فرشاد گلزاری

 لبنان این روزها کانون توجه تمام رسانه‌‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. شاید بسیاری از مخاطبان بگویند از زمانی که یادمان می‌آید این کشور آبستن انواع و اقسام حوادث سیاسی و امنیتی و کانون درگیری‌ها و مناقشات بوده است، اما واقعیت این است که تحولات جدید را نمی‌توان به هیچ وجه با وقایع گذشته مقایسه کرد. تحولات جدید بیشتر بر عنصر مطالبه‌گری مدنی یا مردمی لبنان تمرکز دارد که درون‌مایة آن را مسائل اقتصادی و معیشتی تشکیل می‌دهد. به عنوان مثال سحرگاه روز گذشته (دوشنبه) منابع خبری از درگیری نیروهای امنیتی لبنان با معترضان این کشور و زخمی شدن شماری از معترضان در این درگیری‌ها خبر دادند. روزنامه رأی‌الیوم در این رابطه نوشته است که شهرهای مختلف لبنان در سحرگاه روز دوشنبه شاهد تظاهرات مردمی علیه اوضاع نابسامان اقتصادی بود. طبق این گزارش، ده‌ها معترض لبنانی با تجمع در منطقه انطلیاس در شرق بیروت شعارهایی را علیه طبقه سیاسی حاکم در کشورشان و اوضاع نابسامان اقتصادی لبنان سر دادند. همچنین گفته شده که معترضان در بیروت قصد مسدود کردن اتوبان انطلیاس را داشتند که با مقابله نیروهای ارتش این کشور مواجه شدند و درپی درگیری این نیروها و معترضان حدود ۱۰ تن مجروح شدند. در همین راستا، خبرنگار آناتولی گزارش داد که نیروهای ارتش لبنان سه عکاس وابسته به رسانه‌های داخلی لبنان را در حین عکاسی از جریان تظاهرات مورد ضرب و شتم قرار دادند. در طرابلس نیز راهپیمایی‌هایی در محکومیت کاهش ارزش لیره لبنان در مقابل دلار برگزار شد و به موازات آن فعالان مدنی در طرابلس خواستار نافرمانی مدنی و بستن مغازه‌ها و فروشگاه‌ها در روز گذشته (دوشنبه) شدند. الجزیره هم گزارش داده که ده‌ها موتور سوار وابسته به حزب‌الله علیه اظهارات اخیر سفیر آمریکا در بیروت درباره این حزب تظاهرات کردند. این اخبار به خوبی نشان می‌دهد که مطالبه‌گری لبنان (حداقل در اعتراض‌های شامگاه یکشنبه و سحرگاه دوشنبه) دو محور داشته است؛ نخست مطالبه مردمی در مورد مسائل و مشکلات اقتصادی و مدنی و دوم، اعتراضِ طرفداران حزب‌الله به مداخله‌های دوروتی شیا، سفیر آمریکا در بیروت. این دو قطبی دقیقاً نمایی از ساختار سیاسی -  اجتماعی و حتی اقتصادی لبنان است. ساختاری که در یک طرفِ آن جریان 8 مارس وجود دارد و در سمت دیگر جناح 14 مارس عرض اندام می‌کند. طبیعی است که هر کدام از این جریان‌ها حامیانی دارند که برایشان مهم قلمداد می‌شوند، اما مساله اینجاست که وضعیت در لبنان به حدی به هم‌ ریخته است که هر کشوری به دنبال ان است تا از آبِ گل‌آلودِ فعلی به نفع خود ماهی بگیرد. در این میان بررسی‌های تحلیلی و همچنین داده‌های موجودِ خبری، میدانی و سیاسی نشان از آن دارد که آمریکا در میان کشورهای مداخله‌کننده در اوضاع لبنان همچنان گوی سبقت را از دیگران ربوده است. اینکه می‌بینیم قاضی امور فوری در شهر صور (واقع در جنوب لبنان) طی حکمی، سفیر امریکا در لبنان را ممنوع‌المصاحبه می‌کند و چندی بعد سفیر ایالات متحده مدعی می‌شود که دولت لبنان از او بابت این حکم عذرخواهی کرده است، نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها حتی نظام حقوقی و قضایی لبنان را قبول ندارند و حتی وجاهت احکامِ محلی که در جهت تامین امنیت و ثبات حاکمیت ملی لبنان صادر می‌شوند را به رسمیت نمی‌شناسد. اینکه چرا یک دادگاه محلی در لبنان چنین حکمی علیه سفیر آمریکا در بیروت صادر کرده، مساله‌ای است که کلیت آن تنها بخشی از یک پازلی است که در واشنگتن طراحی شده است و بدنه آن را باید «تحریک و سم‌پاشیِ نَرم» دانست. مداخله آمریکایی‌ها تا حدی مشهود شده است که «ناصیف حتی» وزیر خارجه لبنان، سفیر آمریکا در لبنان را احضار و ساعت ۳ بعد از ظهر روز گذشته (دوشنبه) به وقت محلی لبنان با وی ملاقات کرده است تا مراتب اعتراضات لبنان را به مداخله‌گری وی در امور این کشور به او ابلاغ کند. این در حالیست که سفیر آمریکا در بیروت طبق معاهده وین حق دخالت در امور داخلی کشور دیگر را ندارد و حق ندارد گروهی از لبنانی‌ها را علیه گروه دیگری که در قدرت مشارکت دارند، تحریک کند. درست است که تمام رسانه‌های داخلی و خارجی و حتی مطبوعات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بر سفیر آمریکا و اظهاراتش تمرکز کرده‌اند اما این تمام ماجرا نیست؛ بلکه وقایع لبنان پشت‌پرده‌های بسیار پیچیده‌ای دارد.

