فرشاد گلزاری

 مساله ساخت و استفاده از تسلیحات هسته‌ای از دیرباز یکی از معضلاتی است که همواره صلح و امنیت بین‌المللی رابه خطر انداخته و هم‌اکنون هم این مساله به عنوان یک چالش جهانی مورد نظر بسیاری از تحلیلگران، نهادها و مسئولان سیاسی -  امنیتی دنیا است. شاید برای بسیاری از مخاطبان این سوال پیش بیاید که چرا موضوع تسلیحات هسته‌ای (اعم از تحقیقات، ساخت، توسعه و استفاده از آن) همچنان به عنوان یک تهدیدِ بین‌الملل مدنظر است؟ مگر قرار است هیروشیما یا ناکازاکیِ دیگری رخ دهد و هزاران نفر به کام مگر کشیده شوند؟ پاسخ این سوال‌ها در ابتدای امر منفی خواهد بود؛ اما واقعیت این است که سلاح اتمی و مشتقات آن اعم از فناوری یا علوم هسته‌ای و هر آنچه که در این حوزه به مرور زمان خلق شده، در عرف بین‌الملل به عنوان یک امتیازِ مهم محسوب می‌شود اما در ادبیات و ساختار سیاسی (به خصوص روابط بین‌الملل)، این موضوع یک ابزار برتریِ خطرناک به حساب می‌آید که می‌‌تواند بحران‌آفرین باشد. همه می‌دانیم زمانی که انفجار بمب‌های هسته‌ای در هیروشیما یا ناکازاکی در سال 1945 به وجود آمد حدود 300 هزار نفر یا در یک لحظه از بین رفتند یا به مرور زمان بر اثر وخیم شدن تاثیر تشعشع‌ها کشته شدند و همین مساله باعث شد تا جامعه ملل به این فکر بیافتد که چرا بشر باید تاوان ماجراجویی‌ قدرت‌های بزرگ دنیا را بدهد. مساله جالب این است که بسیاری از ناظران و حتی کارشناسان مسائل اتمی معتقدند که پیامد هیروشیما و ناکازاکی آنقدر وخیم بود که ما چند ماه بعد (سال 1946) شاهد شروع جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب بودیم. این تحلیل اگر درست باشد یا غلط، خللی بر ماهیت مخاطره‌آمیز بودن تسلیحات هسته‌ای و اتمی وارد نمی‌کند، اما مساله این است که جنگ سرد تا حد زیادی رقابت تسلیحاتی را دامن زد و تسلیحات هسته‌ای هم از این امر مستثنی نبودند. نبردِ امریکا و روسیه در این عرصه به جایی کشید که در سال 1963 میلادی «پیمان منع آزمایش هسته‌ای در جو زمین، فضای بیرونی و زیر آب» یا به عبارت معمول پیمان منع جزئی آزمایش هسته‌ای هدف کنترل تسلیحات هسته‌ای در روسیه تصویب شد. تا ۱۵ آوریل ۱۹۶۳ (۶ ماه پس از اجرایی شدن پیمان) بیش از ۱۰۰ کشور به این پیمان پیوسته و ۳۹ کشور آن را تصویب یا موافقت خود را با آن اعلام کردند. تا سال ۲۰۱۶ هم ۱۲۶ کشور به این پیمان پیوستند و ۱۰ کشور آن را امضا کردند ولی در داخل کشور خود آن را تصویب نکرده‌اند. ۶۹ کشور از جمله کشورهای صاحب بمب هسته‌ای مانند چین، فرانسه و کره شمالی هم این پیمان را امضا نکرده‌اند. منازعات در حوزه هسته‌ای پس از تصویب این پیمان فروکش نکرد و اوضاع به جایی رسید که مسکو و واشنگتن به رهبری رونالد ریگان و میخائیل گورباچف به این نتیجه رسیدند که باید برای کاهش منازعات موشکی و خصوصاً هسته‌ای چاره‌ای بیاندیشند. در نهایت دو طرف در سال 1987 میلادی «پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد» را در کاخ سفید به امضا رساندند. اینکه محل امضای این توافق در واشنگتن بود نشان می‌دهد که ایالات متحده توانست در آن مقطع زمانی شوروی را وارد کانالی که می‌خواهد بکند اما موضوع این توافق بیش از هر چیز برای دو طرف اهمیت داشت. به گونه‌ای که پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد، تمام موشک‌های هسته‌ای، موشک‌های متعارف و سکوهای پرتاب آن‌ها را تا فاصله ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر (کوتاه‌برد) و ۱۰۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر (میان‌برد) از دایره فعالیت خارج کرد و همین موضوع دستاوردی است که گورباچف تا همین امروز به آن می‌بالد و معتقد است که او توانست دنیا را از یک تهدید اتمی نجات دهد! در این میان پیمان دیگری با نام «پیمان منع جامع آزمایش‌های هسته‌ای» در سال 1996 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید اما باز هم نتوانست به اندازه پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد در دنیا سروصدا کند؛ چراکه این پیمان، یک توافق جمعی نبود بلکه، بلکه پیمانی بود که نزاع میان دو قدرت با اندیشه سرمایه‌داری و کمونیستی را به حداقل رساند.

