فرشاد گلزاری

روز جمعه انتشار یک خبر مهم، بریتانیا را برای چند ساعت در سکوت فرو برد. خبری که شاید برای بسیاری از رسانه‌ها و مطبوعات دنیا ارزش تیتر دوم و سوم را داشته باشد اما بدون تردید رسانه‌های بریتانیا نمی‌توانستند آن را نادیده بگیرند؛ چراکه همسر ملکه این کشور پس از تحمل چند دوره بیماری و بستری شدن در بیمارستان، چهره در نقاب خاک کشید.  فیلیپ دوک ادینبرا که به شاهزاده فیلیپ خوانده می‌شد، متولد ژوئن ۱۹۲۱ بود. او شاهزاده‌ای از یونان بود اما رگه یونانی نداشت و در حقیقت سابقه خانوادگی پیچیده‌ای داشت. او متولد یونان با رگه دانمارکی، آلمانی، روسی و انگلیسی بود. او در عنفوان کودکی به همراه خانواده‌اش از یونان تبعید شد و در غیاب حضور پدر و مادرش زندگی گذراند. پدر فیلیپ که در ارتش یونان خدمت می‌کرد، در دسامبر ۱۹۲۲ بازداشت و به خیانت متهم شد. فیلیپ به صورت پنهانی با یک کشتی جنگی انگلیسی و در تختی که از جعبه پرتقال کهنه ساخته بودند، از یونان خارج شد. پس از فرار، خانواده فیلیپ در نهایت به پاریس رسیدند و برای گذران زندگی به اقوام وابسته بودند. این تحولات پس از وقوع تحولاتی در یونان و سرنگونی سلطنت رخ داد و در سال ۱۹۴۷ با الیزابت دوم که بعدا ملکه بریتانیا شد ازدواج کرد. حاصل ازدواجِ ۷۰ ساله فیلیپ و ملکه انگلیس ۴ فرزند، ۸ نوه و ۱۰ نتیجه است. در نهایت کاخ باکینگهام خبر درگذشت او در 99 سالگی را منتشر کرد. باکینگهام اعلام کرده که مراسم تدفین شاهزاده فیلیپ، همسر ملکه انگلیس پس از هشت روز عزای عمومی شنبه آتی با حضور تعداد محدودی برگزار خواهد شد و قرار است او در قلعه ویندزور واقع در غرب لندن دفن ‌شود. بر اساس سنت خاندان سلطنتی بریتانیا ملکه انگلیس در مدت هشت روز عزا به انجام وظایفش نمی‌پردازد. همچنین قرار است مراسمی در کلیسای کوچک سنت جورج واقع در قلعه ویندزور برگزار شود و به خواست فیلیپ، تدفین با تشریفات رسمی و ادای احترام مردم به او برگزار نخواهد شد. در همین راستا بسیاری از شهروندان بریتانیایی که به رسم و رسوم خاندان سلطنتی انتقاد دارند در شبکه‌های مجازی نوشته‌اند که «فیلیپ در دوران حضورش در کاخ باکینگهام از زمان تاجگذاری ملکه در ۱۹۵۳، شاهد آمدن و رفتن ۱۳ رئیس جمهور در آمریکا بوده است!». این متن کنایه‌‌آمیز به نوعی نشان می‌دهند که طیفی از شهروندان بریتانیا چندان دل خوشی از رسم و رسومِ محافظه‌کارانة حاکم بر کشورشان نداشته و ندارند اما این تضاد صرفاً در لندن یا ولز قابل مشاهده نیست بلکه در ایرلند شمالی هم شهروندان این منطقه، با بی‌اعتنایی به مرگ همسر ملکه باز هم به خیابان‌های بلفاست ریختند و با پلیس درگیر شدند.

مهمترین‌چالش، همانطور که پیش‌بینی می‌شد، مساله مرزهای میان ایرلند‌شمالی و جمهوری ایرلند است؛ امری که می‌تواند «توافق جمعه نیک» را نقض کند و به سه دهه توقف خشونت میان پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها در ایرلند پایان دهد و به بحران فراگیر تبدیل شود

پس‌لرزه‌های برگزیت

اینکه کدام طیف از مردم بریتانیا نسبت به مرگ شاهزاده فیلیپ بی‌اعتنا و کدام طیف ناراحت هستند، چندان مهم نیست؛ بلکه آنچه در این میان اهمیت پیدا می‌کند این است که در ایرلند شمالی به نظر می‌رسد که مرگ همسر ملکه و اعلام هشت روز عزای عمومی، چندان برای مردمان پایتخت مهم نبوده است. بر اساس آنچه گاردین نوشته است، مرگ شاهزاده فیلیپ مانع اعتراضات در ایرلند شمالی نشده است و این درگیری میان نیروهای پلیس و معترضان اواخر روز جمعه در مرکز شهر بلفاست مجدداً آغاز شد و به سرعت تصاویری از درگیری معترضان با نیروهای پلیس و حمله به آنها با سنگ در رسانه‌های اجتماعی پخش شده است.

