آریا طاری

با پایان المپیک 2020 توکیو، حالا رشته‌های مختلف درگیر مسابقات خاص خودشان می‌شوند. به عنوان مثال تیم ملی والیبال هم باید کار خود را با هدف موفقیت در قهرمانی آسیا دنبال کند. مسابقاتی که دیگر ولادمیر آلکنو را روی نیمکت ایران نمی‌بیند. از اردیبهشت‌ماه بود که کمیته فنی فدراسیون والیبال تصمیم گرفت هدایت تیم ملی در قهرمانی آسیا را به بهروز عطایی که سرمربی تیم ملی جوانان هم هست، بسپارد.  تیمی که در آستانه یک تحول بزرگ و یک تغییر جدی در فهرست نفراتش نیز هست. انتخاب عطایی اما بدون تردید، گزارشگران تلویزیونی والیبال ایران را خوشحال خواهد کرد. مردانی که هیچ فرصتی را برای انتقاد از مربیان خارجی این تیم از دست نمی‌دادند.

در هر حال بهروز عطایی فهرست نفرات مدنظرش برای رقابت‌های قهرمانی آسیا را اعلام کرد. او به جز باشگاه‌های مختلف در والیبال ایران، هدایت تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان والیبال ایران را بر عهده داشته است. از فهرست 12 نفره ایران در المپیک، تنها پنج بازیکن به اردوی جدید تیم دعوت شدند. این پنج بازیکن، صابر کاظمی، جواد کریمی، اصغر مجرد، میثم صالحی و میلاد عبادی‌پور هستند. پس از خداحافظی سعید معروف، نفراتی مثل محمد موسوی و امیر غفور هم در این لیست جایی ندارند. جالب اینجاست که عطایی قید هر دو لیبروی المپیکی ایران را زده و نفرات دیگری را به اردو دعوت کرده است. نفرات جوانی مثل بردیا سعادت و عابدینی هم دوباره به تیم ملی دعوت شده‌اند. جوان‌ شدن تیم ملی، انتخابی ناگزیر بوده و دیگر برای نسل گذشته، جایی در این تیم وجود ندارد اما این اتفاق به تنهایی برای قرار گرفتن والیبال ایران در مسیر توسعه کافی نیست. پس از سال‌ها، دوباره یک مربی ایرانی هدایت این تیم را بر عهده دارد و باید دید چه سرنوشتی در انتظار والیبال ایران خواهد بود. این یک محک بسیار جدی برای عطایی و البته یک آزمایش بزرگ در جهت پی بردن به سطح واقعی مربیان ایرانی در دنیای والیبال است.

این دقیقا همان انتخاب ایده‌آل «گـزارشگران تلویزیونی» والیبال در ایران بود. آنها از چندین سال قبل، اصرار داشتند که یک مربی ایرانی برای این تیم انتخاب شود. همین افراد که دانش‌شان در مورد والیبال برای سال‌ها به روز نشده و تکان نخورده، به خودشان اجازه می‌دادند از تصمیم‌های مربیانی مثل کواچ و آلکنو انتقاد کنند و آنها را مقصر همه شکست‌ها بدانند. حالا شک نکنید همین افراد، از تک تک تصمیم‌های مربی ایرانی تیم ملی دفاع خواهند کرد و بازیکنان را مقصر ناکامی احتمالی تیم خواهند دانست. تاسفبار است که فدراسیون، روبه‌روی چنین جوی تسلیم شده است. فدراسیونی که از دوران ولاسکو به بعد، هرگز این تیم را به مربیان ایرانی نسپرده است.

آنطور که اعلام شده انتخاب عطایی برای تیم ملی بزرگسالان برای کوتاه‌مدت صورت گرفته و محدود به قهرمانی آسیا است که به نوبه خود انتخاب بدی نیست. چراکه قبل از خولیو ولاسکو هم حسین معدنی برای مدتی سرمربی تیم ملی بود و اولین نشانه‌های موفقیت نسل تازه والیبال ایران را ظاهر کرد. با این حال بعید به نظر می‌رسد که فدراسیون، روحیه چندانی برای رفتن به سراغ مربیان خارجی داشته باشد. ظاهرا والیبال هم همان مسیری را می‌رود که بسکتبال رفت. اعتماد افراطی به مربیان داخلی که نتایج ناامیدکننده‌ای به همراه داشت. مساله فقط «نتیجه گرفتن» در یک تورنمنت و یک رقابت ورزشی نیست. ما در والیبال ایران به مربیان «معمار» نیاز داریم. مردانی که بتوانند یک نسل را هرس کنند و شاخ و برگ‌های اضافی را کنار بزنند. مردانی که روی اصول پایه‌ای والیبال تاکید داشته باشند و مشکل تاریخی سرویس زدن را در تیم ملی حل کنند. ما در والیبال ایران، به چنین راهکارهای بلندمدتی نیاز داریم اما در کوتاه‌مدت، قید مربی بزرگ و تاریخ‌سازی مثل آلکنو را می‌زنیم و به سراغ مربیانی می‌رویم که حتی در لیگ برتر ایران هم به سختی نتیجه می‌گیرند.

والیبال ایران، استاد از دست دادن زمان است. این تیم در دوران کرونا حدود «یک سال» سرمربی نداشت و مسئولان فدراسیون نه‌تنها از این ماجرا ناراحت به نظر نمی‌رسیدند، بلکه خوشحال بودند که مجبور نیستند به سرمربی خارجی دستمزد پرداخت کنند. شاید اگر آلکنو کمی زودتر جذب شده بود و فرصت کافی برای انتخاب تیم نهایی‌اش و کار کردن با ستاره‌ها در اختیار داشت، اتفاق‌های به مراتب بهتری برای این تیم رخ می‌داد. اینکه عطایی بعد از قهرمانی آسیا هم به کارش در رده بزرگسالان ادامه می‌دهد یا نه، مشخص نیست. به نظر می‌رسد مسئولان فدراسیون عطایی را صرفا برای قهرمانی آسیا در نظر گرفته‌اند و پس از آن، درباره سرنوشت نیمکت تیم ملی تصمیم‌گیری می‌کنند. با توجه به همه اتفاقاتی که این اواخر برای تیم ملی رخ داده، شاید تغییر در نیمکت مربیگری برای این تیم کافی نباشد. والیبال ایران به یک تحول اساسی در همه سطوح نیاز دارد. شاید بد نیست که حتی ترکیب فدراسیون هم تغییر کند و مدیرانی که چندان کارآمد نشان نداده‌اند، از صندلی‌شان جدا شوند. والیبال ایران، به تصمیم‌های متفاوت و روحیه تازه‌ای نیاز دارد. نه مدیرانی که به مربیان داخلی و حتی گزارشگران تلویزیونی باج می‌دهند.