فرشاد گلزاری

امروزه تحلیل دو مقوله «افراط‌گرایی» و «تروریسم» تاحدودی مشکل و البته بسیار محافظه‌کارانه شده است. در یک زمان شاهد آن بودیم که افراط‌گرایی را نوعی از کنش و واکنش‌ِ برخاسته از یک جریان سیاسی - اجتماعی معنا می‌کردند و در این بین هم برخی‌ها این مساله را نوعی ایدئولوژی به حساب می‌آوردند. دسته‌ای دیگر به صورت کلی این موضوع را دارای ابعاد خطرناک نمی‌دانستند و صرفاً از منظر روانشناسی و جامعه‌شناسی به آن نگاه می‌کردند؛ تا جایی همین طیف معتقد بودند که افراط‌گرایی را نمی‌توان در زمره تحرکات خشن و عدوانی دانست؛ چراکه واکاوی آنها عموماً برپایة داده‌های شکلی و درنهایت خروجی حرکات افراط‌گرایان بود. به عبارتی دیگر آنها می‌گفتند تا زمانی که خروجی رفتاری و عملی یک جریان افراطی خشن و ضد قانون نباشد نمی‌توان آن را یک رفتار خطرناک نامید یا آنها را به عنوان یک کِیس مورد بررسی قرار داد. این روند تاحدودی در دهه 80 میلادی تغییر کرد. جهان شاهد ظهور کسانی بود که ریش‌های بلند، دستارهای یکدست و سلاح‌های روسی بودند و در کسری از ثانیه می‌توانستند با یک عملیات انتحاری، به زندگی چندین نفر پایان دهند. در آن زمان باز هم بسیاری از پژوهشگران حوزه جریان‌های افراطی تاکید داشتند که این موضوع فراگیر نیست و باید از لفظ «بنیادگراهای افراطی» برای آنها استفاده کنیم. کمی گذشت و هر روز شاهد مخابره تصاویر و ویدئوهای مربوط به همین مسائل در بوسنی، افغانستان و حتی پاکستان بودیم و در آنجا بود که یکباره واژه «تروریسم» به سرعت باد از قلمِ نویسندگان، تحلیلگران و پژوهشگران روانة دِلِ کاغذِ روزنامه‌ها، گزارش‌ها  و نامه‌های رسمی شد. گویا جهان به یکباره متوجه شده بود که دیگر نمی‌توانند تحلیل‌ها و گزارش‌های محافظه‌کارانه برای جلوگیری از مشوش شدن افکار عمومی منتشر کنند. در اینجا باید متوجه بود زمانی که تروریسم ایدئولوژیک مذهبی (همانند القاعده، طالبان، داعش، بوکوحرام، الشباب و غیره) به روی کار آمد، دیگر هیچکس سوال نکرد که معنای دقیق افراط‌گرایی (آن هم از نوع غیرمذهبی و با درون‌مایة ایدئولوژیک) چیست؟ در آن زمان هیچ شخصی به این فکر نکرد که آیا عدم ارائه دقیقِ اطلاعات و واکاوی درون‌مایة پدیده افراط‌گرایی و تمیز دادن آن با تروریسم مشکل‌آفرین خواهد شد یا خیر؟!

 از نظر دولت آلمان، هر گروه و جریانی که امنیت عمومی را به مخاطره بیندازد باید مجازات شود؛ اما استفاده از واژه تروریسم برای دو جریان راست‌افراطی و نئونازی‌ها نشان می‌دهد که عده‌ای به دنبال آن هستند تا سیاست فعلی دولت آلمان و شخص آنگلا مرکل را به چالش بکشند

راست‌افراطی و نئونازیسم: دو چالش جدید برای آلمان!

با گذر از این مقدمه اگر اوضاع و احوال امنیتی، سیاسی و اجتماعی جمهوری فدرال آلمان ظرف یکسال گذشته را زیر ذره‌بین قرار دهیم به این معنا و مفهوم می‌رسیم که ابهام در ترجمه و تشریح دو مقوله افراط‌گرایی و تروریسم امروزه به یک مشکل اساسی برای دولت آلمان تبدیل شده است. بگذارید از حاشیه‌ها و تفسیرهای بلند و آکادمیک فاصله بگیریم و به بطن این موضوع برویم. در سحرگاه پنجشنبه (دوم اسفندماه سال جاری) خبری از سوی رسانه‌های آلمانی و سایر رسانه‌های اروپایی منتشر شد که نشان می‌داد یک جوان آلمانی مسلح به سلاح گرم، با ورود به دو قلیان‌خانه در شهر هانائو واقع در 20 کیلومتری فرانکفورت اقدام به تیراندازی به سمت چندین نفر از کُردهای مقیم آلمانه کرده و در نتیجه اقدام او، 9 نفر کشته و 5 نفر زخمی شده‌اند. کمی بعد دادستانی آلمان اعلام کرد که فرد مهاجم «توبیاس آر» نام داشته و از اعضای گروه‌های راست افراطی در آلمان بوده و پلیس ضدتروریسم آلمان پس از ورود به منزلش، با جسد این شخص مواجه شده است!

