فرشاد گلزاری

 در اواخر شهریور ماه و به‌رغم اتخاذ تدابیر شدید امنیتی، مردم مصر در شهرها و روستای مختلف از شمال این کشور گرفته تا جنوب آن، دست به تظاهرات زده و خواستار برکناری رئیس‌جمهوری کشورشان شدند. در آن زمان رسانه‌های مصری اعلام کردند که معترضان در محله البساتین واقع در مرکز قاهره تظاهرات کرده و شعارهایی با درون‌مایة برکناری «عبدالفتاح سیسی» سردادند، اما نیروهای امنیتی وارد عمل شدند و با استفاده از گاز اشک‌آور و فشار آب آنها را متفرق کردند.

پس از چند ساعت، انتشار اخبار اعتراض‌ها در قاهره به نوعی کانالیزه شد و به نظر می‌رسد که در همان ساعات اولیه، ارتش مصر به همراهی سازمان اطلاعات داخلی مصر که یکی از خشن‌ترین نهادهای امنیتی در سطح منطقه به حساب می‌آید، با اعمال فشار بر رسانه‌ها و مطبوعات کشور سعی کردند تا هجمه رسانه‌ای را به حداقل برسانند اما شبکه‌های اجتماعی در مصر را نتوانستند خاموش کنند. بر اساس آمار موجود پرکاربردترین رسانه اجتماعی در مصر (همانند افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس)، فیسبوک است و پس از آن اقبال با توئیتر و سپس اینستاگرام بوده است. بر این اساس کاربران در صفحات خود در فیسبوک با انتشار تصاویر و ویدئوهای مختلف از صحنه درگیری مردم مصر با پلیس و نیروهای امنیتی، صریحا تمام نظارت‌های امنیتی را دور زدند.

بخشی از این تصاوری به جمعیتی تعلق داشت که نشان می‌داد در قاهره گرد هم آمده‌اند تا بتوانند صدای اعتراض‌ خود را به گوش «مافیای نظامیِ مصر» برسانند. اینکه چرا فیسبوک حداقل تا به این حد در مصر مورد توجه است، هیچ دلیلی ندارد جز حوادث سال 2011 میلادی که به زعم اعراب بهار عربی تلقی می‌شد و به زعم دیگران بیداری اسلامی تلقی می‌شد. این رسانه اجتماعی توانست در همان سال و با انتشار یک ویدئو «حسنی مبارک» را سرنگون کند و به مکانی برای اعلام قرار و مدارهای اعتراضی توسط جوانان مصری تبدیل شد. به همین دلیل است که امروز هم طیف منتسب به السیسی اقدام به محاصره فسبوک و حتی ضعیف کردن اینترنت کرده‌اند.

مصری‌ها معتقدند که سخنان السیسی همانند سال 2013 و زمانی که محمد مرسی را با حمایت عربستان از قدرت کنار زد، بوی سرکوب می‌دهد و به همین دلیل اگر این اعتراض‌ها در روزهای آینده ادامه پیدا کند می‌تواند بهار عربی 2011 را برای السیسی رقم بزند

ترس نطامیان مصری به حدی افزایش پیدا کرده که طبق اعلام العربیه، کمپین مسدود کردن وبسایت‌ها با مسدود کردن ۲۱ وبسایت مطبوعاتی و خبری از جمله وبسایت «مدی مصر» و وبسایت‌های وابسته به شبکه خبری الجزیره و سایر وبسایت‌های قطری یا وابسته به اخوان‌المسلمین شروع شد و بعد هم مقامات مصر وبسایت‌ سازمان‌های حقوق بشری، وبلاگ‌ها و وبسایت‌های مطبوعاتی را مسدود کردند. درست است که دولت مصر توانسته محتویان اعتراض‌های قاهره را سانسور کند اما گویا این مدل از خیزش‌ها فقط به پایتخت محدود نمی‌شود، بلکه بر اساس گزارش منابع امنیتی مصر، قبل از آنکه قاهره بهم بریزد، نیروهای امنیتی مصر تظاهراتی را در روستای الکدایه واقع در استان الجیزه پراکنده کرده بودند.

به گفته منابع محلی، این ماموران به روستا حمله کرده و با تیراندازی گلوله‌های پلاستیکی و شلیک گاز اشک‌آور تظاهرکنندگان را متفرق کردند. به دنیال این وضعیت، فیلم ویدئویی دیگر در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد در استان القلیویه هم مردم تظاهرات کرده و شعارهایی علیه السیسی سرداده و خواستار رفتن او شده‌اند. اما در استان اسوان واقع در جنوب مصر اوضاع به همین آرامی پیش نرفت، بلکه مردم تظاهرات کردند و در پی این تظاهرات، درگیری میان معترضان و نیروهای امنیتی رخ داد. جال است بدانیدکه مجموع این اتفاق‌ها و بهم‌ریختگی داخلی در مصر، صرفاً مربوط به روز اول است و این درگیری‌ها حالا وارد هفتمین روز خود شده است.

