جنگ اول، صلح آخر

چند روز بعد از قرار نگرفتن نام مهدی طارمی در فهرست تیم ملی، واکنش‌ها به این اتفاق همچنان ادامه دارند. به نظر می‌رسد هر دو طرف، با راهکارهایی برای پایان دادن به این ماجرا مواجه هستند. باید منتظر ماند و دید که آنها، چه تصمیمی می‌گیرند و در روزهای آینده چطور عمل می‌کنند. دوری طارمی از تیم ملی، تصویر چندان دلچسبی نیست اما درست به همان اندازه که تیم به این ستاره نیاز دارد، این فوتبالیست هم به رعایت چارچوب‌هایی نیاز دارد که اگر وجود نداشته باشند، در تیم ملی سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

آریا رهنورد

مهدی طارمی از چند روز قبل می‌دانست که به تیم ملی دعوت نشده است. چراکه هیچ تلاشی برای خرید بلیت پرواز برای او در مسیر رسیدن به اردوی تیم در نظر گرفته نشده بود. به نظر می‌رسد این تصمیم تازه‌ای نیست و اسکوچیچ از مدتی قبل تصمیم به انجام این کار گرفته است. وقتی توییت جنجالی مهدی طارمی منتشر شد، اسکو اساسا سه گزینه در پیش داشت. اول اینکه از ماجرا چشم‌پوشی کند و مهدی را با وجود همه مسائل گذشته به اردوی تیم ملی فرابخواند. دوم اینکه مهدی را دعوت کند اما این بازیکن را روی نیمکت بنشاند و تنبیه نسبتا ساده‌ای برایش در نظر بگیرد و سوم هم اینکه نام این ستاره را در فهرست اردوی تازه تیم ملی قرار ندهد. اسکو از بین این سه راهکار، سومی را انتخاب کرد. روشی که به نظر می‌رسد درست‌ترین روش در شرایط فعلی باشد. اگر سرمربی کروات، مهدی را تحت هر شرایطی به اردو دعوت می‌کرد، این پیام به همه ستاره‌های تیم ملی مخابره می‌شد که می‌توانند علنا به چالش با سرمربی تیم ملی بپردازند و در نهایت به راحتی به کارشان در این تیم ادامه بدهند. آن‎وقت دیگر پیدا کردن پدیده‌ای به اسم «نظم» در اردو عملا یک ماموریت غیرممکن بود. این اتفاق باید سال‌ها قبل در دوران برانکو هم رخ می‌داد اما پروفسور با فوتبالیست‌های پرحاشیه تیمش برخورد نکرد و نتیجه این اتفاق، رختکن به هم ریخته و اردوی فراجنجالی تیم ملی در جام جهانی آلمان بود. دراگان اسکوچیچ قدم اول را به درستی برداشت. چراکه برخورد نکردن او با طارمی و بی‌توجهی او نسبت به این مساله، تیم را در مسیر بیراهه قرار می‌داد.

مهدی؛ کمی آرامش لازم است

مهدی طارمی بعد از آن توییت پرحرف و حدیث، فقط سکوت کرد و جمله‌ای در این مورد به زبان نیاورد. می‌گویند که او پاسخ تلفن‌های کریم باقری و وحید هاشمیان را هم نداده است. با این حال در وضعیت فعلی، چند گزینه مقابل طارمی وجود دارد. اول از همه، او می‌تواند با یک عذرخواهی ساده به همه چیز فیصله بدهد و شعله‌های این آتش را خاموش کند. این ساده‌ترین راه ستاره پورتو برای بازگشت به تیم ملی است. راه دوم، صبر کردن است تا آب‌ها از آسیاب بیفتند و با فروکش کردن این موج، طارمی دوباره به اردوی تیم ملی ایران دعوت شود. سومین و خطرناک‌ترین راه برای طارمی هم، ادامه دادن این جنجال و تکرار مواضع قبلی در مورد سرمربی تیم ملی خواهد بود. در این صورت پروسه بازگشت مهدی به تیم ملی، به شدت پیچیده خواهد شد. پسر بوشهری فوتبال ایران هنور تصمیمی در این مورد نگرفته است. طارمی یک بار بعد از اشتباه عجیب در پیوستن به ریزه‌اسپور ترکیه، از سرمربی وقت پرسپولیس عذرخواهی کرد و دوباره به این تیم برگشت. شاید حالا زمان مناسبی برای دومین عذرخواهی جدی دوران فوتبال ایران ستاره طغیانگر باشد.

طارمی یک بار بعد از اشتباه عجیب در پیوستن به ریزه‌اسپور ترکیه، از سرمربی وقت پرسپولیس عذرخواهی کرد و دوباره به این تیم برگشت. شاید حالا زمان مناسبی برای دومین عذرخواهی جدی دوران فوتبال ایران ستاره طغیانگر باشد

فوتبالی‌ها؛ کفه ترازو به نفع مربی

مرور واکنش‌های این چند روز نسبت به این تصمیم جنجالی، نشان می‌دهد که بیشتر هواداران تیم ملی مدافع تصمیم سرمربی تیم هستند. چراکه اظهارنظر علیه مصاحبه یک مربی در هیچ جای دنیا یک اتفاق مرسوم و پذیرفتنی به شمار نمی‌رود. این واکنش‌ها به طور کلی امیدوارکننده به نظر می‌رسند. چراکه ثابت می‌کنند روحیه جمعی فوتبال ایران در این سال‌ها منطبق بر بازیکن‌سالاری نیست. با این وجود طبیعتا نتایج تیم ملی در دو دیدار آینده، به این اظهارنظرها جهت خواهند داد. این یک قمار بزرگ از سوی اسکوچیچ بوده است. اگر تیم ملی بتواند بدون مهدی و با استفاده از ستاره‌هایی مثل قدوس، کریم، قایدی، کاوه و البته اللهیار صیادمنش نتیجه بگیرد، همه چیز به سود اسکو خواهد بود. فراموش نکنیم که دو برد متوالی، ایران را در یک قدمی صعود قرار می‌دهد و دیگر نگرانی خاصی برای دیدارهای آینده وجود نخواهد داشت. با این حال اگر تیم ملی نتیجه نگیرد، شاید خیلی از مواضع در مورد این ماجرا به سادگی تغییر کنند.

تاریخ؛ مثل آن یکی مهدی نشو

آخرین چالش بزرگ بین یک ستاره کلیدی در تیم ملی و سرمربی این تیم، به ماجرای مهدی رحمتی و کارلوس کی‌روش برمی‌گشت. البته که نه طارمی، رحمتی است و نه اسکوچیچ شباهتی به کی‌روش دارد اما نباید فراموش کرد که یک تحلیل اشتباه از سوی رحمتی، چطور دوران فوتبال او را تغییر داد. سیدمهدی تصور می‌کرد کی‌روش فقط برای سه مسابقه دیگر روی نیمکت باقی می‌ماند و به سرعت اخراج می‌شد. کارلوس اما 6 سال بعد از آن هم سرمربی تیم ملی بود. 6 سالی که در آن رحمتی دیگر حتی یک بار هم به اردوی تیم دعوت نشد.