فرشاد گلزاری

 شمال آفریقا این روزها در حال تجربه‌ای جدید است. تجربه‌ای که آثار آن به مراتب می‌تواند سنگین‌تر و خطرناک‌تر از بحران سوریه، عراق و یمن باشد؛ چراکه «لیبی» به هیچ عنوان همانند کشورهای مذکور نیست و به شدت در تمامی ابعاد شکننده‌تر از سایر دولت‌های دیگر ارزیابی می‌شود. شاید عده‌ای معتقد باشند که لیبی به دلیل دارا بودن حجم عظیمی از نفت و معادن به هیچ وجه همانند سایر کشورها (سوریه، یمن یا عراق) نیست اما توجه داشته باشید که اگر در عراق یا سوریه شاهد برپا شدن یک جنگ همه‌جانبه بودیم، دولت در پایتخت آنها مستقر بود. زمانی که سوریه و عراق آبستن تحولات سیاسی و میدانی شدند، بشار اسد در دمشق و حیدر العبادی در بغداد حضور داشت اما در لیبی دیگر قذافی وجود ندارد. اگر به صورت موشکافانه بخواهیم اوضاع را زیر نظر قرار دهیم و تحولات لیبی را تحلیل کنیم به خوبی درمی‌یابیم که دلیل اصلی بحران امروز لیبی خلأ قدرت است که پس از سرنگونی قذافی در سراسر این کشور اتفاق افتاد. از زمانی که دیکتاتورِ نام آشنای آفریقا از شطرنج قدرت کنار گذاشته شد، تمام قدرت‌های جهان، اعم از آمریکا، اروپا و حتی دولت‌های عربی منطقه به دنبال آن بوده‌اند تا بتوانند به هر ترتیب که شده در لیبی جای پای خود را محکم کنند. از این منظر اگر همین حالا به لیبی نکاهی گذرا بیندازیم به خوبی می‌بینیم که این کشور علناً توسط بسیاری از قدرت‌های سطح بالا یا میانه، محاصره شده است. در گزارش‌های گذشته، در مورد آرایش و چینش تقابل‌ها در لیبی سخن گفته‌ایم، اما واقعیت این است که صحنه میدانی و سیاسی در این کشور مجدداً تغییر کرده و به صورت مرتب در حال زایش است. بر اساس آخرین آمارها، سعی و تلاش طرفین برای برقراری آتش‌بس فعلاً به بن‌بست رسیده است. در این رابطه سرگئی ورشینین، معاون وزیر خارجه روسیه روز گذشته (دوشنبه) با اشاره به ادامه بحران لیبی، اظهار کرد که کشورش دستیابی به آتش‌بس در لیبی را نخستین گام برای حل و فصل بحران این کشور می‌داند. او در اینباره گفته است که «مسکو موافق ایجاد یک راه‌حل سیاسی در لیبی است و به همین منظور از تلاش‌های نمایندگان سازمان ملل حمایت می‌کنیم و معتقدیم که برای دستیابی به راه‌حل سیاسی باید شرایط ارتباط میان تمامی طرف‌ها فراهم شود.»

عدم فروش نفت در لیبی می‌تواند بحران اقتصادی را افزایش دهد و همین موضوع باعث به وجود آمدن صف عظیمی از مخالفان دو دولت در شرق و غرب لیبی خواهد شد که می‌توانند به راحتی جذبِ گروه‌ها و جریان‌های تروریستی شوند

 این البته بخش کوچکی از میانجیگری در مورد لیبی است، اما مساله اصلی این است که خلیفه حفتر و اردوغان به هیچ وجه مایل به آرام شدن اوضاع و احوال لیبی نیستند. همین چند روز پیش بود که حفتر به عنوان فرمانده ارتش ملی لیبی ترکیه و مزدوران آن را تروریسم نامید و اعلام کرد که تا آخرین نفس با آنکارا و خائنین داخلی می‌جنگد. این سخنان حفتر، دیروز توسط اردوغان پاسخ داده شد. رئیس‌جمهوری ترکیه اعلام کرد که مداخله آنکارا در لیبی طرح خلیفه حفتر برای اشغال طرابلس را به شکست کشاند. دولت وفاق ملی لیبی توانست کودتاچیان را در مدت زمان اندکی از طرابلس بیرون براند. این دستاوردهای میدانی صلح و امنیت را در تمام خاک لیبی به ارمغان می‌آورد. اردوغان با تاکید بر اقدامات خود و ارتش کشورش در لیبی صریحا اعلام کرد که تقویت لیبی در ابعاد سیاسی و اقتصادی به نفع شمال آفریقا و اروپا خواهد بود و ترکیه تمام پیشنهادها درباره همکاری و تقسیم عادلانه در دریای مدیترانه را با روی باز می‌پذیرد و آماده همکاری با همگان براساس این اصول است، اما خواهان تنش در دریای مدیترانه نیست. این سخنان اردوغان زمانی مطرح شد که محمود الهواری، از نیروهای امنیتی در شهر مصراته لیبی به خبرگزاری فرانسه اعلام کرده است که دولت ترکیه در ادامه مداخلاتش در لیبی و انتقال شبه نظامیان خارجی به این کشور، ۱۴۰۰ نفر از اعضای گروه‌های تندروی تونس و ۳۵۶ مزدور سوری را وارد خاک لیبی کرده است. او اعلام کرده که این تندروها در دفعات مختلف از حلب و ادلب سوریه به غازی آنتپ و استانبول و سپس به مصراته منتقل شدند و درنهایت به پنج منطقه در لیبی یعنی صبراته، تلیل، الوطیه، ذهیبه و راس جدیر فرستاده شدند که همه این مناطق کمتر از ۱۰۰ کیلومتر با مرزهای تونس فاصله دارند. همین اظهارات باعث شد تا فلورانس پارلی، وزیر دفاع فرانسه این اقدام ترکیه را مداخله آشکار در لیبی قلمداد کند. او اعلام کرد که «خلیفه حفتر، نقش مهمی در مبارزه با داعش در لیبی ایفا می‌کند، اما توجه داشته باشید که ما از یک طرف به ضرر طرف دیگر حمایت نمی‌کنیم.»