فیلم منتشر شده دیگری نیز نشان می‌دهد که معترضان یک خودروی سرقتی را به آتش کشیده و آن را به طرف صف‌های نیروهای پلیس سرازیر می‌کنند. رویترز هم گزارش داد که براساس برخی تصاویر منتشر شده، پلیس علیه معترضان متوسل به استفاده از آب پرفشار شده است. همزمان با افزایش تعداد مجروحین در بین نیروهای پلیس به ۷۴ تن، پلیس ایرلند شمالی مشارکت گروه‌های شبه‌نظامی وفادار (پروتستان‌های طرفدار الحاق با بریتانیا) را در رهبری این خشونت‌ها در این کشور رد کرد. در همین راستا مایکل مارتین، نخست‌وزیر ایرلندشمالی و بوریس جانسون، همتای بریتانیایی‌اش خواستار آرامش و گفت‌وگو شدند و هر دو تاکید کردند که خشونت غیرقابل قبول است، اما سوال این است که چرا ایرلند درگیر شورش شده است؟ بر اساس مستندات موجود، این شورش‌ها اواخر ماه مارس و زمانی آغاز شد که پلیس ایرلند شمالی تصمیم گرفت تا رهبران کهنه‌کار حزب جمهوری‌خواه ایرلند (شین فین) را به دلیل شرکت در مراسم بزرگ تشییع جنازه بابی استوری (Bobby Storey) فرمانده سابق اطلاعات ارتش جمهوری‌خواه ایرلند (IRA) تحت پیگرد کیفری قرار ندهد.

اینکه کدام طیف از مردمان بریتانیا نسبت به مرگ شاهزاده فیلیپ بی‌اعتنا و کدام طیف ناراحت هستند، چندان مهم نیست؛ بلکه آنچه اهمیت پیدا می‌کند این است که در ایرلند شمالی به مرگ همسر ملکه و اعلام هشت روز عزای عمومی، چندان برای مردمان پایتخت مهم نبوده است

این مراسم تشییع جنازه در ژوئن گذشته و در زمانی برگزار شده بود که محدویت‌های کرونایی، از جمله الزام به حفظ فاصله اجتماعی، مانند همین حالا برقرار بود. میشل اونیل، معاون وزیر اول دولت ایرلند شمالی، یکی از شرکت‌کنندگان در این مراسم بود و حضور این مقام عالی‌رتبه در یک گردهم‌آیی بزرگ و قانون‌شکنانه بحث را به پارلمان کشاند و درنهایت منجر به آن شد آرلن فوستر، وزیر اول و رهبر حزب دموکراتیک وحدت‌خواه از شرکت در نشست‌های خبری راجع به وضعیت ویروس کرونا امتناع کند و همین موضوع بحث را از سوی رقبا تشدید کرد اما این پایان ماجرا نبود. اصلی‌ترین دلیل این است که روابط میان دو گروه عمده سیاسی- مذهبی در ایرلند شمالی، یعنی «وحدت‌طلبان کاتولیک» و «سلطنت‌طلبان پروتستان» از مدت‌ها پیش و به‌ویژه پس از جدی شدن اجرای برگزیت، پرتنش شده بود و اکثریت شهروندان این کشورِ عضو پادشاهی بریتانیا، به جدایی از اتحادیه اروپا «نه» گفته بودند. نشریه سان در اینباره می‌نویسد که: «مهمترین‌چالش، همانطور که پیش‌بینی می‌شد، مساله چشم‌انداز مرزهای میان ایرلند‌شمالی و جمهوری ایرلند است؛ امری که می‌تواند بالقوه، مفاد «توافق جمعه نیک» را نقض کند و به سه دهه توقف خشونت میان پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها در ایرلند پایان دهد که اگر اینگونه شود، بحران فراگیر دامنگیر لندن خواهد شد».

از سوی دیگر باید توجه داشت که مساله صرفاً بحث‌های سیاسی نبود بلکه مسائل مربوط به اقتصاد هم در این میان مطرح است. توجه داشته باشید که طرفین می‌خواستند به توافقی برسند که طی آن هم ایرلند شمالی در خاک گمرکی بریتانیا حفظ شود و هم بخشی از بازار واحد اتحادیه اروپا به حساب آید.

با این حال اختلال ایجاد شده در تجارت کالا در بنادر ایرلند شمالی از ابتدای سال جاری به این معنی است که موضوع همچنان به طور کامل حل نشده است؛ چراکه بسیاری از ملی‌گرایان کاتولیک آرزوی پیوستن به جمهوری ایرلند را دارند و این در حالی است که اتحادگرایان پروتستان خواهان باقی ماندن با بریتانیا هستند. این عوامل به خوبی نشان می‌دهد چرا یک هفته است که ایرلند شمالی شاهد خشن‌ترین اعتراضات یک دهه اخیر است و هیچ پاسخی به ذهن نمی‌رسد، جز برگزیت!