طبیعی است که هرچند شدت اعتراض‌ها بالا برود، واکنش نیروهای دولتی هم خشن‌تر می‌شود و حالا که اوضاع و احوال نسبت به سال 2011 میلادی بدتر شده، این اعمال فشار تا جایی پیش رفته که در جریان تظاهرات جمعه گذشته، سه معترض در استان الجیزه کشته شده و تعدادی نیز بازداشت شدند. مساله اصلی که شاید برای مخاطبان به عنوان یک سوال بزرگ مطرح شده باشد این است که دلیل به خیابان آمدن مردم مصر چیست؟ جرقه این اعتراضات را «محمد علی»، مالک پیشین یک شرکت ساختمانی مصری کلید زد.

 او روز ۲۰ سپتامبر سال ۲۰19 در پی برخی افشاگری‌ها علیه «عبدالفتاح السیسی»، رییس جمهوری مصر از مردم این کشور دعوت کرد در اعتراض به فساد حاکم به خیابان‌ها بیایند. وی مدعی بود که طی سالها همکاری با ارتش در اجرای پروژه‌های متعدد ساختمانی از جمله احداث منازل مسکونی مجلل برای رئیس‌جمهوری مصر و اطرافیان وی، شاهد فساد گسترده السیسی بوده است. در پی اعتراضات گسترده سال گذشتة مردم مصر، حدود سه هزار و پانصد تن دستگیر و روانه زندان شدند و حالا پس از گذشت یک سال، بار دیگر شهروندان مصری تحت عنوان «روز خشم» در مخالفت با سیاست‌های دولت السیسی به خیابان‌ها آمده‌اند.

جرقه اعتراضات مردمی را «محمد علی»، مالک پیشین یک شرکت ساختمانی کلید زد که روز ۲۰ سپتامبر سال ۲۰19 در پی برخی افشاگری‌ها علیه عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهوری مصر از مردم این کشور دعوت کرد در اعتراض به فساد حاکم به خیابان‌ها بیایند

نکته اینجاست که تظاهرات امسال در اعتراض به اوضاع بد معیشتی و تصویب قانون تخریب املاک و خانه‌های ساخته‌ شده بدون مجوز صورت می‌گیرد و تظاهرکنندگان به همین دلیل خواستار برکناری السیسی از قدرت هستند. بخش دیگری از تظاهرکنندگان هم به بیکاری و افت رفاه خود که حاصل از همه‌گیری کرونا است اعتراض کردند و به خیابان‌های آمدند اما مساله مهمتر این است که تظاهرات صرفاً به داخل خاک مصر ختم نمی‌شود!

السیسی همچنان به تئوری توطئه‌ معتقد است!

آنچه سری جدید اعتراض‌های مصر را از سال 2011 و حتی 2019 متمایز می‌کند گستردگی و دامنه عظیم آن است. بر اساس اعلام منابع خبری، مصری‌های مقیم فرانسه روز شنبه تظاهراتی را در مقابل برج ایفل برای حمایت از جنبش انقلابی مصر برگزار کرد‌هاند در شهر میلان ایتالیا، آمستردام هلند و سیدنی استرالیا هم روز شنبه اعتراضاتی در محکومیت وضعیت مصری‌ها برگزار شده است و گفته می‌شود که روز گذشته (یکشنبه) نیز اعتراضاتی در شهر مونیخ آلمان و بوسنی برگزار شده است. این گستردگی به خوبی نشان می‌دهد که السیسی و تیم نظامیان قاهره اینبار با یک بحران سنگین‌تر و عمیق‌تر از گذشته روبرو هستند، چراکه حالا بحث معیشت، نان و آب و حیات و ممات مردم مطرح است. همه انتظار داشتند که رئیس‌جمهوری مصر حداقل با دروغ‌پراکنی سعی کند تا جو روانی را آرام کند اما او باز هم از درِ نظامی‌گری و اقتدارگرایی وارد میدان شد.

او در جریان افتتاح چندین پروژه جدید در شمال قاهره اعلام کرد که ملت مصر همواره ثابت کرده که از آگاهی بالایی برخوردار است و من همواره روی مثبت اندیشی و همراهی ملت با مسائل ملی حساب می‌کنم اما افراد نفوذی و کسانی که شک و تردید به دل ملت می‌اندازند، همیشه از اقدامات دولت برای تحریک مردم سوء‌استفاده می‌کنند اما مردم از آگاهی بالایی برخوردار هستند! روی سخن السیسی بدون شک با محمد علی که حالا در استانبول مستقر است، بوده اما مردم و کاربران فضای مجازی در مصر معتقدند که سخنان السیسی همانند سال 2013 و زمانی که محمد مرسی را با حمایت عربستان از قدرت کنار زد، بوی سرکوب و دروغ می‌دهد. به همین دلیل اگر این اعتراض‌ها در روزهای آینده ادامه پیدا کند می‌تواند بهار عربی 2011 را برای السیسی رقم بزند.