‌گذاری برای افغان‌ها با طالبان همسان کند تا بتواند با دولت آتی کابل (چه طالبان باشد یا دولتی دیگر) بر سر حضورش در افغانستان به توافق برسد. سناریویی که نشان می‌دهد پکن حالا در کمین است تا کابل را از آنِ خود کند.