کارلوس کی‌روش، نامی است که این روزها به کرات در اطراف تیم ملی شنیده می‌شود. ظاهرا مدیران فدراسیون فوتبال بدشان نمی‌آید با استفاده از پایگاه اجتماعی کارلوس، برای خودشان محبوبیت بخرند و جایگاه‌شان را مستحکم‌تر کنند. مشکل اما اینجاست که میزان محبوبیت این مربی نسبت به گذشته کمی متفاوت شده است. چراکه دوقطبی‌های ساخته شده در آخرین روزهای حضور او در ایران، برخی از هواداران تیم ملی را نسبت به کی‌روش بدبین کرده است. بازگشت مرد پرتغالی به فوتبال ایران، چند حسن قابل توجه دارد. اول اینکه او به لحاظ فنی یکی از بهترین مربی‌های تاریخ تیم ملی بوده و هنوز می‌تواند درس‌های زیادی به مهره‌های این تیم بدهد. دوم اینکه او در ساختن یک تیم منظم و ساختارگرا، نظیر ندارد و سوم اینکه کی‌روش با تیم ملی چند ماموریت نیمه‌تمام دارد و بدون شک از انگیزه‌های زیادی برای انجام دادن این ماموریت‌ها برخوردار است. در مقابل اما این تصمیم، چند مشکل بزرگ هم خواهد داشت. اول اینکه کارلوس اصلا مربی خوش‌اخلاقی نیست و ورود دوباره‌اش به فوتبال ایران، تنش زیادی در اطراف تیم ایجاد خواهد کرد. تیم ملی، تازه توانسته به آرامش برسد و در صورت ورود کی‌روش، هر روز یک حاشیه جدید در مورد این تیم شکل خواهد گرفت. این مربی بارها نشان داده که اساسا توجهی به سلسه مراتب ندارد و هر وقت که بخواهد، تشکیلات فوتبال ایران را به طور کامل زیر سوال می‌برد. این موضوع هم یک نگرانی بزرگ دیگر برای بازگشت او ایجاد می‌کند. علاوه بر این، رسیدن به یک توافق مالی با این مربی اساسا دشوار خواهد بود. فراموش نکنیم او همان مردی است که ناگهان پاداش «10 درصدی» برای صعود به آخرین دوره جام جهانی را با پاداش «20 درصدی» عوض کرد و هیچ مدیری هم در فدراسیون وجود نداشت که به ابروهای بالای چشم او اشاره کند. در کنار همه این‌ها، باید از این موضوع هم یاد کرد که کارلوس در فوتبال ایران، یک باند قدرتمند رسانه‌ای داشته که اساسا راه را بر هر انتقادی از این مربی می‌بستند. اگر او روی کار بیاید، این باند هم دوباره با قدرت به کار ادامه می‌دهد و اساسا جلوی هر انتقادی از سرمربی تیم ملی می‌ایستد. موضوعی که می‌تواند در نوع خودش کمی نگران‌کننده باشد.

مدیران تیم ملی، نباید همان راهی را بروند که مدیران استقلال قبلا رفته‌اند. آنها در حساس‌ترین شرایط تیم با سودای بازگرداندن استراماچونی، فرهاد مجیدی را از خودشان راندند و این مربی را هم از دست دادند. حالا اگر قرار باشد جست‌وجوی کی‌روش، همین شرایط فعلی را هم از تیم ملی بگیرد و در نهایت نتیجه هم ندهد، بهتر است این کار اصلا انجام شود. تغییر دادن اسکوچیچ تنها در صورتی باید اتفاق بیفتد که فدراسیون از جذب یک مربی بزرگ‌تر مطمئن باشد. در غیر این صورت بعید به نظر می‌رسد که این تصمیم، به تیم ملی کمک کند. اگر اسکوچیچ را تغییر بدهیم و در نهایت مجبور شویم به سراغ یک مربی معمولی‌تر برویم، دوباره به حوالی نقطه صفر برمی‌گردیم و شاید جام جهانی را نیز به خاطر همین تغییر بی‌موقع از دست بدهیم.