کمی قبل‌تر (14 فوریه 2020) رسانه‌های آلمان به نقل از واحد ضدتروریسم پلیس آلمان اعلام کردند که 12 عضو یک «سازمان تروریستی راست افراطی» که قصد عملیات تروریستی علیه مقامات، پناهجویان و مسلمانان مستقر در آلمان را داشتند دستگیر شدند. کمی بعد (16 فوریه 2020 برابر با 27 بهمن 98) روزنامه دی‌ولت، چاپ آلمان اعلام کرد که بر اساس اظهارات دستگیرشدگان و اسناد موجود، این 12 نفر از سپتامبر 2019 با یکدیگر در ارتباط بوده‌اند و گروهی افراطی با عنوان «هسته سخت» را تاسیس کردند و قرار بوده تا به چند مسجد در ایالت‌های آلمان حمله کنند. مطابق اعلام این روزنامه، بازپرسان پرونده دریافته‌اند که این گروه با تشکیلات فنلاندی «سربازان ادین» که در سال ۲۰۱۵ تاسیس شده است ارتباط دارند!

اما این موضوع آخر و اولین تهدید از نوع «تروریسمِ راست‌افراطی» در آلمان نیست. اگر مجدداً کمی به عقب برگردیم می‌بینیم که این جریان حتی به دنبال آن بوده تا در ماه ژانویه هم دست به عملیات بزند. 23 ژانویه 2020 (سوم بهمن ماه 98) بود که هورست زهوفر، وزیر کشور آلمان رسماً فعالیت یک گروه نئونازی موسوم به «پیکار ۱۸» را ممنوع اعلام کرد. وزیر کشور آلمان پس از اعلام این خبر صریحا تاکید کرد که ممنوعیت فعالیت این گروه پیامی واضح دارد: راستگرایی افراطی و یهودستیزی جایی در جامعه ما ندارند! این اظهارات وزیر کشور آلمان، آن هم در جایگاهی که عهده‌دار امنیت کشورش است به خوبی نشان می‌دهد که بحث «افراط‌گراییِ سیاسی» که در زبانِ عامیانه به آن راستِ افراطی گفته می‌شود، حالا گریبان‌گیر دولت آلمان شده و از سوی دیگر در حال ریشه دواندن در ساختار سیاسی و امنیتی این کشور است. اینکه دیده می‌شود در برخی از اخبار به نئونازی‌ها اشاره می‌شود و در برخی دیگر از واژه راست‌افراطی استفاده می‌شود، نشان می‌دهد که برلین حالا با دو پدیده جدی روبرو است. آنها از یک سو با خیزش نئونازی‌ها روبرو هستند که به قول خودشان نوادگان هیتلر، هیملر و گوبلز به شمار می‌روند و اصالتاً تفکر ضدیهودی دارند و از سوی دیگر در حال دست و پنجه نرم کردن با جریان راست‌افراطی هستند که تماماً با مهاجران، مسلمانان و حتی مسئولین کشورشان که بستر ورود پناهجویان به آلمان را فراهم کرده‌اند، ضدیت دارند و اعلام یک جنگ تمام عیار کرده‌اند.

آیا آنها تروریست هستند؟    

مساله بسیار جالب و البته مهم که متاسفانه هیچکس به آن توجه نمی‌کند، استفاده از واژه «تروریسم» به عنوان پسوند برای اشاره به اقدامات اخیر جریان‌های راست‌افراطی در آلمان است. در تاریخ سوم نوامبر 2019 اعضای شورای شهر درسدن واقع در مرکز ایالت زاکسن  «وضعیت اضطراری علیه نازی‌ها» را اعلام کردند. آنها معتقد بودند که رشد اقدامات افراطی در این شهر و ایالت به حدی شیب صعودی به خود گرفته که می‌تواند به یک جنگ شهری تبدیل شود که یک ‌سوی آن پناهجویان و سمت دیگر گروه‌های نئونازی و راست‌های افراطی قرار خواهند گرفت.

اظهارات وزیر کشور آلمان، آن هم در جایگاهی که عهده‌دار امنیت کشورش است به خوبی نشان می‌دهد که بحث «افراط‌گراییِ سیاسی» که در زبانِ عامیانه به آن راستِ افراطی گفته می‌شود، حالا گریبان‌گیر دولت آلمان شده و در حال ریشه دواندن در ساختار سیاسی و امنیتی این کشور است

در همین مسیر پس از آنکه یک گروه نئونازی به یک کنیسه در آلمان حمله کرد، شاهد بودیم که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان صریحا و برای اولین بار از واژه «تروریسم راست‌افراطی» استفاده کرد و همین موضوع به خوبی نشان داد که آلمان حالا با یک بحران جدی مواجه است که دیگر بطن آن را تفکیک و تمیز میان تروریسم و راست‌افراطی تشکیل نمی‌دهد؛ بلکه مشکل اصلی این است که دولت این کشور نمی‌داند که گام بعدی این گروه‌ها چیست و اساساً منابع تغذیه مالی، تسلیحاتی و خط‌دهی آنها از کجا تأمین می‌شود. به هر ترتیب از نظر دولت آلمان، هر گروه و جریانی که امنیت عمومی را به مخاطره بیندازد باید مجازات شود، اما واقعیت این است که استفاده از واژه تروریسم برای دو جریان راست‌افراطی و نئونازی‌ها نشان می‌دهد که عده‌ای به دنبال آن هستند تا سیاست فعلی دولت آلمان و شخص آنگلا مرکل را به چالش بکشند و به همین دلیل است که می‌بینیم حزب راست‌گرای آلترناتیو برای آلمان در حال رشد و خیزش‌های چشمگیر در عرصه سیاسی آلمان است.