منابع امنیتی در لیبی اعلام کرده‌اند که دولت ترکیه در ادامه مداخلاتش در لیبی و انتقال شبه نظامیان خارجی به این کشور، ۱۴۰۰ نفر از اعضای گروه‌های تندروی تونس و ۳۵۶ مزدور سوری را وارد خاک لیبی کرده است

بحران جدید:

توقف صادرات نفت لیبی!

در سایه این تحولات یکی از مسائل بسیار مهمی که باعث شده نگرانی جامعه جهانی در مورد لیبی افزایش پیدا کند، دعوا بر سر نفت لیبی است. بدون تردید تمام کشورهایی که در لیبی حضور دارند برای کسب منافع و خصوصاً قبضة نفت این کشور به نفع خود در آنجا حضور دارند اما مساله این است که بخشی از میدان‌های نفتی لیبی در دست نیروهای خلیفه حفتر است. او علناً و به صورت رسمی از سوی مصر، امارات، عربستان، روسیه، فرانسه و حتی آمریکا حمایت می‌شود، اما توجه داشته باشید که قدرت‌های منطقه‌ای در معادله لیبی سهم دارند، اما مساله این است که این نفت باید برای حامیان حفتر، نان و آب داشته باشد. به همین دلیل است که ما می‌بینیم نهاد ملی نفت لیبی، امارات را مسئول اصلی توقف تولید و صادرات نفت در این کشور خوانده و طی بیانیه‌ای اعلام کرده که امارات مستقیماً به خلیفه حفتر برای توقف صادرات نفت پس از بستن بنادر و میادین نفتی دستور داده است. این نهاد لیبیایی از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است تا به این موضوع رسیدگی کند؛ چراکه عدم فروش نفت در لیبی می‌تواند بحران اقتصادی را افزایش دهد و همین موضوع باعث به وجود آمدن صف عظیمی از مخالفان دو دولت در شرق و غرب لیبی خواهد شد که می‌توانند به راحتی جذبِ گروه‌ها و جریان‌های تروریستی شوند. نکته اینجاست که شرکت ملی نفت لیبی اعلام کرده که محاصره صنعت نفت لیبی و عدم صادرات آن، باعث از دست رفتن ۶.۵ میلیارد دلار درآمد نفتی شده است. در همین حال، سفارت آمریکا در طرابلس هشدار داد، کسانی که اقتصاد لیبی را تضعیف کرده و اقدام به تشدید درگیری نظامی می‌کنند با خطر تحریم مواجه هستند. این سفارتخانه در بیانیه خود در واکنش به مخالفت خلیفه حفتر با تولید و صادرات نفت اعلام کرده است که پس از چند روز فعالیت دیپلماتیک برای اجازه به شرکت نفت ملی لیبی و از سرگیری فعالیت حیاتی و غیرسیاسی آن به عنوان وسیله‌ای برای خاموش کردن شعله درگیری‌های نظامی، سفارت آمریکا از تلاش‌های مورد حمایت خارج علیه دو بخش اقتصادی و مالی لیبی به شدت نگران است و خواهان آرام شدن درگیری‌ها است. اینکه آمریکایی‌ها هم از وضعیت کنونی به شدت احساس نگرانی می‌کنند به این دلیل است که آنها تجربه تلخ درباره اشغال سفارت و کشته شدن سفیرشان را دارند و از این موضوع به شدت نگران هستند. به هر ترتیب وضعیت کنونی در لیبی آن هم با وجود جلوگیری از فروش نفت را باید یک بحران جدید و البته خطرناک دانست.