اینکه چرا دادگاه محلی لبنان حکم ممنوع‌المصاحبه‌ شدن سفیر آمریکا در بیروت را صادر می‌کند، مساله‌ای است که کلیت آن تنها بخشی از پازلی است که در واشنگتن طراحی شده و بدنه آن را باید «تحریک و سم‌پاشیِ نَرم» دانست

تزریقِ توخالیِ پول!

سناریویی که آمریکایی‌ها در لبنان نوشته‌اند (همانند مدل جدیدِ سوریه، ایران، ونزوئلا و کره‌شمالی) بر پایه مسائل اقتصادی بنا شده است. کمک‌های اقتصادی آمریکا به لبنان نسبت به سال‌های گذشته حدود یک سوم کاهش یافته است و علی‌رغم اختلاف فاحش میان ارقام ذکر شده در گزارش‌های رسمی و اظهارات مقامات واشنگتن، اما مبالغ ادعایی اعلام شده توسط آنها به هیچ وجه نیاز هیچ بخش حیاتی در لبنان را برآورده نمی‌کند. در این راستا دیوید شنکر، معاون وزیر خارجه آمریکا در گفت‌وگوی مطبوعاتی اخیرش در پاسخ به درخواست سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان مبنی بر چرخش آمریکا به سمت شرق، چندین بار تکرار کرد که آمریکا اولین کشور در ارائه کمک به لبنان است! شنکر در این مصاحبه درباره ۷۵۰ میلیون دلاری که واشنگتن در سال ۲۰۱۹ به عنوان کمک‌های اقتصادی و توسعه امنیتی به بیروت و همچنین ارائه حدود ۲۵ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ برای مقابله با ویروس کرونا صحبت کرد. آمار و ارقامی که آمریکایی‌ها از آن حرف می‌زنند کاملاً با آنچه که در حوزه عملیاتی (فرآیند تخصیص و واریز بانکی) رخ داده، در تضاد است. آمار نهایی حجم کمک‌های نظامی و کمک‌های متفرقه (ازجمله کمک‌های اختصاص یافته به دستگاه‌های امنیتی لبنان) در سال ۲۰۱۸ به دلیل مشروط کردن این کمک‌ها به عملکرد ارتش لبنان و دستگاه‌های مقابله با تروریسم این کشور، کنترل مرزها و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱، نامشخص بوده است. همچنین سیاست مشروط کردن این کمک‌ها به عملکرد نهادهای نظامی و امنیتی لبنان در سال ۲۰۱۹ نیز ادامه یافت و بر اساس ارقام ذکر شده در گزارش کنگره آمریکا، کمک‌های اختصاص یافته به ارتش لبنان در همین سال، به میزان چشمگیری کاهش یافته است. در سال ۲۰۲۰ دولت آمریکا ۱۳۳ میلیون دلار کمک به لبنان اختصاص داد که ۱۹ میلیون دلار کمتر از سال گذشته بوده و از این مبلغ تاکنون ۴۸ میلیون و ۹۵۶ هزار دلار به بیروت تحویل داده شده است. این ارقام به خوبی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها با تزریق پله‌کانی بودجه و کمک‌های خود به لبنان درصدد آن هستند تا دولت این کشور را با خود هماهنگ کرده و فشارها را به حدی افزایش دهند که تنها دو گزینه بر سر راه نخست‌وزیر (حسان دیاب) و رئیس‌جمهوری لبنان (میشل عون) قرار داشته باشد: 1- دوری از ایران و در غیر اینصورت 2- به خیابان کشیدن مردم با اهرم‌های اقتصادی، قومی، مذهبی و برجسته کردن فساد سیستماتیک. در همین راستا اسرائیل هم از این شلوغی‌ها به نفع خود استفاده می‌کند؛ به گونه‌ای که اخیراً کابینه اسرائیل با انجام عملیات اکتشاف گاز در منطقه مورد مناقشه با لبنان رای مثبت داده است که نشان می‌دهد این موضوع در آینده نزدیک به کلکسیون مشکلات لبنان اضافه خواهد شد. لذا این وضعیت مطالبه‌گری مدنیِ مردم لبنان را با تلاطم و انحراف روبرو خواهد کرد.

آمریکایی‌ها با تزریق پله‌کانی بودجه و کمک‌ مالی به لبنان درصدد آن هستند تا دولت این کشور را با خود هماهنگ کرده و فشارها را به حدی افزایش دهند که تنها دو گزینه دوری از ایران یا به خیابان کشیدن مردم با اهرم‌های اقتصادی را بر سر راه دولت بیروت قرار گیرد