اینکه محل امضای پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد در واشنگتن بود نشان می‌دهد که ایالات متحده توانست در آن مقطع زمانی شوروی را وارد کانالی که می خواهد بکند؛ اما موضوع این توافق بیش از هر چیز برای دو طرف اهمیت داشت

بازتعریف اقدامات اتمی  

زمانی که اوباما به روی کار آمد، او و تیمش به این فکر افتادند که باید پیمان جدیدی با روسیه بر سر مسائل استفاده از تسلیحات هسته‌ای منعقد کند. باراک اوباما در واشنگتن و دمیتری مدودف در مسکو به این نتیجه رسیده بودند که می‌توانند میراث کورباچف و ریگان را تغییر دهند و ماحصل این نظریه در قالب قرارداد جدیدی به نام «استارت نو» نمایان شد.

در سال 2010 دو طرف در پراگ (پایتخت جمهوری چک) توافق کردند که تحت این قرارداد جدید، اجازه دارند حداکثر ۱۵۵۰ کلاهک را در مناطق مورد نظرشان مستقر کنند و این عدد حدود ۳۰ درصد کمتر از محدودیت اعمال شده در سال ۲۰۰۲ بود. در عرف سیاسی به پیمان ریگان و گورباچف عنوانِ «پیمانِ استارت» داده شده بود و حالا استارت نو، خون جدیدی در رگ‌ فعالیت‌های هسته‌ای دو طرف به جریان انداخته بود اما منازعه قدرت و وجاهت این پیمان توسط ترامپ به هم ریخت. رئیس‌جمهور آمریکا در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸ اعلام کرد که به دلیل نقض مکرر این پیمان توسط روسیه، آمریکا از پیمان مذکور خارج خواهد شد و درنهایت در ۱ فوریه ۲۰۱۹ میلادی، ایالات متحده به طور رسمی از این پیمان خارج شد و روسیه هم چند روز بعد به همین اقدام دست زد. در اینجا بود که یکباره سر و کله گورباچف در رسانه‌های امریکا و روسیه پیدا شد. او معتقد بود که ادامه این روند می‌تواند هیروشیمای دیگر را به راه بیندازد، اما به این موضوع اشاره نکرد که دنیای امروز دیگر تک قطبی یا دو قطبیِ مطلق نیست؛ چراکه چین هم به عنوان ضلع سوم، تسلیحاتی را در اختیار دارد که چیزی کمتر از تسلیحات هسته‌ای روسیه و آمریکا ندارد. مجموع این مولفه‌های خطرناک باعث شد تا مذاکرات نمایندگان آمریکا و روسیه درباره تسلیحات هسته‌ای دو کشور پس از یک سال وقفه سه روز پیش (دوشنبه دوم تیرماه) با گارد بستة دو طرف در وین، پایتخت اتریش آغاز شود. در این مذاکرات «مارشال بیلینگزلی» فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور کنترل سلاح و «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امورخارجه روسیه حضور داشتند اما اظهارنظرهای محافظه‌کارانه دو طرف به خوبی نشان می‌دهد که هیچ گشایش یا دستاوردی در این نشست حاصل نشده است؛ چراکه هر دو نفر در گفت‌وگو با رویترز اعلام کرده‌اند که امیدوار هستیم ولی باید منتظر ماند و دید که چه می‌شود! بدون تردید آمریکا و روسیه همچنان دو قطب مهم سیاسی - نظامی و حتی امنیتی دنیا محسوب می‌شوند اما مساله اینجاست که ترامپ به دنبال امتیاز دادن نیست و از سوی دیگر روس‌ها هم به این آسانی خسته نمی‌شوند و عقب‌نشینی نمی‌کنند. اما مساله مهمتر این است که چین، دعوت آمریکا برای حضور در این مذاکرات را به عنوان دارنده زرادخانه هسته‌ای رد کرده است و همین موضوع می‌تواند به زودی برای پکن پیامدهایی از ناحیه ترامپ داشته باشد.

 اظهارنظر محافظه‌کارانه نمایندگان آمریکا و روسیه در مذاکرات اتریش به خوبی نشان می‌دهد که هیچ گشایش یا دستاوردی در این نشست حاصل نشده است؛ چراکه هر دو نفر در گفت‌وگو با رویترز اعلام کرده‌اند که امیدوار هستیم، ولی باید منتظر ماند و دید که چه می‌شود